پنجرهها را باز کرد تا هوایی تازه کند، نگاهی به حیاط پشتی خانه انداخت. هوا مه آلود بود! از خواب بیدار نشده بود!
به ساعت نگاه کرد، صبح نبود! نه زمستان بود و نه هوا سرد!
شهریور تازه از راه میرسید، و کولهبارش را بر زمین مینشاند.
کمکم بویی به مشاماش رسید، بوی تلخی بود. به اطراف نگاه کرد اما خبری نبود. به سوی پنجره مقابل خیابان رفت. پردهها را کنار زد، اما انگار واقعاً هوا مه آلود بود!
گرمای تابستان در فضایی زمستانی!
در پی سرک کشیدن به اطراف خیابان، نگاهش به ماشینی حاوی کیسههای دانههای برنج افتاد. کیسههای که روی هم انباشته شده بودند.
فصل برداشت بود. بوی برنج در گذر از خیابان میپیچید. البته اگر این بوی تلخ اجازه میداد.
ناگهان یکی از همین ماشینها توقف کرد، فردی که کنار راننده نشسته بود، پیاده شد. در حال صحبت با تلفن بود، صدایش تقریباً واضح به گوش میرسید:
«چی شده؟ هنوز سر زمین هستی؟ اگر آتش خاموش نشده، به آتش نشانی زنگ بزن. من الان برمیگردم.»
برخی کشاورزان برای کشت دوباره و سریعتر آماده شدن زمین باقیماندههای زمین را بعد از برداشت میسوزانند، که علاوه بر کاهش محصول در طولانی مدت، محیط زیست را آلوده میکند. دودهای حاصل از شعلههای آتش چندین کیلومتر را دربرمیگیرد. و متاسفانه این کار همچنان ادامه دارد...
مزایا و معایب دیگر سوزاندن زمینها بعد از برداشت، چیست؟
راههای دیگر غیر از سوزاندنِ باقیماندههای زمین کشاورزی چیست؟
اگر نظر، شنیده یا دیدهای دارید، حتماً بنویسید.