تا حالا چقدر تلاشکردید برای اینکه آدمای بیشتری دوستتون داشته باشن؟
چقدر از اعصابخوردیامون بخاطر اینه که میخوایم آدمای دوروبرمون بیشتر دوستمون داشته باشن؟
ما وقتی کوچیک بودیم برای بقامون به بقیه نیاز داشتیم به اینکه بقیه کنارمون باشن و بقامون رو تامین کنن و برای اینکه سختیای برطرف کردن نیازمونو تحمل کنن باید دوستمون میداشتن وگرنه دلیل دیگهای نبود که بخوان کنارمون باشن.
مسئلهی اینکه آدمی باشه مارو دوست داشته باشه، مساوی با مرگ و زندگی بود.
اما الان که بزرگ شدیم، درسته که هنوزم بودنِ آدما کنارمون رشدمون میده و حضور آدمایی که دوستمون دارن و برامون امنن، کلی فایده برامون داره و حتی شاید ضروری باشه!
اما دیگه مسئلهی مرگ و زندگی نیست! درواقع دیگه اونقدرا نیازمون نیست.
ولی ما هنوزم گاهی اهمیتی که به موضوعِ "دوست داشته شدن" میدیم به همون اندازهی مرگ و زندگیه.
طوری که اهدافمون رو برنامهریزی میکنیم، طوری که خودمون رو تحت فشار قرار میدیم تا رفتارمون رو تغییر بدیم برای "دوست داشتهشدن" و انقدر که این موضوع گاهی عمیقه و انقدر جدی تو نقش فرو رفتیم که گاهی همون اهداف و رفتارا و... به علایق خودمون ربط میدیم.
مثلا فکرمیکنیم "خودم" دلمون میخواد فلان شغلو داشته باشم، فلانطور لباس بپوشم یا بهمانطور آرایش کنم یا بیسار ماشینو گوشی رو داشته باشم، اما درواقع بخشیش بخاطر اینه که فکرمیکنم اگه اینا رو داشته باشم، دوستداشتنیترم! یا محترمترم! پس شروع میکنم به اضطرابکشیدن و سرزنشکردن خودم برای نداشتنِ اینا و یا تلاش یکبُعدی برای بهدست آوردنشون و وقتی هم بهدستش میاریم تازه میبینیم اونی نبود که میخواستیم! بعد گیرمیدیم به زمانش! اگه زودتر بود، اگه بیشتر بود، اگه... اگه... و فکرنمیکنیم شاید من اینا رو نمیخواستم! شاید به چیزای دیگهای نیاز داشتم.
بیاین فرضکنیم الان اون دوستداشتهشدن رو داریم. فرضکنیم آدمایی که دوستمون دارن، ۲ یا ۳ برابر شدن! یا آدمای فعلی خیلی بیشتر از الان دوستمون دارن! حالا کدوم مسئلهمون حل میشه؟ حالا کدوم هدفمون عوض میشه؟
پ.ن۱: تو کانال @farandfaz اینو نوشته بودم!
پ.ن۲: شهادت حضرتزهرا سلامالله علیها رو تسلیت میگم🖤