آسمان
آسمان
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

مکانی برای لامکان شدن


اینجا نمازخانه بیمارستانی است که به تازگی بعد از ۹ ماه رفت و آمد به من معرفی شد.اتفاقا آنقدرهاهم دور از دسترس و ناپیدا نبود. فقط چشم های من نیازی به دیدنش نداشت!

برای اولین بار رفتم و اینجا نماز خواندم.

همانجا بین‌ دو‌ نماز، به این فکر کردم که؛

تمام نمازخانه های این جهان مرا لامکان می‌کنند. هربار به آنجا وارد می‌شوم و به نماز می‌ایستم انگار لحظه ای فراموش می‌کنم در کجای این جهان لایتناهی ایستاده ام. انگار فقط همان مهر و همان فرشی که طرح سجاده دارد و همه جا یک شکل است وجود دارد و بس …

انگار مکانی مخصوص به خودش است که تو را لامکان می‌کند.

این لامکانی را دوست دارم. انگار از این‌ جهان و دغدغه های بی ارزشش کنده می‌شوم. انگار دیگر روحم محدود به بعد مکانش نیست.گاهی حتی زمان را گم می‌کنم .

خلاصه که قدر «مکان های لامکان» خودتان را بدانید. حالا هرکجا که باشد،کنار هرکسی که باشد و…

قصد دارم بنویسم... چون برای رسیدن باید شروع کرد...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید