فربد مستوفی Farbod Mostofi
فربد مستوفی Farbod Mostofi
خواندن ۱ دقیقه·۷ سال پیش

استاد! پول رو پارو می کنند، نه پول رو پارو می زنن!

معمولا اهل نوشتن از ایرادات دیگران نیستم، بیشتر تلاش می‌کنم ببینم و خودم متوجه باشم که کار خودم را درست انجام بدهم. اما بعضی وقتها، دیگر نمی‌شود سکوت کرد و ندید.

در هفته گذشته سه بار اشتباهات عجیب دیدم در تبلیغات اطراف خودم، که بیشتر نگرانم کرد تا ناراحت، نگرانی بی‌دقتی و ندانستن بدیهیات.

۱. مربی، سفیر سامان شد. استادی تذکر داد و پیشنهاد که به جای مربی، بهتر بود بگذارند سرمربی. خوش‌آهنگ‌تر است. تذکر دادم که مربی، کسوت و عنوان عام کی‌روش است، و سرمربی، عنوان رسمی ایشان، و سرمربی بار حقوقی دارد، و از اساس این پیشنهاد اشتباه است. کسی توجه نکرد البته.

۲. آگهی برند اسنوا، روی بدنه اتوبوس‌های شهری. تصویری از مردی خوشحال، سوار بر قایق، پارو زنان در دریای پول! کنارش بزرگ نوشته: پول پارو کن! استاد عزیز، پول پارو کردن، مثل برف پارو کردن، کنایه از جمع کردن و کپه کردن. نه پارو زدن در دریا! باور کنید تفاوت این دو تا خیلی خیلی بدیهی است!

۳. فاز بسته بیلبوردهای تیزینگ یک برند: «موفقیت بسته در بسته نیست» تصویری که یک بخش از آن با رنگ زرد پوشانده شده و متن بالا روی آن آمده است. کمی که دقت کنید، برند اصلی زیر قسمت زرد رنگ دیده می‌شود. کمپین تیزینگ که مبنایش بر غافلگیری بوده، به همین راحتی لو می‌رود، یا مردم را احمق فرض کرده‌اند، یا خواسته‌اند در چاپ و نصب بیلبوردها صرفه‌جویی کنند. در هر حال کمپین لو رفته است.

هرچند بعید می‌دانم برای کسی اصلا این چیزها مهم باشد. روابط و گردش مالی مهم‌تر است...

شخصیمشاهداتروزمرهتبلیغاتایران
مدیر ارشد مارکتینگ، تبلیغات و برند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید