ویرگول
ورودثبت نام
فاطمه امیری
فاطمه امیری
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

خواب‌های خوب ببینی

خواب‌های خوب
خواب‌های خوب

خواب‌های خوب ببینی.

حتماً این جمله را زیاد شنیدید. من هم شنیدم ولی خواب خوب کجاست ما بریم حداقل خودمان ببینیم. فکر کنم باید برای دیدنش اشتراک بخریم وگرنه نمی‌توانیم ببینیم.

شما هم زمانی که خواب می‌بینید، صبح که بیدار می‌شوید، چیزی از خوابتان را به‌ یاد نمی‌آورید؟

یا اینکه با تمام جزئیات سر میز صبحانه برای خانواده تعریف می‌کنید؟

من در کل زندگی‌ام خواب‌های مزخرف دیده‌ام. یا اینکه خواب‌هایی دیدم که صبح یادم رفت و یک تصویر کم‌رنگ در خاطرم مانده که اصلاً اصل قضیه نمی‌دانم چه بود؟ یعنی چیزی برای تعریف ندارد.

خوابِ خوب هم ندیدم، گل، بلبل و... . یا بعضی‌ها که از بوی خوبی که در خواب دیدند حرف می‌زنند، نمی‌دانم دارند اغراق می‌کنند یا نه.


چند روز پیش شرکتی که برای کارآموزی می‌رفتم، البته هنوز هم کارآموزش هستم را خواب دیدم.

خواب دیدم رفتم شرکت، کلی کارآموز مثل مور و ملخ از در و دیوار بالا می‌رود. و به‌خصوص یک نفر بود که یک کارآموز دختر هم بود. تازه آمده بود و یک جوری فقط به من نگاه می‌کرد، تقریباً به این معنی‌ که، ابله، چرا رفتی؟ چرا می‌خواستی بری؟ چیزی که زیاده کارآموز و... .

کم بهم فشار روحی وارد می‌شود، همین مانده‌ که یک آدمی که اصلاً وجود خارجی ندارد و نمی‌شناسم، در خواب‌ام بیاد و یک فشار روحی دیگری به من وارد کند.

متخصّص خواب‌های مزخرف هستم.


چند ماه پیش برای اولین بار به خانه‌‌مان دزد آمد. تا 10 روز خواب دزد می‌دیدم. بعد بیدار می‌شدم، فکر می‌کردم واقعاً یک صدایی شنیدم. یک مدتی طول می‌کشید تا متوجه شوم که خواب بود.


یک دفعه هم خواب‌تو‌خواب شدم.
خواب دیدم سکته‌ای، چیزی زدم، نمی‌توانم تکان بخورم. و همین‌طور روی تخت هستم. می‌خواهم به خانواده‌ام به یک شکلی بگویم که من بلایی سرم آمده، اما نمی‌توانیم.
کمی بعد از خواب بیدار می‌شوم و متوجه می‌شوم که خواب بودم. بعد می‌خواهم که دستانم را تکان دهم، ‌می‌بینم که ای بابا تکان نمی‌خورد، واقعاً یک بلایی سرم آمده است. دوباره سعی می‌کنم و باز از خواب بیدار می‌شوم.
فکر کنم دو یا سه دفعه این قضیه تکرار شد تا متوجه شدم که همش خواب بود.

بیشتر از این از خواب‌هایم نگویم...


ولی شما خواب‌های خوب ببینید.





خواب خوبخواب دیدننوشتن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید