فرانک راد
فرانک راد
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

شما که می دونستی چرا؟

چند شب پیش یه آقایی با کت شلوار تمیز و مرتب و شیک اومده بود مطب و اول خیلی مودبانه شروع کرد صحبت کردن که ببخشید دکتر وقتتونو گرفتم و از این حرفا. منم راستش اول فکر کردم مزاحمه. توی دوربین مطب سالن پذیرش را نگاه کردم دیدم چند نفر منتظرند بیان پیشم و معاینه بشن این آقا هم ول نمی کرد. بالاخره بعد از چند بار گفتن این جمله که بفرمایید امرتون چیه دیدم نه بی فایده است .نشاندمش روی صندلی دندانپزشکی و سریع آینه رو بردم دهنش که حرفش رو قطع کنه. اینکارم باعث شد چند لحظه سکوت کنه .آینه رو از دهنش خارج کردم و پرسیدم حالا بفرمایید امرتون چیه.گفت که دندونی که دو سه سال پیش برام پر کردی درد داره. منم گفتم خوب درد داره باید عصب کشی بشه حتما.خیلی جالب بود بلافاصله اون آقای مثلا متشخص جواب داد شما که می دونستید این دندون یه روزی درد میگیره چرا پرش کردین؟ ازش پرسیدم خب مگه اون موقع دندونتون درد داشت؟ گفت نه.گفتم خوب دندونی که درد نداشته و به عصب نرسیده چرا باید عصب کشی بشه؟ هر چه باهاش حرف زدم فایده نداشت که نداشت مرتب می گفت یا باید دندونم را رایگان برام عصب کشی کنی یا باید خسارت وارده به دندون منو جبران کنی!


خلاصه که این هم گوشه ای از مشکلات ما :))

دردخاطراتخاطرات روزمرهدندانپزشکیعصب کشی دندان
دکتر دندانپزشکی که از تجربیاتش می نویسه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید