◄ تا سال ۲۰۴۰ شاهد خلق یک طبقه اجتماعی بسیار بزرگ خواهیم بود: طبقه بیخاصیتها!
میلیاردها نفر که نه تنها بیکار هستند بلکه قادر به پیدا کردن کار هم نخواهند بود.
ما هیچ مدل اقتصادی برای این وضعیت نداریم. چگونگی رو به رو شدن با طبقه بیخاصیت، ممکن است تبدیل به بزرگترین پرسش اقتصادی و سیاسی قرن ۲۱ شود.
در کنار این مشکل که الگوریتمها انسانها را از بازار کار بیرون خواهند انداخت نهتنها ثروت، بلکه قدرت سیاسی هم ممکن است فقط در دست عدهی بسیار محدودی نخبه متمرکز شود که تمام الگوریتمهای قدرتمند را در اختیار دارند.
این امر باعث پیدایش یک نابرابری بیسابقه در تاریخ بشریت خواهد شد.
◄ کاهنان هزاران سال پیش این اصل را دریافتند:
اگر میخواهید انسانها به خدایان ایمان بیاورند، باید آنها را وادارید چیزی ارزشمند را فدا کنند.
هرچه این اتفاق دردناک تر باشد، اطمینان افراد به آن موجود خیالی که چیزی را در راهش فدا کردهاند بیشتر میشود.
دهقانی بینوا که گاوِ نری گرانبها را در پیشگاه ژوپیتر قربانی میکند متقاعد میشود که ژوپیتر واقعاً وجود دارد. او باز هم بارها و بارها گاوهای دیگری را قربانی میکند. زیرا فقط در این صورت است که مجبور نیست بیهوده بودن مرگ همه گاوهای قبلی را بپذیرد!
دقیقاً به همین علت اگر کسی فرزندش را در راه عظمت ملت ایتالیا فدا کند یا پای خود را در راه خدمت به انقلاب کمونیستی از دست بدهد کافی است تا به یک ایتالیاییِ وطنپرست پرشور یا کمونیستی دوآتشه بدل شود. زیرا اگر اسطورههای ملیِ ایتالیا یا تبلیغات کمونیستی دروغ باشد، او مجبور است بپذیرد مرگ فرزندش یا عليل شدن خودش کاملاً بیهوده بوده است...
و معدودند کسانی که دل و جرأتِ پذیرشِ چنین چیزی را داشته باشند.
◄ کتاب مقدس کتابی طولانی است مملو از معجزات و شگفتیها؛ اما تنها باری که يک حيوان مکالمهای را با انسانی آغاز میکند، زمانی است که مار تلاش میکند حوا را وسوسه کند تا از ميوۀ ممنوعۀ دانش بخورد.
آدم و حوا در باغ بهشت مثل خوراکجویان میزیستند.
تبعيد از بهشت شباهتهای بارزی به «انقلاب کشاورزی» دارد!
خدای عصبانی به جای اينکه به آدم اجازه دهد تا در بهشت بماند و میوههای وحشی جمعآوری کند، او را محکوم میکند: «با عرقِ جَبین خود نان خواهی خورد!»
صحبت کردن حيوانات در کتاب مقدس با انسانها، در همان دورۀ ماقبل کشاورزی، نمیتوانسته امری تصادفی بوده باشد.
کتاب مقدس چه درسی از اين حکايت به ما میآموزد؟
اينکه نبايد به مارها گوش کنيد و بهطورکلی بهترين کار اين است که از صحبت کردن با حيوانات و گياهان دوری جوييد زيرا سرانجامی به جز فاجعه نخواهد داشت!
البته حکايت کتاب مقدس معناهايی عميقتر و قديمیتر نیز دارد:
در اغلب زبان های سامی حوا به معنای «مار» یا حتی «ماده مار» است.
کتاب مقدس يک اسطورۀ روحباورِ کهن را در خود پنهان دارد که بر اساس آن مارها نياکان ما هستند، نه دشمنان ما!
شايد مؤلفين «کتاب پيدايش» بقايای اعتقادات روحباورانۀ کهن را به نام حوا باقی گذاشته، اما تمام ردها را پنهان کردهاند...
◄ چائوشسکو؛ دیکتاتور رومانی و رفقايش طی چهار دهه بر بیست ميليون نفر حکومت کردند...
... فيلم «يوتيوب» نشان میدهد که چائوشسکو با جملۀ بلند ديگری شروع میکند و میگويد: «میخواهم از مبتکرين و سازماندهندگان اين رخداد عظيم در بخارست تشکر کنم، که نشاندهندۀ... ...»
و سپس خاموش میشود، چشمانش درشت میشوند و در ناباوری ميخکوب میشود!
او جملهاش راهرگز به پايان نرساند و شما میتوانيد ببينيد که چگونه، در کسری از ثانيه، جهانی فرو میريزد...
♦ اینجا تماشا کنید!
چرا انقلابها اينقدر نادرند؟
چرا تودههای مردم، گاه صدها سال دست میزنند و تشويق میکنند و هر کاری که آن مردِ در بالکن فرمان میدهد انجام میدهند، در حالی که هر لحظه بخواهند میتوانند او را به سادگی به زير بکشند و تکهپاره کنند؟
و چرا انقلابها به سادگی توسط یک گروه کوچک «مصادره» میشوند؟
◄ اینها بخشهای پراکندهای بود از کتاب «انسان خداگونه» (Homo Deus) نوشتهی «یووال نوح هراری» پژوهشگر تاریخ و نویسندهای توانا که پیش از این با کتاب «انسان خردمند» (Sapiens) بازار کتاب جهان (و حتی ایران!) را تکان داده بود.
«هراری» پس از پاسخ دادن به این سؤال که از کجا آمدهایم، در این کتاب به این سؤال پرداخته است که به کجا میرویم.