بسمالله!
چندی پیش تصویری از سوءاستفاده تجاری از بُعد جنسی زن در نمایشگاه اتومبیل سر و صدایی بهپا کرد که با کمی زیر و رو کردن فضای مجازی پیدا بود که از سروش تا گوگوش و از امامجماعت محلما تا زنِ پرچمدارِ محله پایینی بهشان برخورده بود که این چه رفتار توهینآمیزی ست با شخصیتِ زن!
با جایگاه زن در اسلام و غرب و این حرفها که زیاد زدهاند کاری ندارم٬ یک خاطره داشتم از این مدل "بازاریابی غربی" که گمانم بد نبود روایت مجددش.
سوم راهنمایی بودم و در شور و هیجان برگزاری نمایشگاه دستاوردهای دانش آموزی مدرسهمان. آن زمان مدرسه دبدبه و کبکبهای داشت(که با وضع موجود بعید است الان داشته باشد!) که میآمدند میگفتند فلان امتیاز را بدهیم اسپانسر نمایشگاه بشویم. یکی از بزرگترین بِرَندهای تولید آبمیوه در مملکت هم مستثنا نبود و آمده بود اسپانسر بشود.
یادم است در اتاق با یکی از معلمها که ایضا مسئول برگزاری نمایشگاه هم بود نشسته بودیم که تلفن زنگ زد! حسب ظاهر بازاریاب همان کارخانه عریض و طویل بود. زنگ زده بود برای جوش دادن معامله، جملههای آخر این بود
+ "مدرسهتان پسرانه است، کارمند خانم میفرستیم!"
- خب نمیشود کارمند آقا بفرستید؟ اینها نوجواناند و در ابتدای بلوغ
+نه! اگر مدرسه دخترانه بود کارمند آقا میفرستادیم
-پس اصلا نمیخواهد بیایید![تلفن را قطع کرد!]
"بازاریابی غربی" سالهاست که در جان ما رخنه کرده است، حالا رسیدهایم به استفاده از زن بهعنوان یک ستون خوشگل کنار یک ماشین آخرین مدل! امیدوارم این قصه به همینجا ختم شود و مثلا چند سال بعد نخواهیم نوشابه بدهیم دست زنی برهنه که از این سوی صحنه به سوی دیگر برود تا تبلیغ فلان نوشابه کذا بشود!