بتسدا پس از چهار سال از گیمپلی جدیدترین اثر علمی تخیلی خود، یعنی Starfield پرده برداشت، اما واکنشها نسبت به نمایش کاملا متفاوت بود. برخی از آن به عنوان یک نمایش ناامیدکننده یاد کردند و برخی دیگر بازی را یک کپی ضعیف از No Man's Sky و Skyrim مورد خطاب قرار دادند؛ در این کنار تعدادی از طرفداران آثار بتسدا برخلاف دیگران نمایش را کاملا در حد انتظار و جذاب توصیف کردند، اما هیچکدام از اینها بدین معنی نیست که شاهد هیچگونه ضعفی نبودیم. در این مقاله میخواهم تمام اطلاعات منتشر شده از بازی را بررسی و یک نتیجهگیری کلی بکنیم، پس بدون هیچ معطلی بریم سراغ اصل مطلب.
کسی فکرش را نمیکرد که Bethesda Game Studios به دنبال ساخت یک محصول علمی تخیلی نقش آفرینی در فضا باشد، زیرا حتی یک اثر هم در این قالب از طرف آنها نداشتهایم. استارفیلد از سال 2018 با معرفی خیلی سطحی که صورت گرفت تا اولین نمایش نشان داده شده در سال 2021 همه را منتظر نگه داشته بود؛ البته انحصاری شدن محصول نیز انتظارات را بالا برد و موجب انتظار کشیدن برای یک محصول بهینهتر و قویتر نسبت به دو اثر قبلی شد. ولی بزرگترین نمایشی که تا به کنون از استارفیلد داشتهایم همه چیز را عوض کرد.
بتسدا در سال 2013 و تقریبا 2 سال قبل از معرفی Fallout 4، یک علامت تجاری مرموز را به ثبت رساند که با پسوند STARFIELD شناخته میشد. این قضیه تا بعد از منتشر شدن Fallout 4 ادامه داشت و شاهد تمدید شدن علامت تجاری بازی بودیم، تا وقتی که شایعهای در فروم ResetEra مطرح شد مبنی بر اینکه Starfield در نمایشگاه E3 سال 2018 معرفی میشود و در پاییز همان سال شاهد عرضه بازی خواهیم بود؛ بخشی از شایعه درست بود، اما بخش دیگر غلط!
بالاخره Starfield در کنار The Elder Scrolls VI برای اولین بار در E3 2018 و با پخش یک تریلر کوتاه CGI رونمایی شد. بتسدا از آن به عنوان اولین IP علمی تخیلی جدید خود یاد کرد که برای عرضه بر روی کنسولهای نسل بعدی برنامهریزی شده است. با توجه به نحوه معرفی استارفیلد و تأکید بر نسل بعدی بودن آن میتوان متوجه شد که از انتشار بازی فاصله زیادی داریم. طبق گفته Todd Howard کارگردان و تهیهکننده مشهور Bethesda Game Studios، استارفیلد تا قبل از معرفی 2 الی 3 سال در دست توسعه بوده است، یعنی تقریبا از زمان انتشار چهارمین قسمت از مجموعه فالاوت؛ همچنین در ادامه وی اشاره کرد که این پروژه در مراحل اصلی ساخت به سر میبرد و قابل بازی است، اما TES VI فعلا در مراحل پیش تولید است. در حالی که طرفداران منتظر نمایش دیگری از بازی بودند، اما در سالهای 2019 و 2020 هیچ خبری نشد. در E3 2019 بتسدا (که از آن به عنوان بدترین E3 این کمپانی یاد میشود) تاد هاوارد در نشست خود در کنار ایلان ماسک، مجددا به قابل بازی بودن اثر اشاره کرد؛ وی گفت ماجراجویی در دنیای بازی همانند ماجراجویی هان سولو در جهان جنگ ستارگان میماند و پر از جزئیات است. تعداد زیادی از مردم از بتسدا برای استفاده مجدد از موتور Creation Engine برای دو بازی بعدی خود شاکی بودند، چرا که مشکلات و ضعف شدید این موتور در Fallout 76 کاملا مشهود بود؛ ایرادات فنی، باگ و گلیچهای بسیار زیاد از جمله ایرادات Creation بودند. با وجود انتقادات فراوان نسبت به این موضوع، بتسدا همچنان استفاده از Creation را مناسب میداسنت.
سال 2020 فرا رسید و همچنان دودی از بتسدا بلند نمیشد. تاد هاوارد به طرفداران قول داد که انتظار برای نمایش بازی ارزشش را خواهد داشت و موتور بازی نیز دچار تغییرات قابل توجهی شده است. در اواسط ماه سپتامبر بود که ناگهان خبری شوکه کننده و عجیب اعلام شد؛ _ کمپانی فعال در حوضه تکنولوژی _ Microsoft اعلام کرد که کمپانی مالک Bethesda یعنی Zenimax Media را به همراه تمامی زیرمجموعههایش به قیمت 7.5 میلیارد دلار خریداری کرده است. با وجود این که منابع زیادی خبر از انحصاری بودن بازی میدادند، نهایتا در E3 2021 Xbox شاهد اولین تریلر In Game از بازی بودیم و تاییدیه انحصاری بودن اثر را گرفتیم.
تریلر پخش شده اطلاعات چندانی از جهان بازی به اشتراک نمیگذاشت، شاید تنها موردی که از تریلر فهمیدیم گرافیک فنی بازی بوده است؛ طبق گفته گروه بنچمارک Digital Foundry، اثری از ویژگی Ray Tracing در تریلر دیده نمیشود و مواردی مثل انیمشین چهره و حرکت کردن شخصیت بهبود پیدا کرده است (حداقل اینطور به نظر میرسید). در آخر تاریخ انتشار دقیق بازی مشخص شد، یعنی 11 نوامبر 2022 یا به عبارتی دیگر 11.11.22 که با سالگرد 11 سالگی Skyrim برابر است. چند روز از اتمام رویداد E3 میگذشت که وبسایت IGN اطلاعاتی مانند صدها ساعت محتوا در بازی و پشتیبانی از حالت سوم شخص را منتشر کرد که هردو از عناصر ثابت آثار بتسدا است.
افراد زیادی از نمایش بازی ناراضی بودند و انتظار یک گیمپلی مفصل را داشتند، نه یک تریلر 2 دقیقهای! دلیل ایجاد چنین انتظاری، فاصله 3 ساله بین دو تریلر و وجود شایعاتی مبنی بر عرضه بازی در اواخر 2021 یا اوایل 2022 بود. جیسون شرایر خبرنگار و سردبیر نشریه Bloomberg -که از اعتبار بالایی برخوردار است- در توییتر درباره Starfield صحبت کرد؛ اولین مسئلهای که به آن اشاره کرد این بود که فاصله زیادی تا انتشار بازی وجود دارد؛ در ادامه توضیح داد که تا قبل از سال 2019 تیم بسیار کوچکی روی بازی کار میکرده و دلیل طول کشیدن ساخت بازی همین است.
طبق گفته خود شخص تاد هاوارد در مصاحبه با IGN، اعضای استودیو از تاریخ انتشار بازی اطمینان دارند و به قول خودشان «آن را با جوهر نوشتهاند، نه مداد». سال 2022 فرا رسید و کم کم به رویداد ایکس باکس نزدیک میشدیم و برای دیدن بازی لحظه شماری میکردیم، تا اینکه بتسدا خبری غیره منتظره را به گوش مردم رساند: دو بازی Redfall و Starfield به نیمه اول سال بعد موکول شدند! (2023)
بالاخره اولین نمایش مفصل و بزرگ از Starfield پخش شد و انتظارات به پایان رسید، اما آیا راضیکننده بود؟ برای پاسخ به این سوال بیایید وجب به وجب آن را بررسی کنیم.
در دقیقه آخر تاد هاوارد بر روی صحنه در حالی که بخشی از منظومه های بازی را نشان میدهد میگوید:«نه یک منظومه، بلکه بیشتر از صد منظومه که با داشتن بیش از 1000 سیاره قابل اکتشاف هستند»؛ این نشان میداد که قرار است شاهد پشتیبانی از سیستم Procedural Generation در بازی باشیم که پیش از این در مصاحبه با نشریه Gameindustry به آن اشاره شده بود. ویژگی Procedural Generation یعنی ساخته شدن محتوایی از بازی توسط سیستم الگوریتم به صورت تصادفی. مسئلهای که پیش میآید این است که آیا وجود چنین سیستمی باعث به تکرار افتادن محتوا نمیشود؟ برای پاسخ باید بگویم که بستگی دارد؛ تنوع زیست بومها کاملا در گیمپلی مشخص بود، اما فرض کنید که سیستم کارکرد الگوریتم خوب کار نشده باشد و محیط های اصلی بازی به آنها وابسته باشد، اینجاست که به مشکل میخوریم. مشخصا طبق گفته تاد هاوارد تعداد قابل توجهی از سیاره ها صرفا برای استخراج منابع است. در هر صورت باید منتظر گیمپلی های بیشتری برای شفافسازی باشیم.
اول از همه باید به این اشاره کرد که مدت زمان گیمپلی اثر برای اتمام داستان تقریبا 40 ساعت است.اگر با آثار Bethesda تجربه زیادی داشتهاید (مخصوصا با Fallout) ساختار گیمپلی Starfield، برای شما کمی آشنا به نظر میرسد. نحوه راه رفتن شخصیتها، سیستم ساخت پایگاه و سکونتگاه، شخصیسازی کامل شخصیت و سلاحها کاملا ما را به یاد دو نسخه آخر Fallout میاندازد. وجود چنین نکاتی نشان از ادامه دادن راه و استفاده از هسته بازیهای قبلی است؛ طراحی تفنگها خوب است اما برخی از آنها به خوبی حس شلیک کردن را به مخاطب القا نمیکند. در مورد تنوع سلاحها نمیتوان به طور قاطع نظر داد اما شخصیسازی جذابی دارند. چیزی از اسلحه های مخصوص مبارزات تن به تن نشان داده نشد ولی ممکن است در بازی حضور داشته باشند. دومین بخش گیم پلی به بخش پرواز با سفینه مربوط میشود. نکته قابل توجه نحوه جالب ساخت سفینه است که شمارا در قرار دادن در یک محیط بخصوص اجازه شخصی سازی تمام قسمت های سفینه را به بازیکن میدهد؛ حتی شما میتوانید مدل را به طور کامل عوض کنید!
اول از همه باید به این اشاره کرد که مدت زمان گیمپلی اثر برای اتمام داستان تقریبا 40 ساعت است.اگر با آثار Bethesda تجربه زیادی داشتهاید (مخصوصا با Fallout) ساختار گیمپلی Starfield، برای شما کمی آشنا به نظر میرسد. نحوه راه رفتن شخصیتها، سیستم ساخت پایگاه و سکونتگاه، شخصیسازی کامل شخصیت و سلاحها کاملا ما را به یاد دو نسخه آخر Fallout میاندازد. وجود چنین نکاتی نشان از ادامه دادن راه و استفاده از هسته بازیهای قبلی است؛ طراحی تفنگها خوب است اما برخی از آنها به خوبی حس شلیک کردن را به مخاطب القا نمیکند. در مورد تنوع سلاحها نمیتوان به طور قاطع نظر داد اما شخصیسازی جذابی دارند. چیزی از اسلحه های مخصوص مبارزات تن به تن نشان داده نشد ولی ممکن است در بازی حضور داشته باشند.دومین بخش گیم پلی به بخش پرواز با سفینه مربوط میشود. نکته قابل توجه نحوه جالب ساخت سفینه است که شمارا در قرار دادن در یک محیط بخصوص اجازه شخصی سازی تمام قسمت های سفینه را به بازیکن میدهد؛ حتی شما میتوانید مدل را به طور کامل عوض کنید! خیلی خوب میشود اگر امکان بلند شدن از صندلی فرمان و گشتن سفینه در وسط فضا وجود داشته باشد. بتسدا دوباره از سیستم Lockpick در جدیدترین اثر خود به صورت آسانتر استفاده کرد و دیگر نیازی به Bobby Pin نیست. برخلاف Fallout 4 که با پروتاگونیست صداگذاری شده طرف بودیم، اینبار شخصیت اصلی داستان کاملاً صامت است و صحبت نمیکند؛ وجود چنین موردی لزوماً بد نیست، چرا که میتواند به همزاد پنداری مخاطب با بازی کمک و کار صداگذاری را راحتتر کند. برای چندین لحظه درخت مهارتهای بزرگ بازی نشان داده میشود که پر جزئیات به نظر میرسد؛ برای هر مهارت یک درخت بزرگ درست شده است، به عنوان مثال برای مبارزات مهارتهایی مانند هدفگیری، تیراندازی و... وجود دارد. مشخص نیست که ساختار پوشیدن Armor و لباس چگونه صورت میگیرد اما انتظار میرود ساختاری مشابه Fallout 4 و Skyrim را ببینیم. این تنها موردی نیست که از آن چیزی نمیدانیم، چرا که هیچ ایدهای از رابط کاربری Inventory کاراکتر نداریم. حال که به رابط کاربری (UI) اشاره شد، باید بگویم که UI طراحی خوب و سادهای دارد، طوری که به بازی هویت میدهد. باید اشاره کنم که فیزیک هر مکان متفاوت است و میتواند از تکراری شدن مبارزات جلوگیری کند. سیستم دیالوگ بر خلاف Fallout 4 سطحی نیست و تنها به 4 گزینه خلاصه نمیشود؛ این سیستم شباهت زیادی به همان حالت سنتی بتسدا دارد و تاثیرگذار است؛ نکته جالب این است که شما میتوانید با انتخاب دیالوگهای مناسب ویژگیهای منفی دشمنان را حذف کنید. لازم به ذکر است که Starfield بیشتر از 250,000 خط دیالوگ دارد. در کل، گیمپلی بازی در نمایش کاملا پتانسیل بالای خودش را به خوبی نشان میدهد.
یکی از مواردی که به بازی هویت منحصر به فرد میدهد، طراحی و سبک هنری اثر است، طوری که میتواند صحنههایی دلنشین و خاطره انگیز برای گیمر درست کند. مت بوتی، مدیر استودیوهای بازیسازی ایکس باکس برای توصیف کردن سبک هنری بازی از اصطلاح NASA Punk استفاده میکند؛ وی میگوید طراحی هنری بازی شباهت بسیاری به آثار هنرمندان دهه 70 میلادی مانند Ron Cobb دارد. Istvan Pely که به عنوان آرتیست ارشد در بتسدا کار میکند، در طی مصاحبه با وبسایت Xbox Wire میگوید:
« زمانی که قصد داشتیم جلوههای کلی بازیرا ترسیم کنیم، اصطلاح NASA Punk را برای توصیف یک دنیای علمی تخیلی که همچنان واقع گرایانه و مرتبط با دنیای واقعی است درست کردیم. ما (در بتسدا) یک برداشتی میخواستیم که واقع بینانه باشد»
منظور کلی در این مصاحبه سیر منطقی و بر پایه علم دنیای استارفیلد است؛ برعکس آثاری همچون سهگانه Mass Effect، بتسدا قصد طراحی یک جهانی را داشته که تکنولوژیها و سفینهها جزئیاتی منطبق با واقعیت و آینده داشته باشد. اینگونه است که یک اثر (چه در صنعت فیلم و چه در بازی) هویت خود را میسازد.
موسیقی در گیم پلی به خوبی و به جا کار شده است. در صحنههای نبرد ریتم حالتی جدی و به صورت حماسی نواخته میشود و در صحنههای معرفی مکانها، ملایمتر. ساخت آهنگ استارفیلد توسط آهنگساز اسرائیلی مطرح Inon Zur انجام شده است. موسیقی کاملا حس ماجراجویی در فضا و فلسفه دنیا را به مخاطب القا میکند. در تولد 10 سالگی Skyrim آهنگ پسزمینه Starfield منتشر شد که عالی کار شده بود. Inon Zur پیش از این خود را با درست کردن آهنگ سری Fallout ثابت کرده بود. وی میگوید:«به عقیده من بازی ویدیویی یک تجربه کامل است و بخشی از این تجربه کامل موسیقی است. به عقیده من موسیقی خوب، موسیقی نیست که شما میشنوید بلکه موسیقی است که شما احساس میکنید این کار خیلی بزرگتر از ماست».
اگر به شنیدن تم استارفیلد علاقه دارید میتوانید این موسیقی را به نوازندگی Inon Zur با پیانو از یوتیوب تماشا کنید.
داستان استارفیلد در سال 2330 و 50 سال نوری دور از منظومه شمسی و در ناحیهای به نام Settled Systems روایت میشود. حال حکومت توسط دو گروه بزرگ به نام Freestar Collective و United Colonies در Settled Systems تقسیم شده است. در سال 2310 دو گروه درگیر یک جنگ بزرگ خونین میشوند که بعد از وارد شدن خسارتهای زیاد، وارد صلح میشوند اما همچنان کهکشان جای خطرناکی است. شما در نقش یکی از کاشفان آخرین گروه اکتشافی فضا به نام Constellation حضور پیدا میکنید. هدف شما کشف بزرگترین راز بشریت است و باید برای این کار به دنبال آثار باستانی بگردید. نباید فراموش کرد که در طی ماجراجویی، گروهها و موجودات خطرناکی مانع شما میشوند. سه گروهک Crimson Fleet، Violent Spacers و Ecliptic Mercenaries جزو دشمنان اصلی شما به شمار میروند. این تنها اطلاعات موجود از داستان بازی است. به گفته آهنگساز بازی، داستان بر روی فلسفه تاکید دارد و مقیاس استارفیلد دو برابر بزرگترین بازی بتسدا است.
شاید وضعیت فنی بازی بیشترین موضوعی باشد که به آن انتقاد شده است. برای اینکه بخش فنی بازی را بهتر بررسی کنیم سراغ آنالیز گروه Digital Foundry میرویم. در ابتدا جان لینمن، یکی از عوامل گروه به این اشاره کرد که بازی مقیاسی کاملا نسل نهمی دارد. طبق بررسیهای صورت گرفته بازی با رزولوشن 4K پخش شده، اما فریم ریت روی 30 قفل است و در برخی از سکانسها شاهد افت فریم قابل توجهی هستیم؛ بتسدا تاکنون سابقه زیادی در مشکلات عدم ثابت بودن فریم ریت داشته است. انیمیشنهای دشمنان و اسلحهها نسبت به Fallout 4 پیشرفت کرده و دیگر خشک نیستند. کیفیت کاراکترها بهتر از آثار پیشین بتسدا است، ولی تغییرات بزرگی نداشته. دموی نمایش داده شده فاقد ویژگی Anti Aliasing بوده، به همین دلیل لبه اجسام تیز دیده میشود. علاوه بر این بازتابها خام هستند و دلیل این امر، نبود تکنیکهای SSR و RTR بوده است. یکی از بزرگترین پیشرفتهای استارفیلد، مربوط به Draw Distance است؛ کوچکترین اشیا در فاصله دور دیده میشوند و سایه دارند. همچنین به این مورد اشاره شد که سایهها در محیطهای داخلی بهتر از محیطهای خارجی است. در مکانهای دور دست شاهد مه هستیم که باز هم نشان از کیفیت خوب Draw Distance است. در آخر اشاره شد که نورپردازی بازی به دلیل عدم اتمام ساخت مشکلات عجیبی دارد که احتمالا در نسخه نهایی حل میشود.شاید اگر انیمیشن چهرهها و گرافیک بهتری رو شاهد میبودیم، استارفیلد کمتر مورد انتقاد قرار میگرفت.
از زمان معرفی استارفید تا به کنون شایعات مختلفی در جاهایی مانند Reddit، 4chan و لینکدین پخش شد که باتوجه به تطابق موارد نمایش داده شده با شایعات، آنها را مرور میکنیم:
درنهایت مشکل اصلی استارفیلد بیهویتی آن نیست. مشکلات فنی و استفاده نکردن از یک موتور بازی بهتر همچنان ایرادهای گذشته را دارد. به وضوح مشخص است که قرار است اثری را مشاهده کنیم که کاملا راه بازی هایی همچون Fallout را از لحاظ مکانیزم ادامه میدهد. به عبارتی دیگر از همان هسته گیمپلی همیشگی استفاده شده است.
به پایان مقاله رسیدیم. نظر شما درباره استارفیلد چیست؟ آیا Bethesda میتواند با جدیدترین اثر خود، اعتماد طرفدارانش را مجدداً به دست بیاورد؟ نظرات خود را حتما در بخش کامنت ها بیان کنید.