احتمالا با خواندن عنوان جا خوردهاید و گارد گرفتهاید که مگر انتشاراتیهای حوزه مدیریت چه کم از سایر انتشاراتیها دارند که نباید در شبکه قدرتمند اینستاگرام فعالیت داشته باشند؟ اصلا چه چیزی باعث شده که این انتشاراتی را از بقیه انتشاراتیها جدا کنی؟
یک لحظه صبر کنید. منِ نویسنده با شما همنظر هستم. اتفاقا نقش انتشاراتیها بهخصوص این انتشاراتی خاص، خیلی هم در اینستاگرام پررنگ است. تا پایان این مقاله با ما همراه باشید تا با تاثیرات فعالیتهای کارآمد در این فضا بر کسبوکار خود آشنا شوید.
البته که این موضوع دلایل زیادی دارد ولی بخواهم از کنار حرفهای کلیشهای رد شوم و اصلیترینهایش را بگویم، به دو مورد مهم میرسم.
مورد اول اینکه، یکی از داغترین بازارهای کاری این روزها بعد از هوش مصنوعی (خانمانسوز یا خانمانآبادکن بودنش را خودتان بگویید) و برنامهنویسی، دیجیتالمارکتینگ است. حوزهای که همانطور که از اسمش مشخص است، مدیریت بازاریابی و کسبوکار در راس آن هستند. دغدغه اصلی دیجیتالمارکترها این است که چه کنیم تا از میان اینهمه انتخاب، مخاطب ما را انتخاب کند؟ چه پیشنهادی میتواند سر مخاطب را به نشانه «آهان. خودشه.» تکان دهد تا در نهایت به سراغ محصول یا خدمت ما بیاید؟ و پاسخ همه سوالهای اینچنینی در مدیریت بازاریابی خلاصه میشود. بازاریابی یا مارکتینگ، یک استراتژی است که با کمک آن میتوانید خودتان را به مخاطب بشناسانید تا شما را دوست بدارد، به شما اعتماد کند و مخاطب وفادار شما شود.
مورد دوم که البته نظر شخصی خودم است و تا حد زیادی به نسل جدید (نسل زد) مرتبط میشود، افزایش تمایل افراد به داشتن کار خود و روی پای خود ایستادن است که به آن «کارآفرینی» گفته میشود.
میپرسید چرا گفتم نسل زد؟! چون اگر گشتی در لینکدین بزنید، افراد نوجوان زیادی را خواهید یافت که برای خود کسبوکاری راه انداختهاند و با اراده راسخی که دارند خیلی خوب در مسیر در حال حرکتند.
«به عنوان یک کارآفرین، هرگز نباید از یادگیری دست بکشید.» دیموند جان
در اینکه همه کارآفرینان میخواهند روزی کسبوکارشان به برندی تبدیل شود که شکی نیست؛ ولی این مسیری یکشبه نیست. تا وقتی که مخاطبان آن کسبوکار نوپا را بشناسند راه درازی در پیش رو است؛ مدیریت نقدینگی، جذب سرمایهگذار، مدیریت تیم و منابع انسانی، عدم شناخت درست بازار و ... از جمله مهمترین چالشهایی است که کارآفرینان با آنها روبرو هستند.
و از میان این تعداد کارآفرینان ایرانی که البته در مقایسه با سایر کشورها در وضعیت قرمز قرار دارد و تعدادشان کمتر است و در جایگاه 75م قرار دارد، تنها تعداد کمی در بازار رقابتی موفق میشوند. چرا که یکی از رموز موفقیت در این حوزه کتابهای کاربردی کارآفرینی و استفاده از تجربههای افراد این حوزه است.
بعد از توئیتر دیروز (ایکس امروز)، اینستاگرام محبوبترین پلتفرم برای کاربران و به طور ویژه کسبوکارهای اینترنتی است- البته نه در جهان، بلکه در ایران. بر خلاف فیسبوک، اکثر مخاطبان حاضر در اینستاگرام جوان هستند و زیر 35 سال سن دارند که حدود 64 درصد از این جوانان بین 18 تا 24 ساله هستند و نسل زدی به حساب میآیند. بخش دیگری نیز دیجیتالمارکترهایی هستند که از زمان انتخاب این شغل، اینستاگرام را خانه مجازی خود میدانند و تقریباً هرروز ساعتها آن را زیرورو میکنند تا مبادا کتاب مرتبطی، دوره مناسبی، وبینار پر محتوایی یا امثال این موارد را از دست بدهند. به همین منظور، کسبوکارهایی که مخاطبان هدفشان این دسته از افراد هستند، میتوانند در این فضا به بازاریابی دیجیتال بپردازند. از طرفی هم بنابر آمار، نسبت مردان و زنان حاضر در اینستاگرام تقریباً مساوی است و این یعنی جذابیتش برای هر دو به یک اندازه است.
مورد دیگری که باید در نظر داشته باشیم این است که جامعه زنان زیر 25 سال تا حد زیادی برای تصمیمگیریهای خرید خود تحت تاثیر اینستاگرام هستند که این فرصت بسیار خوبی برای کسبوکارهای مختلف است.
پس حالا که جایگاه اصلی اکثر مخاطبان شما مشخص است، فکر نمیکنید وقتش رسیده که فعالیت کارآمد خود را در اینستاگرام شروع کنید؟
اگر میدانستید که معرفی روایتگرانه یک کتاب چقدر میتواند روی مخاطب تاثیر بگذارد و وقتی یکی از فعالان حوزه مارکتینگ تحت تاثیر کتابی از انتشارات شما قرار میگیرد با چه آب و تابی آن را به سایر افراد همعرصه خود معرفی میکند و بدین وسیله شما هم از قدرت محتوایی کاربران خود بهرهمند میشوید، بلافاصله فکری برای فعالیت در این فضا میکردید.
یکی از مزیتهای دیگری که شمای ناشر میتوانید از آن برای ترغیب مخاطبان به خرید کتاب استفاده کنید، قابلیت لینک گذاشتن در بخش استوری و قسمت بایوی پیج است که البته این مسئله هم مستلزم یک روایتگری خوب و تاثیرگذار است. روایتی که در نهایت ذهن مخاطب را درگیر کند و برای بررسی کتاب دستی به کلیک روی لینک ببرد.
حال میخواهم فعالیت یکی از برترین انتشاراتیهای حوزه مدیریت و کسبوکار، یعنی آریانا قلم را مورد بررسی قرار دهم. همان طور که همهمان از یک ناشر انتظار داریم بخش زیادی از محتواهای این صفحه، معرفی کتاب است. درست مانند ویترین کتابفروشی. بدین صورت که یکی از چشمگیرترین مطالب کتاب در قالب پستی اسلایدی در آمده و در اسلاید آخر تصویر خود کتاب آمده است. چند اسلاید مقدماتی نقش همان ورق زدن کتاب کاغذی قبل از خرید را دارد. در چند پست هم کتابهای منتشرشده در حوزههای مختلف مثل مدیریت استراتژیک، توسعه فردی و بازاریابی را معرفی کرده است. در استوریها نیز نظرات مخاطبان، حضور در نمایشگاههای مختلف و باز هم معرفی کتابها آمده است.
البته که جلب توجه مخاطب برای خرید کتاب درصورتی که با دستان خودش کتاب را ورق نمیزند و صرفا با مشاهده چند اسلاید قرار است تحت تاثیر قرار بگیرد، کار سختی است. ولی در کمال احترام، راهش هم معرفی کلیشهای کتاب با هدف فروش نیست.
گفتیم که اکثر مخاطبان اینستاگرام، جوانانی هستند که صرفا با هدف تفریح وارد اینستاگرام میشوند. از پستی به پست دیگر و از استوری به استوری دیگر میروند. پس شما زمان بسیار کوتاهی برای جلب توجه مخاطبتان وقت دارید. در ادامه چند ایده برای فعالیت ناشران مدیریتی در اینستاگرام را میبینیم:
یکی از این راهها، زمان مناسب معرفی کتاب است. متناسب با ترندها و مناسبتهای روز، محتوایی تعاملی و روایتگونه منتشر کنید و اگر میتوانید آن را به بخشی از کتاب ارجاع دهید. (اتفاقا در فلان کتاب، با این دید به موضوع نگاه شده.)
مورد بعدی و تاثیرگذار دیگر در اینستاگرام، درنظرگرفتن جوایز با انجام عملی در راستای برند شماست. به مدت یک ماه کتابی در نظر بگیرید و از مخاطبان خود بخواهید تا بعد از خواندن، نظر و برداشت خود از آن کتاب را در قابل پستی- حالا چه در قالب ویدئو چه پست اسلایدی- با منشن کردن شما منتشر کند و به قید قرعه برنده یکی از جوایز باارزش شما شود.
و مورد جالب دیگری که میتوانید از آن استفاده کنید، پستهایی مشترک (Collab) با نویسنده است. از نویسنده بخواهید تا در آن از شروع وقتی که ایده نوشتن این کتاب به ذهنش رسید و تجربههایی که در راستای نوشتن آن پشت سر گذاشت صحبت کند.
فکر میکنید چه کارهایی دیگری میتوان برای فعالیت در اینستاگرام انجام داد؟ لازم نیست اینجا پاسخش را بنویسید. آن را در صفحه اینستاگرامی خود پیاده کنید و لینکش را در کامنتها بگذارید.