farhad kiya
farhad kiya
خواندن ۳ دقیقه·۴ سال پیش

از خوب به عالی

چرا برخی شرکت ها پیشرفت می کنند و برخی دیگر از پیشرفت باز می مانند؟

این کتاب حاصل تحقیق یک تیم از مشاوران خبره مدیریت در آمریکا می باشد که 5 سال به طول انجامیده است. رهبر این تیم فردی به نام جیم کالینز (Collins, James) بوده است. آنها در این تحقیق کوشیدند تا به این سوال پاسخ دهند که چرا برخی از شرکت ها از سطح خوب به عالی می رسند ولی برخی دیگر از این راه باز می مانند. در همان سطح باقی می مانند ویا نزول و نهایتاً خذف می شوند. به عبارت دیگر آیا شرکت خوب می تواند به سطح عالی برسد و اگر بله، چگونه؟

شاید بپرسید اصلاً تعریف این تیم از یک شرکت "عالی" چه بوده است؟ جواب این است که آنها به دنبال شرکت هایی بودند که الگویی خاص را دنبال کنند. پانزده سال نرخ سود سهام مرکب آنها در سطح معمولی یا پایین تر در بازار سهام عام، سپس نقطه تحول و بازگشت سرمایه 3 برابری بازار سهام در پانزده سال بعدی. علت انتخاب بازه پانزده ساله این بود که این بازه شرکت هایی را که یک شبه ره صد ساله را پیموده بودند از دایره پژوهش حذف می کرد. اما چرا نرخ سود سهام انباشته 3 برابری؟! در پاسخ کافیست به اسامی شرکت های برجسته ای مانند: بوئینگ، کوکاکولا، جنرال الکتریک، اینتل، موتورلا، والمارت و والت دیسنی توجه کنیم که طی سال های 1985 تا 2000 تنها تواستند نرخ 2.5 برابری بازار را ثبت کنند! اما این تنها معیار انتخاب نبود. جزئیات بیشتر را می توانید از منبعی که در انتهای این مطلب آمده است مطالعه نمایید.

بررسی روند از خوب به عالی رسیدن
بررسی روند از خوب به عالی رسیدن


پس از مشخص شدن شرکت های متعالی (11 شرکت)، شرکت هایی نیز از همان صنعت برای مقایسه با آنها انتخاب شدند. یکی از نتایج شگفت انگیزی که در همان ابتدای تحقیق خودش را نشان داد این موضوع بود که برخی از شرکت های متعالی از صنعت هایی بودند که به ظاهر کم بازده بودند و این موضوع نشان داد متعالی بودن ارتباطی با نوع صنعت ندارد. بدین ترتیب مطالعه، مصاحبه و تحلیل تیم روی شرکت ها آغاز شد. مصاحبه با مدیران کلیدی شرکت ها در دوره تحول. بررسی مسائل مختلف، از درآمدها گرفته تا پاداش مدیران، از سیاست کاری گرفته تا فرهنگ حاکم بر شرکت، از تعدیل نیرو گرفته تا شیوه رهبری و از نرخ های مالی گرفته تا گردش پول مدیران.

برخی از نتایجی که افراد تیم را حیرت زده کرد را به عنوان نمونه اینجا آورده ایم:

  • ده نفر از یازده مدیرعامل شرکت های متعالی از درون سازمان انتخاب شده بودند درحالیکه شرکت های مورد مقایسه اغلب مدیران خود را از خارج از سازمان می آوردند.
  • سیاست کاری و برنامه ریزی به خودی خود، شرکت های متعالی را از شرکت های دیگر متمایز نمی کرد. به عبارت دقیق تر هیچ شواهدی وجود نداشت که نشان دهد شرکت های متعالی نسبت به دیگر شرکت های دیگر زمان بیشتری برای برنامه ریزی صرف کرده اند.
  • شرکت هایی که از خوب به عالی رسیده اند، توجه چندانی به تغییر مدیریت، ایجاد انگیزه در افراد یا ایجاد همدلی نداشتند. در شرایط درست و مناسب، مشکلات تعهد، همدلی و انگیزه خود به خود حل می شوند.
  • شرکت های متعالی اغلب در نقطه تحول شان نمی دانستند واقعاً چه اتفاق بزرگی برای شرکت شان رخ داده است. فقط بعدها که به پشت سر نگاه می کردند، برایشان روشن می شد که آنها چه جهش بزرگ انقلابی داشته اند.
  • شرکت های متعالی، اغلب در صنایع پر رونق نبوده اند، بلکه برخی از آنها در صنایع ضعیفی به سر می بردند. تعالی، تصادفی بدست نمی آید، بلکه به انتخاب آگاهانه بستگی دارد.

یافته های بالا تنها بخشی از نتایجی بود که این تیم خبره به آنها دست یافتند. آنها سپس انبوه این یافته ها را در قالب چهارچوب منسجمی از مفاهیم، یکجا قرار دادند. به قول نویسنده کتاب، رسیدن به معنا و مفهوم از آن آشفته بازار! در نهایت ایشان تحول را به صورت فرآیندی می بینند که به دنبال تکامل تدریجی موفقیت حاصل می شود و در سه مرحله صورت می گیرد که عبارت اند از:

افراد منضبط، افکار منضبط و عملکرد منضبط!

با من باشید تا در پست های بعدی باهم این فرآیند تحول را واکاوی نماییم..


منبع: کتاب از خوب به عالی، نویسنده جیم کالینز، مترجم لیلا رضیئی، انتشارات آریان سال 1395

کسب و کارمدیریتبرنامه ریزیتعالی سازمانیجیم کالینز
فرهاد کیا هستم. کارم تحلیل و کمک به کسب و کارهاست. قصد دارم از طریق این صفحه دانش و تجربیات خودم رو با شما به اشتراک بزارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید