فلسفي
فلسفي
خواندن ۶ دقیقه·۴ سال پیش

رسانه و خودکشی: بی تاثیر، کاهنده یا افزاینده؟

نكته مهم در انتشار اخبار و مطالب پیرامون پدیده خودکشی توجه به اثرات این پدیده بر خانواده و بازماندگان فرد اقدام کننده است لذا به هیچ وجه نباید خبری منتشر کرد که باعث رنجش بیشتر خانواده و زدن برخی برچسب‌های اجتماعی شود.
نكته مهم در انتشار اخبار و مطالب پیرامون پدیده خودکشی توجه به اثرات این پدیده بر خانواده و بازماندگان فرد اقدام کننده است لذا به هیچ وجه نباید خبری منتشر کرد که باعث رنجش بیشتر خانواده و زدن برخی برچسب‌های اجتماعی شود.

در 27 دی 99 خبر فوت سیده شیده لالمی مسئول گروه اجتماعی روزنامه همشهری، رسانه های کشور را در بهت و ماتم فرو برد و سوگمندانه دیری نپایید که درگذشت آزاده نامداری مجری سابق سیما در 7 فروردین 1400 ناقوس مرگ را مجددا در رسانه های داخلی و خارجی فارسی زبان به صدا درآورد. گرچه خانواده بزرگ ارتباطات و رسانه، طی سال سیاه 1399 بارها در سوگ از دست دادن عزیزانشان رخت عزا بر تن کردند؛ ولی آنچه خبر درگذشت زنده یادان لالمی و نامداری را متمایز می کرد، گمانه زنی در خصوص چگونگی مرگ و بازتاب این گمانه‌زنی ها در سایت شبکه های اجتماعی بود.

بعد از انتشار خبر فوت این دو چهره رسانه ای، اطلاعات نادرست غیرعمدی[1]و شایعه، کروناگون از طریق رسانه‌ها به پیکر افکار عمومی نفوذ کرد تا جایی که بسیاری از کاربرشهروندان را در مارپیچ بازنشر سايت شبكه‌هاي اجتماعي گرفتار کرد و با این اوصاف ناگفته پیداست که در هر دو رخداد، سایت شبکه های اجتماعی گوی سبقت نشر و بازنشر را از رسانه های جریان اصلی ربودند. در این بستر، برخی علت مرگ را قتل و گروهی خودکشی اعلام ‌کردند تا این که با انتشار متنی از سوی خانواده مرحومه لالمی[2]و مصاحبه سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در خصوص جزئیات فوت مرحومه نامداری[3]بحث خودکشی جدی‌تر از گذشته در سایت شبکه‌های اجتماعی مورد توجه واقع شد.

فارغ از این که تا چه حد با امبرتو اکو[4]پیرامون ماهیت سایت شبکه های اجتماعی همراه و هم نظر شویم[5]، باید بپذیریم که هم شواهدی گسترده درباره نحوه پوشش اخبار خودکشی و اقدام به آن در افزایش و سرایت این رفتار[6]توسط رسانه وجود دارد[7] و هم تاثیر رسانه در پیشگیری و کاهش موارد خودکشی به لحاظ علمی اثبات شده است[8]. لذا با عنایت به این دوگانه، اهمیت وجود راهنماي نحوه انعکاس اخبار خودکشی در رسانه و پایبندی رسانه به قالب و محتوای چنین دستورالعملی ضرورتی انکارناپذیر است.

در دنیا تجاربی در خصوص تهیه و انتشار دستورالعمل و ارائه توصیه خطاب به اصحاب رسانه جهت نحوه پوشش خبری خودکشی وجود دارد که از آن جمله می توان به توصیه های مرکز تحقیقات و پیشگیري از خودکشی هنگ کنگ در مورد گزارش خودکشی به متخصصان رسانه در سال 1984، دستورالعمل هاي رسانه اي در مورد گزارش خودکشی تهیه شده توسط انجمن پیشگیري از خودکشی اتریش در سال 1987، انتشار دستورالعمل وزارت بهداشت نیوزلند با عنوان خودکشی و رسانه ها در سال 1999، دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی در سال 1999، دستور العمل بنیاد آمریکاییAmerican Foundation در سال 2001، دستورالعمل رسانه اي براي نحوه نمایش مطالب مرتبط با خودکشی توسط موسسه خیریه Samaritans در انگلستان در سال 2002، تهیه کتابچه راهنماي گزارش خودکشی براي روزنامه نگاران توسط مرکز سیاست هاي سریلانکا در سال 2003 و انتشار دستورالعمل گزارش خودکشی و بیماري روانی توسط وزارت بهداشت استرالیا در سال 2004 اشاره کرد.[9]

در ایران نیز اداره سلامت روان دفتر سلامت روانی، اجتماعی واعتیاد معاونت سلامت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی طی سال 1386 راهنمای انعکاس خبر خودکشی در رسانه ها را منتشر کرد.[10]در این دستورالعمل پنج صفحه ای ذیل عناوین فرعیِ اثرات گزارش خودکشی بر بروز خودکشی، منابع معتبر ارائه دهنده آمار خودکشی، چگونگی گزارش خودکشی، چگونه موارد خودکشی را منتشر کنیم و بایدها و نبایدها؛ توصیه‌هایی به اهالی رسانه ارائه شده است. بنا بر آنچه که در این دستورالعمل آمده، نکته مهم در انتشار اخبار و مطالب پیرامون پدیده خودکشی توجه به اثرات این پدیده بر خانواده و بازماندگان فرد اقدام کننده است لذا به هیچ وجه نباید خبری منتشر کرد که باعث رنجش بیشتر خانواده و زدن برخی برچسب‌های اجتماعی شود.

مرور مفاد دستور العمل مذکور پرسش هایی را به ذهن متبادر می کند مانند این که به جز شش متخصص علوم رفتاری که نامشان در مقام تیم تولید این سند آمده آیا از ظرفیت علمی صاحب نظران دیگر حوزه های مرتبط مانند جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی استفاده شده است؟ سهم متخصصان علوم ارتباطات و رسانه در تولید این سند چه میزان بوده است؟ خبرنگاران و روزنامه نگاران چه میزان از این توصیه ها آگاهی دارند و آن را به کار می بندند؟ چرا این دستور العمل پس ازگذشت 14 سال از زمان تولید مانند دستور العمل انجمن پیشگیری از خودکشی اتریش یا راهنمای عمل سازمان بهداشت جهانی همزمان با تغييرات و رخدادهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و ارتباطی بازنگری و اصلاح نشده است؟ نهادهای حاکمیتی و دولتی از جمله وزارت ارشاد در این زمینه چه مسولیتی داشته و دارند؟ معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد که در نحوه پوشش خبری درگذشت آزاده نامداری به شبه رسانه ها تاخته و برای حیثیت از کف رفته رسانه اظهار نگرانی می کند، در دوران تصدی مسولیت برای آشنایی اصحاب رسانه با نحوه انتشار اخبار مربوط به خودکشی و ارتقا سواد خبری و توانمندسازی کاربرشهروندان در مواجهه با اخبار جعلی و اطلاعات نادرست چه گام های عملی برداشته است و اساسا وظیفه مواجهه با چنین شبه رسانه هایی بر عهده کدام نهاد و ارگان است؟

این پرسش ها و ديگر پرسش هایی از این دست در حالی مطرح می شود که بنا به گزارشات منتشر شده، آمار قربانيان خودكشي در 8 ماه ابتدای سال 1399 نسبت به مدت مشابه سال پیش از آن 4.2 درصد افزايش داشته است. این افزايش تعداد قربانيان خودكشي در حالي در گزارش‌هاي سازمان پزشكي قانوني كشور ثبت شده كه طی سال 1398 تعداد كل قربانيان خودكشي در كشور 5143 نفر بود. روانپزشكان معتقدند براي درك وخامت شدت افسردگي‌هاي درمان نشده در جامعه ايران، آمار خالص از تعداد قربانيان خودكشي حداقل باید 20 يا 30 برابر افزايش یابد تا رقم خام موارد اقدام به خودكشي مشخص شود.[11]

هر چند عوامل موثر بر اقدام به خودكشي محدود به نحوه انتشار و بازنشر اخبار خودكشي در رسانه‌ها نبوده فهرستی مفصل و متغیرهایی پرشمار چون مهاجرت، سن، جنسيت، عوامل مذهبي و اخلاقي، اختلالات رواني، تعارض و چالش‌هاي خانوادگي، سلامت جسمي، عوامل اقتصادي - فرهنگي و مانند آن در این امر سهیم و دخیلند اما با توجه به مطالعات جهانی که به رسانه در مقام عاملی اثرگذار چه در زمینه پیشگیری و چه ترغیب به خودکشی اشاره دارد، نهادها و دستگاه های ذی ربط باید حمایت های لازم را از سازمان های رسانه ای به عمل آورند تا این سازمان ها ضمن ارتقا سطح دانش و مهارت خبرنگاران، عملکرد آنان را در پوشش خبری این دسته حوادث با مسئولیت اجتماعی مضاعف رصد کنند. از جمله این آموزش ها می توان به تأکید بر تهيه هر چه بيشتر گزارش‌های دقيق جهت جلوگيري از مشروعیت‌یابیِ اطلاعات نادرست اشاره کرد. در خصوص عدم مشروعيت يابي اطلاعات نادرست شاید نظر مهدی حسن روزنامه نگار بریتانیایی و دبیر سیاسی نسخه بریتانیایی هافینگتن پست در این خصوص به روشن تر شدن موضوع كمك كند. وی معتقد است اگر شخصی مدعی بارش باران شود و آن دیگری مدعی آفتابی بودن هوا، وظیفه روزنامه نگار این نیست که گفته های این دو نفر را به مخاطبانش منتقل کند بلکه باید به گشودن پنجره اقدام كرده نسبت به وضعیت جوی آگاهی یابد.[12]

لازم به ذكر است كه وظایف خبرنگاران و سازمان‌های رسانه‌ای در این رابطه به‌هیچ‌وجه از مسئوليت کاربرشهروندان در راستي آزمايي اطلاعات و اخبار، پيش از پذیرفتن و به اشتراک گذاردن آن‌ها نمی‌کاهد، چرا كه در نهایت اين «منِ ‌مخاطب» است که آثار و تبعات اين مسئله را در زندگي خود لمس می‌کند؛ لذا باید با استفاده از تمامي ظرفیت هاي ممكن از جمله بخش خصوصی و انجمن های مردم نهاد نسبت به ارتقا، توسعه و بهبود سواد خبری کاربرشهروندان اقدام همزمان انجام گرفته از تجارب کشورهایی چون فنلاند در این زمینه بهره مند شد.[13]

[1] Misinformation

[2] https://bit.ly/31vB3CN

[3] https://bit.ly/2PafEg3

[4] Umberto Eco

[5] https://twitter.com/naderth33/status/1346381387008516097

[6] Copycat

[7] Werther Effect

[8] Papageno Effect

[9] https://journal.rums.ac.ir/article-1-5384-fa.pdf

[10] https://bit.ly/3frxqGi

[11] www.etemadnewspaper.ir/fa/Main/Detail/162330

[12] https://twitter.com/BBCArdalan/status/1289674591737176064

[13] www.magiran.com/paper/1998506


خودکشیسواد خبریاطلاعات نادرستاخبار جعلیشبکه های اجتماعی
پژوهشگر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید