«گویندگی» به ویژه با ورود به عصر پادکستها، رادیوهای اینترنتی، کانالهای تلگرامی و... کاری است که عدهی زیادی به انجام آن علاقهمندند.
لازمهی این کار، به طور عمده داشتن چهار چیز است:
- صدای دلنشین
- حنجرهی قوی
- سوادِ خوانش
- شناختِ لحن درست
که به جز اولی (آنهم نه صد در صد) بقیه کاملاً اکتسابی و آموختنی و تمرینکردنیاند.
عوامل دیگری مانند حضور ذهن (به ویژه در برنامههای زنده)، شناخت تئوری موسیقی (بله! این موضوع فقط مختص خوانندهها نیست) و... نیز در این امر مؤثرند که سپستر به آنها خواهیم پرداخت.
(توضیح لازم: موارد زیر بیشتر گردآوری و ویرایش است تا تألیف)
منظور از حنجرهی قوى و صداى قوى، صداى بلند يا توان فرياد زدن نيست بلکه حنجره و صدايى است که داراى بنیهای بالا و قدرتى است که بعد از اجراى يک برنامه، توانايى خود را از دست ندهد و بهاصطلاح «زود نگيرد».
بعضىها صداى بسيار پرطنين و پرحجم و بلندی دارند اما پس از مدتى کار کشيدن از حنجره، تارهاى صوتىشان از کار میافتد و زود خسته شده، توان انجام فعاليت بيشتر از آن سلب میشود؛ برعکس افرادى نيز هستند که صداى کمحجم و نازکى دارند اما حنجرهی آنها از قدرت خوبى برخوردار است و تارهاى صوتىشان زود از کار نمیافتد.
مهم اين است که يک خواننده/گوینده بتواند از ابتداى يک مجلس/برنامه تا انتهاى آن را بهتنهایی عهدهدار شود و قدرت انجام يک برنامه کامل را داشته باشد، اگرچه اين خصوصيت بعد از سالها مجلسدارى و اجراى برنامه براى شخص حاصل میشود و به خصوصيات فردى از قبيل بنيه جسمانى، حالت جمجمه، بزرگى قفسه سينه، بزرگى حفرههای بينى و دهان و... نيز بستگى دارد.
بالا رفتن کيفيت صدا، رابطه مستقيم با کیفیت تنفس دارد.
تنفس صحيح صدا را دلنشینتر میکند.
نکته ديگر اينکه تارهاى صوتى که صدا را توليد میکنند، صرفاً چند عضلهی ضعيف و کوچکاند.
چون عضلات را میتوان با ورزش قویتر کرد، بايد با ورزش دادنِ عضلات گلو و حنجره، صدا را قویتر کرد تا ديرتر توان خود را از دست بدهند.
دقيقاً مثل يک بدنساز که با استفاده از دمبلهای سبک و سنگين عضلات شانه و بازوى خود را قوى میکند تا بعد از مدتى بتواند وزنه سنگينی را بلند کند.
پس تنفس صحيح باعث پرطنين شدن صدا میشود و ورزش دادن عضلات باعث قوى شدن آن خواهد شد.
درواقع ورزشِ عضلاتِ بازو، دمبل زدن و ورزشِ عضلاتِ حنجره، خواندن است.
تمرين قوى شدن صدا به اين ترتيب است که ابتدا با آرامش در محلى ساکت و آرام بنشينيد و عضلات را شُل کنيد؛ سپس نفس عميقى کشيده و در پایینترین پرده، حرف «آ» را به صورت ممتد و کشيده ادا نماييد و آنقدر ادامه دهيد تا بازدم شما تمام شود.
دوباره ریهها را تا جايى که امکان دارد، از هوا پر کنيد و در حالت بازدم به صورت کشيده بگوييد «آ».
اين کار را تا پنج دقيقه بهطور مداوم تکرار کنید.
در اين کار عجله نکنيد و از پایینترین حالت ممکن آغاز کنید.
وقتیکه حس کرديد که حنجره شما خوب گرم شده است، حرف «آ» را در يک پرده بالاتر، با همان کيفيت اجرا کنيد.
اين کار را همینطور پرده به پرده ادامه داده و بالا رويد و اين نکته را کسانى که مبتدى هستند بايد توجه داشته باشند که بههیچوجه نبايد عجله نمايند. بايد با حوصله اين کار را به انجام رساند چون تمام پختگى صدا و قوت آن بستگى به تمرين در پردههای پايين دارد. اين کار را که انجام داديد و به پرده آخر صداى خود در حرف «آ» رسيديد، حنجره شما به خوبى گرم شده است و بعد از اين يک ربع تمرين، حالا میتوانيد با تمام قدرت، يک بيت شعر را با آواز بلند «در اصطلاح ششدانگ صدا» بخوانيد، بدون اينکه آسيبى به حنجره شما برسد.
اگر در بين تمرين، هنگام بالا بردن پرده بعدى احساس خارش يا سوزش يا سرفه کرديد، بدانيد که عجله کردهاید!
در اين حالت به پرده قبلى بازگشته و دقايقى همان را ادامه دهيد يا تمرين را براى مدتى قطع کنيد. همچنين در پر کردن ریهها هم نبايد عجله کرد. ابتدا آهستهآهسته شکم و سپس سينه را پر کنید تا جايى که شکم و سينه شما کاملاً متورم و مملو از هوا باشد. اگر پردههای پايين را در يک فضاى بسته و پردههای بالا و ششدانگ را در يک محيط باز مانند کوه يا بيابان تمرين کنيد، بهتر است. و پيشرفت خود را مشاهده خواهيد کرد و اگر بتوانيد تمرين ششدانگ صدا را بعد از يک برنامه کوهنوردی قرار دهيد، بسيار بهتر و ثمربخشتر خواهد بود چرا که کوهنوردی باعث افزايش ظرفيت هوايى ششها میشود.
تمرينات فوق بايد حداقل یک تا دو ماه بهطور مستمر و همهروزه انجام شود تا صدا براى آغاز کار، صيقل بخورد و از حالت «نخراشيدگى» بيرون بیايد.
پس از تمرينات قوىسازى صدا، نوبت به پُرحجم کردن و پُرطنين کردن آن میرسد. يعنى وقتى يک خواننده در يک اتاق معمولى میخواند، صداى او بر فضاى اتاق احاطه کامل داشته باشد و از هر سمت و سويى بهطور مستقيم و یکنواخت شنيده شود. اين خصوصيات يک صداى پرطنين است که در اصطلاح، اين صدا را «زنگدار» گويند که گرفتگى ندارد.
البته هر نوع گرفتگى در صدا، مذموم نيست بلکه بعضى وقتها به محزون بودن آن میافزاید اما صدايى با اين کيفيت، قابليت کمترى براى مانور دادن و تحرير زدن دارد. براى زنگدار شدن صدا به تمرينات زير توجه کنيد:
در حالتى راحت بنشينيد و عضلات را رها کرده و کلماتى از قبيل ((مَنگ، هَنگ، زَنگ،...)) که به «نْگ» ختم میشوند را با آهنگى تودماغى با مسدود کردن دهان با زبان و کشيدگى، اجرا کنید.
يک شعر بيست بيتى را با نازکترین آهنگى که میتوانيد بخوانيد و وقتیکه گلویتان خسته شد، پس از چند دقيقه استراحت دوباره از نو آغاز کنيد.
حرف ((ر)) را به صورت مشدّد و مستمر و کشيده ((ررر...)) ادا کنيد.
پرطنين شدن صدا، با تنفس رابطه مستقيم دارد.
براى اينکه طنين صداى خود را تقويت کنيد به اين تمرينها نیز توجه کنيد:
- ابتدا يک نفس عميق باکیفیتى که قبلاً گفته شد بکشيد و ریهها و شکم را از هوا پر کنيد بهطوریکه شکم کاملاً بيرون آيد. بعد صدا را درحالیکه خارج میکنید، آهسته و پياپى بگوييد: ((آه، آه، اوه، اوه، ايه ...)).
توجه داشته باشيد که هر چه اين هوا آهستهتر و کندتر از ششها خارج شود بهتر است و تکرار اين تمرين صدا را بهتر و رساتر میکند.
- فک پايينى را شُل کنيد سپس نفسهای کوتاه و سريع، از راه دهان بکشيد و کمکم بر سرعت آن بیفزایید تا جايى که صداى برخورد نفسها را به سقف دهانتان بشنويد.
البته نفسها نبايد از راه تنگى گلو بوده بلکه بايد از پرده ديافراگم شکم باشد و از آن بهعنوان تلمبهای استفاده کنيد و هوا را از راه شکم بيرون و داخل بکشيد.
اين تمرين باعث قوى شدن عضلات زير فک و اطراف گلو و شکم میشود زيرا هنگام خواندن، فشار زيادى به اين عضلات وارد میشود.
- بدن را شل کنيد و هوا را به درون سينه بکشيد، بدون اينکه هیچگونه فشارى به سينه وارد شود؛ آنقدر که سينه از هوا پر گردد.
سپس شمعى (يا يک باريکه کاغذ) را جلوى دهانتان بگيريد و هوا را خارج کنيد، آنچنانکه شعله شمع حرکت نکند ولى هواى سينه بهطور یکنواخت خارج شود.
اين تمرين باعث افزايش ظرفيت هوايى ریهها و یکنواختى صدا میشود که بايد روزى سه تا چهار مرتبه تکرار شود و با يک فوت کردن قوى، خاتمه يابد.
- چانه را به سينه بچسبانيد بهطوریکه وزن سر، روى چانه افتاده باشد. حالا چند مرتبه دهان را باز و بسته کنيد بهطوریکه با اين حرکت، سرتان بالا و پايين رود.
سپس مدتى دهان را به حالت نيمه باز و راحت، استراحت بدهيد.
- دستانتان را زير چانه بزنيد (حالتى که انسان چيزى را تماشا میکند) و فرض کنيد که چيزى میجوید و مکرر دهانتان را باز و بسته کنيد.
بعد از مدتى استراحت، دوباره اين کار را انجام دهيد.
اين تمرين و تمرين قبل، باعث قوى شدن عضلات چانه، شقيقه و گلو میشود و کمکم فک و گلو در اختيار شما درمیآید تا حروف را موقع خواندن بهتر ادا کنيد زيرا عدم توانائى در تلفظ واضح حروف و خستگى زودرس فک و دهان، ناشى از ضعيف بودن اين عضلات است.
- يک شعر را ابتدا با صداى زير و از نوک زبان و سپس با صداى بم و از ته زبان بخوانيد درحالیکه دهان مانند يک حفره شده و صدا با حجم بيرون میآید.
اين تمرين نيز با قویتر شدن زبان، باعث پرحجم شدن صدا میشود زيرا قسمتى از خواندن، به زبان بستگى دارد که با تغيير دادن فضاى دهان، موجب ايجاد صداى مناسب و حجم دلخواه میشود.
تمريناتى که تا اينجا گفته شد، باعث تغييرات محسوسى در تقويت و بهبود صدا میشود، با اين شرط که با حوصله انجام داده شود و از عجله کردن در آن خوددارى شود.
بهعنوانمثال در تمريناتى که در قسمت قوى شدن حنجره ذکر شد، اگر شخصى بدون گرم کردن حنجره، زير آواز بزند و ششدانگ صدا را بيرون دهد، امکان پاره شدن تارهاى صوتى و يا ايجاد رگههای غیرقابل بهبود در صدا، وجود دارد.
پس توصيه اول، عجله نکردن و دقت به خرج دادن در تمرينهاست.
توصيه ديگر اين است که بين تمرینها نبايد وقفهای ايجاد شود و بايد بهطور مداوم صورت گيرد تا حنجره پختگى خود را آسانتر به دست آورد.
بهطورکلی حتی یک خوانندهی حرفهای هم نبايد تمرين را قطع کند و هرروز بايد زمزمهای داشته باشد تا حنجره، انعطاف خود را از دست ندهد. درست مانند لولاى در، اگر مدتى در باز و بسته نشود باعث سفت شدن لولاها میشود.
به خاطر داشته باشيد که بهترين چيز براى حنجره، خواندن و جلوگيرى از تنبلى و سستى آن است.
البته از استراحت دادن آنهم نبايد غافل ماند و بايد از تاختن به حنجره پرهيز کرد.
حتى در مجلس نيز هرگاه حس کرديد که حنجره شما خسته شده است میتوانيد بدون آنکه سايرين متوجه شوند به آن استراحت بدهيد. به اين ترتيب که فک پائين را شُل کرده و با زبان کوچک راه حلق را مسدود نمایید، گوئى میخواهید خميازه بکشيد بهطوریکه صداى آن در گوشها حس میشود. اين کار باعث استراحت لحظهای حنجره تا مدت کوتاهى میشود.
بهترين استراحت براى حنجره قبل يا بعد از مجلس، خواب است. چون همانطور که گفتيم تارهاى صوتى، بافت عضلهای هستند و احتياج به استراحت دارند.
طبعاً از یک سری خوردنیها بايد پرهيز شود و برخى دیگر بايد بیشتر استفاده شوند.
حنجره را به لولاى در تشبيه کرديم؛ همانگونه که در احتياج به باز و بسته شدن دارد تا سفت نشود، احتياج به روغنکاری هم دارد.
به همان شکل که بايد از حنجره کار کشيد تا انعطافش از بين نرود، بايد با خوردن بعضى خوراکیها به تحرک بيشتر آن کمک کرد.
خوردن غذاهاى کمچربی و آبکى مانند آش، گوشت آب پز، آبگوشت بدون چربى، نوشيدن شير گرم قبل و بعد از خواندن و نوشيدن آب ولرم در حين برنامه است.
همچنين در مواقع گرفتگى و خستگى صدا، خوردن ژله نشاسته، زرده تخممرغ، تخممرغ عسلى، آب شلغم يا قرقره کردن آبنمک بهاضافه چند قطره آبلیمو يا خوردن انجير خشک که در شير جوشيده ريخته شده تأثیر بسزايى خواهد داشت.
خوردن دانههایى که داراى لعاب هستند مانند بارهنگ، به دانه، تخمشربتى و... نیز پیش از اجراى برنامه بسيار مفيد است.
- اخیراً بستههایی تحت عنوان «روتارین» در داروخانهها به فروش میرسد که حاوی مجموعهای از این دانههای لعابدار است و بسیار مفید برای حنجره و گلو.
براى اينکه حنجره آسيب نبيند بايد از خوردن بعضى از خوراکیها مانند انواع ترشیها، سرخکردنی، چاى پررنگ، آب سرد، بستنى و اين قبيل مواد غذائى خوددارى نمود چون خوردن اینها بهمرور زمان باعث تحليل رفتن قواى حنجره و ضعيف شدن صدا میشود.
جالب اینجاست که اثر اين خوردنیها در حنجرههای حرفهای بسیار مخرّبتر از حنجرههای معمولى است زیرا حنجرهی کارکرده در مقابل بعضى چيزها آسیبپذیرتر از حنجرهی کارنکرده است.
همچنين خوردن تخمه و آجيل و حتى استعمال عطريات باعث گرفتن صدا میشود.
همچنین سينه زدن و گريهی شديد نيز باعث گرفتگى حنجره میشود.
تنفس در فضائى که گردوخاک دارد يا محلى که در آن غذا میپزند و چيزى سرخ میکنند نيز همان نتيجه را خواهد داد.
بهطورکلی میتوان گفت که هرگونه خوراکى که در شخص توليد گلودرد میکند و هنگام ابتلا به سرماخوردگى يا گلودرد باعث تشديد آن میشود، در موقع سلامتى باعث ضعيف شدن حنجره و صدا میشود و برعکس هرگونه خوراکى که در موقع گلودرد و عفونت سينه، موجب بهبود شخص میشود در موقع سلامتى موجب قوى شدن صدا و بالا رفتن کارایى حنجره میشود.