فکر میکنم همه ما کتاب خوندن رو دوست داریم. یعنی حداقل تو ذهن و دلمون دوست داریم فلان کتاب رو بخونیم. خیلی از ما با دیدن شهر کتابا و کتاب فروشیها ذوق میکنیم، شاید دو سه تا کتاب هم بخریم، اما هیچ وقت نمیخونیمشون یا کلی زور بزنیم نصفه و نیمه رهاش میکنیم. شاید حتی کلی کتاب نخونده داریم که باعث میشه عذاب وجدان بگیریم که کتاب جدیدی بخریم.
دینگ دینگ! منم جزو همینام!
با اینکه من مترجمی خوندم و تا الآن هم دو تا کتاب ترجمه کردم، و یکی از وظایفم در راستای ترجمه بهتر خوندن کتابه، اما متاسفآنه بعد از هری پاتر :( دیگه نتونستم یه کتاب رو با ذوق و شوق تمومش کنم؛ سریع تمومش کنم. اینقدر لفتش میدم تو جونم در بیاد.
فکر میکنم یک سال و نیم پیش بود! که تو یه گروه کتابخوانی طور کتاب بلبل معرفی شد و میگفتن پرفروشترین کتاب سال بوده. منم گفتم پس بذار بخرمش. آنلاین خریدم، نسبتاً هم گرون بود و بعد از سفارشگذاری متوجه این موضوع شدم و خب تو رودربایستی پرداختش کردم :))
وقتی کتاب رسید دستم مژه و گلبرگی نموند برام؛ ۷۰۰ صفحه بود!! منه فس فسو چجوری میتونستم این کتاب رو بخونم. اول دادمش به خالم. آخه خاله من خیلی کتاب میخونه. مامان خدابیامرزمم همین طور. خوره کتاب بود. یه کتاب فروشی نزدیک خونمون بود که مامانم ازش کتاب کرایه میکرد؛ میخوند و پس میداد. روزی مثلاً ۵۰ تومن. یه روز آقاهه گفت کتاب ندارم :)) بذار قراره کتاب جدید برام بیاد.
خلاصه کلام اینکه خالم کتاب رو یک هفتهای خوند. و من که هفته پیش کتاب رو تموم کردم نزدیک به یک سال و نیم طول کشید :/
کتاب بلبل نوشته کریستین هانا و ترجمه آفاق زرگریان هست. این کتاب محبوبترین رمان تاریخی سال ۲۰۱۵ به انتخاب سایت «گودریدز» بوده و یکی دو تا جایزه هم برده. کتاب در دوره جنگ جهانی دوم میگذره، تو فرانسه. شخصیتهای اصلی دو تا خواهرن که درگیر جنگ با آلمانهای نازی میشن. اگر به رمانهای تاریخی علاقهمند هستید، خوندن این کتاب رو پیشنهاد میکنم. اپلیکیشنهای کتابخوان هم این کتاب رو دارن. حجم کتاب شاید اولش شما رو بترسونه، مخصوصاً اگه مدلتون شبیه من باشه، اما خوندنش واقعاً ارزش داره. در نهایت آخر کتاب میگید لعنت به جنگ و موجودات دوپایی که برای یه سری مسائل احمقانه میوفتن به جون هم و یه سری آدم بیگناه قربانی این ماجرا میشن. یه جورایی باورش سخته تو فرانسه یه زمانی آدما کلی تو صف وایمیستادن تا اندازه کف دست نون بیات گیرشون بیاد که زنده بمونن یا لباسهای ژنده و وصله پینه شده که به خاطر لاغر شدن چندین بار کوچیکشون کردن، میپوشیدن. این کتاب خیلی تلخ نیست که بخواد اعصابتون رو خرد کنه. خیلی راجع بهش نمینویسم که "اسپویل" نشه. برای خودم رابطه دو تا خواهر با مادر و پدرشون خیلی شبیه به زندگی خودم بود. حتی دو تا کپشن هم از توش درآوردم!
خدایی ۷۱۰ صفحه کتاب خوندم، بایدم تو بوق و کرنا کنم :))