آسمان
آسمان
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

آسمان ابری

هوایم ابری است… هوای روحم را می‌گویم. نشسته‌ام‌ پشت میز کتابخانه بیمارستان،در تلاش برای درس خواندن که می‌بینم ناگهان هندزفری را گذاشته‌ام و به نواخته های Eleni Karaindrou گوش می‌‌دهم.

به این فکر می‌کنم که چقدر ابری است هوایم،چقدر سرد است روحم ولی مدت هاست هیچ‌ بارانی نباریده… با خودم می‌گویم حتما همینکه نباریدم دلیل خشک شدن طبیعت وجودم است، دلیل سبز نشدن جوانه های امید و نشاط وجودم.

مدت هاست نوانسته‌ام به پناهگاه هایم سر بزنم.

مدت هاست نتوانسته‌ام‌ با دلی آرام گوشه‌ای خلوت کنم.

آنچان غرق‌ روزمرگی هایم شده‌ام که انگار چیزی از روحم باقی نمانده. جایی برای فکر کردن،عمیق شدن، باقی نمانده.

حتی همین نوشته پراکنده و مشوش هم علامت خطری است تا خودم را از این حال نجات بدهم.

شاید باید کاری کنم ابرهای روحم ببارند .

یک آسمان زیبا از صبح های زاهدان…(عکس تزئینی است)
یک آسمان زیبا از صبح های زاهدان…(عکس تزئینی است)



قصد دارم بنویسم... چون برای رسیدن باید شروع کرد...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید