آمار بازاریابی نشان می‌دهد: مخاطبان با ریتارگتینگ تا 70 درصد به مشتری تبدیل می‌شوند.
سر کار بودم و نوبت به تسک "ایمیل ریتارگتینگ" رسید. من هم برای انجام هر کار، اول از همه جست‌وجو می‌کنم. مطلبی که می‌خوانید، آمیخته‌ای از سرچ و تجربه من درباره re-targeting است.
ایده‌ی ریتارگتینگ معمولا زمانی به ذهنمان می‌رسد که مخاطبمان را پیدا کرده‌ایم اما می‌خواهیم آن را به کسی تبدیل کنیم که خواستار محصولِ ما باشد. این کار در ابتدا شاید آسان به نظر برسد چون شما با مخاطبی روبرو هستید که تا حدی با کسب‌وکار شما آشناست و در سایتتان کاوش کرده است اما هیچ کاری بدون سختی نیست و ریتارگتینگ هم ظرائف و پیچیدگی‌های خودش را دارد.
مثل یک کارآگاه که به دنبال سر نخ می‌گردد، باید به دنبال ذره ذره اثری باشید که مخاطب در سایت و بستر شما از خود بر جا گذاشته است. مسیر تجربه‌اش را بیابید و بر اساس آن، رفتارهای بعدی یا دلخواهش را پیش‌بینی کنید و همانگونه عمل کنید.
در ریتارگتینگ همه چیز حول یک محور می‌گردد و آن هم مخاطبی است که چند باری به سایت یا اپلیکیشن شما سر زده اما از خدمت یا محصول شما استفاده نکرده است. پس اول از همه باید ببینیم مخاطبمان در رفتارهای قبلی‌اش چه اطلاعاتی به ما داده است. مثلا اگر آن شخص سه بار در صفحه دانلود اپ آمده است ولی عضو نشده، این بار که می‌خواهیم برایش تبلیغاتی متناسب با نیازش نشان دهیم، باید به تجربه‌های قبلی‌اش دقت کنیم.
بسیاری از مقالات درباره زمان ریتارگتینگ می‌گویند: بهتر است همان زمانی که "مشتری بالقوه" از صفحه و سایت شما خارج شد، از روش‌های مختلف در بقیه تجربه‌اش همراهی‌اش کنید. مثلا دقایقی پس از آنکه صفحه شما را ترک کرد برایش ایمیل بفرستید یا اینکه همزمانی که در سایت‌های بعدی می‌رود، بنر تبلیغات شما را ببیند.
ریتارگتینگ غالبا به منظور دو هدف انجام می‌شود:
کمپین‌های آگاهی (awareness) برای اطلاع‌رسانی به بازدیدکنندگان درباره ویژگی‌های محصول و سایر چیزها استفاده می‌شود. این کمپین برای بازدیدکنندگانی ارائه می‌شود که هنوز کسب و کار شما را به خوبی نمی‌شناسند اما می‌تواند گام اولیه‌ی خوبی برای کمپین بعدی (تبدیل) باشد.
کمپین‌های تبدیل برای بازدیدکنندگانی استفاده می‌شود که با برند شما و محصولات یا خدمات آن آشنایی بیشتری دارند اما آن‌ها هنوز به برند و محصول و خدمتی که ارائه می دهید، متعهد نشده‌اند، پس وقتی به این دسته از مشتریان بالقوه تبلیغات کلیکی را ارائه می‌کنید، از چیزی استفاده کنید که می دانید حتما آن‌ها را برای استفاده از خدمات و محصولات شما و ورود به قیف فروش، متقاعد خواهد کرد.
بنا به گفته Invesp: مشتریان بالقوه سه برابر بیشتر از مشتریانی که از برند شما آگاهی ندارند، روی تبلیغات شما کلیک می‌کنند. اینکه انواع ریتارگتینگ را بدانید، به شما کمک می‌کند تا با دید بازتری تبلیغاتتان را ارزشمند کنید.
اگر می‌خواهید تبلیغات خود را از طریق پلتفرم‌های مختلف نمایش دهید، روش بین کانالی را انتخاب کرده‌اید و می‌توانید هوشمندانه مرتبط با نیازهای مشتریان و فرمت‌های پلتفرم آن را شخصی‌سازی کنید. این روش به شما این امکان را می‌دهد تا تعداد نقاط تعامل با مصرف‌کنندگان را افزایش دهید، آگاهی از برند را افزایش دهید و به مشتریانتان این حس را منتقل کنید که برند شما در همه‌جا حضور دارد. با این حال، شما باید از این راه زیرکانه استفاده کنید تا مخاطب را عصبانی نکنید.
به شما کمک می‌کند کمپین‌های بازاریابی ایمیلی‌تان را قوت ببخشید و مشتریان بالقوه‌ای که ایمیلشان را مرتب چک می‌کنند، دوباره جذب کنید. برای استفاده از این نوع تبلیغات محصول، باید یک کد به HTML یا امضای ایمیل خود اضافه کنید تا کسانی را که پست‌های شما را باز می‌کنند، ردیابی کند و تبلیغات شما را در پلتفرم‌های دیگر به آن‌ها نشان دهد.
در این روش، تبلیغات شما در نتایج موتورهای جستجو و سایت‌ها نشان داده می‌شود. معمولاً این نوع شامل استفاده از pixel برای ردیابی رفتار مشتری در صفحه وب شما و نمایش تبلیغات برای آن‌ها در زمان‌های دیگر است. در اینجا می‌توانید تبلیغاتی را نشان دهید که مشتریان بالقوه قبلاً همان محصول یا خدمت را مشاهده کرده‌اند یا اینکه می‌شود هنگام جستجوی همان محصولی که قبلاً در وب‌سایت شما دیده‌اند، مشتریان را با تبلیغات جذب کنید.
ایمیل‌هایی که از مشتریانتان در پایگاه داده خود دارید، اینجا به دردتان می‌خورد. اگر آن‌ها حساب‌هایی را در رسانه‌های اجتماعی به ایمیلشان متصل کرده‌اند، می‌توانید در آنجا به آن‌ها دسترسی پیدا کنید. محبوب‌ترین پلتفرم‌هایی که به شما امکان استفاده از ریتارگتینگ را می‌دهند: فیس‌بوک، اینستاگرام، تیک تاک و یوتیوب هستند.
این روش از ریتارگتینگ به دنبال تعامل دوباره با مشتری نیست. هدف این است که با جلب توجه مصرف‌کنندگان، برای مدت طولانی‌تری در وب سایت‌مان نگهشان داریم. گسترده‌ترین نمونه از این نوع ریتارگتینگ، اعلان‌های پاپ‌آپ است که پس از خروج از صفحه وب، به بازدیدکنندگان تخفیف می‌دهد یا اینکه می‌توانید از بنرهایی استفاده کنید که محصولات مشابه یا اضافی را در کنار یا پایین صفحه برای افزایش نرخ تبدیل و افزایش بازدید صفحه نمایش می‌دهد.
