ویرگول
ورودثبت نام
فهیمه شریفی
فهیمه شریفی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

یه بار باید دردشو بکشیم...


من میگم بعضی وقتها باید یه بار دردشو بکشی و تا تهش بری و تمومش کنی؛ وگرنه این درد بزرگتر میشه و بعدا مجبوری درد بزرگتری رو تحمل کنی...

مثلا اگر میخوای کسب و کار خودت رو راه بندازی، یه بار باید تا تهش بری و همه سختی هاشو به جون بخری و با کلی چالش سر و کله بزنی تا بعدا دردِ حسرت به جونت نیفته که چرا کار خودت رو راه ننداختی و هیچ پیشرفتی نکردی...

اگر بچه داری، یا باید وقت بذاری روی رابطه خودت با فرزندت و همدلی و محبت خودت رو بهش نشون بدی، یا اینکه بعدا درد فاصله و سردی بینتون رو تحمل کنی و برای درست کردن اون رابطه تیکه پاره، درد بکشی و با تموم وجودت سختیشو حس کنی!

اگر توی رابطه هستی، یه بار دردِ قهر و دلخوری احتمالی رو به جون بخر و حرف دلت رو بزن، بگو از چی ناراحتی یا دوست داری چطوری این رابطه پیش بره... اگر حرفتو نزنی، بعدا درد جدایی و طلاق میاد سراغت...

بین درد ورزش منظم یا پادرد و کمردرد آینده، یکی رو باید انتخاب کنی... هر دوش درد داره و من میدونم هرکدوم از این انتخابا سخت هم هستن؛ ولی ما باید یکیشو انتخاب کنیم...

زندگی ما آدمها با درد ترکیب شده و همیشه ما انتخاب می کنیم که چه دردی رو تحمل کنیم و از چه دردی فرار کنیم؟
میدونی درد توی زندگی هست، ما نباید ازش انقدر بترسیم که تحملش نکنیم و بعدا بیاد سراغمون... بعضی وقتها باید بریم توی دلِ درد و اتفاقا یه چهره خیلی پررو از خودمون رو به درد نشون بدیم که: هی درد! من حاضرم تو رو با تمام سختی ها و لحظات مسخره‌اش پشت سر بذارم و خیالِ بی خیال شدن هم ندارم...

ما همه مثل همیم و دیر یا زود، درد یه چیزی رو حس می کنیم...

درد الانی تو شاید سخت باشه، ولی از یه درد آینده جلوگیری میکنه... مهم اینه که قوی باشی و محکم توی اون درد پیش بری و خودت رو نشون بدی...

درد این روزهای من، تغییره... توی خیلی چیزها دارم تغییر میدم و صادقانه بگم: درد داره!

درددوری از تنبلیعادتورزش
کسی که مینویسه از خودش و تجربیاتش و با نوشتنش، دنبال پیدا کردن عمیق ترین احساسات انسانی هست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید