فرخ شهابی
فرخ شهابی
خواندن ۱۷ دقیقه·۵ سال پیش

۷ سال با TEDxTehran، یا سرگذشت ساخت و رشد یک سازمان و تیم داوطلب

اگر الان کسی از من بپرسه که بزرگترین مشکل مملکت چیه، سریع میگم که ما کار تیمی بلد نیستیم، نمی تونیم باهم برای هدفی بزرگتر از هدف شخصیمون کار کنیم و اصلا متحد نیستیم.

تعجبی هم نداره، از کودکی تنهایی امتحان میدیم، نمره میگیریم، در رقابتی "انفرادی" در کنکور شرکت می کنیم، در دانشگاه هم به همان سبک مدرسه نمره میگیریم و... هیچوقت تا زمانی که بزرگ شدیم و ساختار مغزمون کامل شکل گرفته، نه به صورت گروهی و معناداری کاری نمیکنیم تا فایده اون رو درک کنیم. (بماند که مشکل بعدی هم اینه که تا بزرگ شدیم اصلا "کار" نمی کنیم به معنای واقعی)

پس جامعه ای رو ساختیم که اجتماعی است از منفردها.

اما داستان تداکس تهران چطور شروع شد. آخرای سال ۲۰۱۲ بود که من تو وبسایت TED، متوجه یک نقشه شدم که تمامی TEDx های آتی رو نشون میداد و در کمال تعجب در ایران هم یکی بود! سریع سایتش رو باز کردم و دیدم که داره تازه تیم این رویداد شکل میگیره و در حال جذب داوطلب هستند.

برای دوستانی که در جریان رویدادهای تداکس نیستن، یه توضیح کوتاه میدم: رویدادهای TEDx رویدادهایی هستن که تحت لیسانس تد و با همان سبک و سیاق تد با هدف گسترش ایده های ارزشمند در سراسر جهان برگزار می شوند. این رویدادها غیرانتفاعی هستن، تیم های آنها مستقل از تد هست و همه تیم داوطلبانه در این رویداد فعالیت می کنند.

اینقدر تد رو دوست داشتم که همون لحظه درخواست داوطلبی رو پر کردم و فرداش عضو تیم شدم. اون تیم شروع به کار کرد و برنامه این بود که در فوریه ۲۰۱۳، اولین تداکس در ایران برگزار بشه.

اون زمان تیم‌مون خیلی کوچیک بود (حدود ۱۰ نفر) اما انرژیمون بالا بود. تقریبا همه تیم کسایی بودن با تجربه خیلی بالا که از همه جای دنیا جمع شده بودن که مسیر تداکس تهران رو آغاز کنند. Co-organizer اون سال خانم سارا محمدی بود که حدود ۲ سال در حال مکاتبه با تد و تداکس های دیگه خاورمیانه بود تا بتونه تداکس تهران رو شکل بده. کاری که سالها بود آرزوی خیلی از ایرانیان علاقه‌مند به تد بود، بالاخره بوی واقعیت به خودش گرفته بود.

کارها زیاد بود و زمان کم. مشکلات مجوز گرفتن و به خصوص جذب اسپانسر برای رویدادی که تازه سال اولشه، کوچک نبودند. انتخاب سخنرانان، طراحی، اجرا و... همه باید به سرعت انجام می‌شد که خدا رو شکر انجام شد.

تیم تداکس تهران ۲۰۱۳
تیم تداکس تهران ۲۰۱۳


چیزی که منو جذب تداکس و تداکس تهران کرده بود، روحیه کار تیمی قوی برای کاری بود که منفعت مالی نداشت. اینکه میدیدم چه آدمای خوبی دور هم جمع شدن که یک چیزی بزرگتر از خودشون رو رقم بزنن، بدون توجه به غرور و منافع شخصی، منو شیفته خودش کرده بود. و من شروع همچین روحیه‌ای رو توی تداکس تهران حس می‌کردم، با تمام نقص‌هایی که تو کار تیمی داشتیم.

۱۴ فوریه ۲۰۱۳، تداکس تهران با تم Tehran en route در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد. حدود ۴۰۰ نفر از بین ۸۰۰ نفر از کسانی که برای شرکت در رویداد درخواست داده بودند، امکان شرکت پیدا کردند و اولین تداکس در ایران رو رقم زدند. (چون همیشه تعداد کسانی که میخواستن در تداکس تهران شرکت کنند از ظرفیت سالن‌مون بیشتر بود، فرآیند اپلای رو داشتیم که با توجه به پروفایلی که هر نفر پر می‌کرد، از بینشون برای شرکت در رویداد انتخاب می‌شدند)

تا اونجایی که می‌شد رویداد رو ساده اما حرفه‌ای برگزار کردیم. اما سال اولمون بود و اشکالاتمون زیاد بود. تازه داشت دستمون میومد که کجای یک رویداد نیاز به توجه و وقت بیشتری داره و اولیت ها کجاست. از اون مهمتر، چه چیزهایی میتونه در طول روز برگزاری خراب شه (که طبق قانون مورفی معمولا هم میشه) و چطور باید Plan B داشته باشیم. جوری بود که با تموم شدنش، هر کدموممون چک لیستی از بهبودها هم داشتیم.

فردای رویداد خسته بودیم، اما یه چیزی هم دلمون رو قلقلک می‌داد. از شعار اون سال که "تهران در مسیر" بود کاملا مشخص بود که ذهنمون برای یک رویداد نیست، می‌خوایم یک حرکت جدید رو شروع کنیم که سالها تاثیرگذار باشه و یک حرکت معنادار باشه.

خیلی زود کلید TEDxYouth@Tehran هم خورد و اکتبر ۲۰۱۳ برگزار شد، اینبار با هدف آشنا کردن TED با قشر جوان تر جامعه که خیلی کوچیک و خودمونی برگزار شد.


همون اول کار یک واقعیت تلخ برای من روشن شد: اهداف همه تیم با هم یکی نبود. برای بعضی ها، صرفا تجربه داوطلبی در یک TEDx و بعضا پر کردن رزومه بود و برای بعضی ها این کار داوطلبی، واقعا یک حرکت بود که منحصر به یک یا دو رویداد نمی‌شد. این دو دستگی همکاری و انتظارات رو سخت می کرد.

میشه گفت نصف بیشتر تیم بعد این دو رویداد، از تیم رفتند اما سایز تیم حدودا ۳ برابر شد. انرژی های جدید از افراد جدیدی که دوست داشتن کمک کنن به بزرگ شدن این فرهنگ، باعث شد تیم قوی تر و هماهنگ تر از قبل بشه.

اینجا به مهمترین بخش سازمان‌ها میخوام اشاره کنم: تیم. که ترجمه اون در سازمان های غیر انتفاعی میشه: تیم داوطلبی.

جا انداختن فرهنگ کار داوطلبی کار آسونی نبود، اما باید از یک جایی شروع می‌شد. مهمترین نکته کار داوطلبی اینه که تمام داوطلب ها یک "کار اصلی" دیگه دارند که ازش درآمدزایی می‌کنن و مسلما تمرکز آنها رو میگیره و چه بخوایم چه نخوایم، کار داوطلبی تمرکز دوم اونهاست. (استثنا: سازمان هایی مثل ویکی پدیا، خود تد، موزیلا و... هم کسب و کارهای غیر انتفاعی محسوب میشن که کارمنداش مسلما حقوق میگیرن و درآمد دارند. اینجا داریم در مورد حرکت هایی مثل تداکس ها صحبت می کنیم که هیچگونه درآمد زایی حتی برای هسته اصلی ندارند). خوندن این مقاله تد در مورد تیم تداکس تهران هم خالی از لطف نیست.

ماهیت داوطلبی و دور بودن از هم (بیشتر از ۵ کشور مختلف) کار رو سخت می‌کرد. اما با یک سری اصول میشه در این شرایط هم تیم و کار رو مدیریت کرد. با انجام ۳ تا کار، تقریبا ۸۰٪ مشکلات حل میشه:

  1. همه تیم در هر لحظه باید هماهنگ باشن (Same Page)، در مورد وضعیت، اهداف، کارهای آینده، کارهای انجام شده و... که این با سرویس های آنلاین و جلسات منظم به صورت غیرحضوری قابل دست یافتنه
  2. حوزه کاری و مسئولیت های هر فرد به صورت کامل مشخص و مستقل باشه. یعنی که تو هیچ کاری دو نفر همپوشانی نداشته باشند، گزارش دهنده و گزارش گیرنده مشخص باشه و هیچ کاری نباشه که در حوزه کاری هیچ کسی قرار نگیره
  3. سبک کار هیئتی: اگر کاری عقب موند به هر دلیلی، همه تیم اهمیت بده به جای سرزنش. همه تیم علاوه بر نقش های خودشون نقش firefighter هم داشته باشن و با همت، هرکاری که رو زمین مونده رو به عهده بگیرن، فارغ از اینکه در حوزه اونا هست یا نه

ایجاد این فرهنگ زمان می‌برد اما بدون این فرهنگ، وجود تداکس تهران امکانپذیر نبود. اما فرهنگ رو نمیشه به زور در تیم چید، بلکه برعکسه. هر تیم فرهنگ رو خودش میچینه، تک تک اعضا باعث میشن که اون فرهنگ چیده بشه. پس باید علاوه بر ساختار، خود تیم هم آماده باشه. سه تا مشخصه اگر در افراد یک تیم دیده بشه، به هدف بالا میرسیم:

  1. یک تیم بزرگتر از اعضاشه: هر عضو، به هدفی بالاتر از هداف شخصی خودش باور داشته باشه و برای رسیدنش تلاش کنه، حتی اگر هدفش از داوطلبی در چنین سازمانی، رسیدن به اهداف شخصی هم باشه
  2. آماده باشه که از اشتباهات خودش و تیم، درس بگیره و به جای سرزنش و خالی کردن شونه از مسئولیت، راه حل ارائه بده برای بهتر شدن، و اون راه حل رو اجرا کنه
  3. خودش رو از بقیه، برتر نبینه (مهم نیست کیه و چه رزومه و جایگاهی داره، در این تیم، عضوی از تیم تداکس تهران هست، مثل همه)

پیدا کردن این همه صفت های خوب در یک نفر، کار آسونی نیست. اما چیزی که تیم ما رو ساخت، عشق به هدف تد و تداکس تهران بود که باعث می‌شد همفکرهایی که واقعا به گسترش ایده های ارزشمند باور داشتند و تاثیرشو در جامعه می‌دیدند، در کنار هم جمع بشن و تیم رو بسازن.

جلسه هماهنگی کارهای تیمی
جلسه هماهنگی کارهای تیمی

این موارد در ساخت یک تیم خیلی کمک میکنه، اما رشد تیم یک مقوله جداست. در تمامی این سالها هر سال داوطلب‌های زیادی از تیم (و متاسفانه از کشور) رفتن و خیلی ها هم موندند. با نرخ مهاجرت خیلی بالایی که داشتیم و اینکه اولویت اول زندگی افراد هم نبود، چطور میشه یک تیم رو رشد داد؟

اینجاست که نگاه نباید به خود فرد و یا حتی خود سازمان باشه! برای رشد واقعی، به چیزی بیشتر از رشد سازمان و رشد تیم نیازه. باید یک فرهنگ در کل اون صنعت/جامعه جا بیافته و این امکانپذیر نیست جز با اشتراک گذاری تجربه ها، آموزش و به اشتراک گذاری راهکارها. (اینجا هم بلاگ تد مقاله خوبی رو داره)

TEDxTehran 2014
TEDxTehran 2014

به عنوان یک تیم، وظیفه ما بود هر جا که می تونستیم کمک کنیم، راهکارها رو بگیم و سعی کنیم این فرهنگ رو به صورت غیر مستقیم گسترش بدیم. این اتفاق با زیاد شدن تداکس ها در کشور و گسترش رویدادهای غیر انتفاعی رخ داد و میشه گفت الان بعد از ۷ سال، به جایگاه قابل قبولی در کار داوطلبی به میانگینی بسیار بالاتر از منطقه رسیدیم و این خودش به تنهایی تاثیر بسزاییه.


تداکس تهران هر سال بزرگ و بزرگ تر می شد. سال ۲۰۱۴ در تالار وحدت بودیم با ۶۵۰ نفر. اما سال ۲۰۱۵ یک هدف بزرگ برای خودمون گذاشتیم. تیم که حالا mature شده بود، باید قدم بعدی رو بر میداشت. اون سال تصمیم گرفتیم که بزرگترین تداکس خاورمیانه رو برگزار کنیم، افتخاری که تا قبل اون نصیب TEDxDubai بود. این اتفاق شیرین رقم خورد و تداکس تهران با ۱۰۰۸ شرکت کننده، در سال ۲۰۱۵ بزرگترین تداکس خاورمیانه شد. همچنین برای اولین بار با دردسر فراوان تونستیم دسترسی به پخش زنده رویداد رو برای هزاران علاقه‌مند فراهم کنیم.

TEDxTehran 2015
TEDxTehran 2015

شیرینی یک تجربه خوب، وصف ناشدنیه و باعث میشه که یک سازمان با انرژی مضاعف تیمش، برای مرحله بعد آماده بشه.

اما هرچی بزرگتر میشدیم، مشکلاتمون هم بزرگتر می‌شد. وقتی که یک رویداد از یه حدی بزرگتر میشه، نگاه "خیلی‌ها" بهش جلب میشه که نباید بشه و این خودش دردسر سازه. از اونطرف به لطف قوانین قشنگ کشور، هر روز کار مجوز گرفتن ها سخت تر و سخت تر می شد.

از طرف دیگه تیم ما خیلی بزرگ شده بود و بزرگ تر شدن تیم از یک حدی، باعث میشه که لایه های جدیدی در روابط و فرهنگ تیمی لازم باشه. سازگار شدن تیم با بزرگ شدن خود سازمان به یکی از چالش های اصلی ما تبدیل شد.

اما بعد از برگزاری رویداد سال ۲۰۱۶ مون (که متاسفانه بدترین رویدادمون از نظر کیفیت برگزاری بود) یک واقعیت تلخ دیگه برام آشکار شد:

غرور، نیری محرک خیلی از آدم‌هاست.

جا انداختن این فرهنگ که در تیم داوطلبی، مهم نیست که کی واسه کی کار می‌کنه، در برخی موارد ناممکن بود. این موضوع که بعضی از بچه‌های تیم خارج از خود تداکس، با هم سر پروژه های مختلف کار می کردند و کسب و کارهایی رو راه انداخته بودند، باعث شد مشکلات اون کسب و کارها و افراد با همدیگه، سر از تیم هم در بیاره و کار رو مختل کنه.

ریشه اصلی رو در یک چیز می‌دیدم: من از فلانی خیلی خفن ترم، چرا باید در یک سطح باشم؟ این طرز فکر، باعث می‌شد همکاری لازم در تیم شکل نگیره و هر نفر، منافع و یا غرور خودش رو، به منافع تیم ارجحیت بده و این یعنی مرگ کار تیمی.

این موارد باعث شد که در ساختار تیم یک بازنگری جدی بکنیم. سازمان بزرگ شده بود و به فرهنگ سازمانی بزرگتری نیاز داشت. یک اساسنامه و راهکار سازمانی آماده کردم به نام TEDxTehran Code، که به صورت آزاد هم برای استفاده بقیه تداکس ها منتشر شد و استقبال خوبی هم ازش شد.

همه تیم حالا با یک استاندارد جدید باهم کار می کردند و روندها مشخص تر شده بود و این مدیریت تیم رو خیلی برای ما آسون کرد. همین موضوع و روحیه جدید تیم باعث شد تداکس تهران ۲۰۱۷ با حضور ۱۶۰۰ نفر و بیشتر از ۱۷ هزار نفر بیننده پخش آنلاین، در برج میلاد تهران برگزار بشه.

پروژه ۲۰۱۷ واقعا سنگین بود و اساسی تداکس تهران رو عوض کرد. حالا تداکس تهران به جایی رسیده بود که ویدئوهای سخنرانی هایش بیشتر از ۳ میلیون بار دیده شده بود، یک جامعه ۲۰ هزار نفری مخاطبان داشت، و علاوه بر رویداد سالانه، در طول سال هم رویدادهای TEDxTehranSalon و TEDxGlobalDay رو برگزار میکرد.

این موفقیت ها با تلاش تیمی متشکل از ۷۰+ نفر در طول سال محقق می‌شد که به معنای واقعی کار داوطلبی و کار تیمی را به هم گره زده بودند و باعث پدید آمدن چیزی شده بودند که تا چند سال پیش تصورش هم سخت بود.


اما حالا که بزرگتر هم شده بودیم، مشکلات هم دوباره با ما بزرگتر شدند. مشکلی که از سال اول با آن دست و پنجه نرم می‌کردیم، کیفیت سخنرانی ها بود و با بزرگتر شدن رویداد، انتظار مردم هم از ما بالاتر می‌رفت.

یکی از مهمترین ابزارهای ما برای بهتر کردن خودمون، جمع کردن دقیق نظرات، انتقادات و پیشنهادات مخاطب‌ها بود. تا جایی که حتی برای جمع کردن نظرات حتی کسانی که در نظرسنجی ها هم شرکت نمی کردند، کلی ابزار دیتا ماینینگ باحال توسعه دادیم! در همه نظرسنجی ها، از سال اول تا حالا، همیشه مردم نصف سخنرانی های ما رو دوست داشتن، نصفیش رو دوست نداشتن و هر سال یک یا دو سخنرانی رو عاشقش شدند.

این ترکیب جالب به ما یک نکته رو یادآوری می‌کرد: حدود نیمی از سخنرانی ها باید در فیلتر انتخاب سخنرانان حذف می‌شدند، اما نشدند. چرا؟

فرآیند سخنران شدن تو تداکس تهران، به صورت nominate کردن خود فرد، یا شخص دیگری هست. در مرحله اول باید ایده رو خیلی خلاصه بیان کنه، بعد جلسه غیر حضوری داریم برای بررسی بیشتر و در مرحله آخر آشنا شدن با سوابق و موفقیت های قبلی اون شخص. همیشه برای ما ایده مهمتر از شخص بوده.

اما این کافی نبود. تو سال ۲۰۱۷، ما بیشتر از ۸۰۰ نفر نامزد سخنرانی داشتیم، که متاسفانه کمتر از ۳۰ نفرشون ایده ای برای ارائه داشتند که از بینشون ۸ نفر انتخاب شدن! خیلی ها که رد میشدن میگفتن مگه من رو نمیشناسین؟ من فلان مقام رو دارم، ما هزار جا سخنرانی کردیم و...

اما دقیقا ملاکی که تداکس تهران رو از ورطه کنفرانس های موفقیت دور می‌کرد، همین یک نکته بود. ما سخنور نمیخواستیم، ما ایده میخواستیم. برای همین حدود ۷۰٪ از سخنران‌های تداکس تهران تا حالا تو عمرشون سخنرانی نکرده بودن!

از اونطرف ما ۸ هفته با سخنران‌هایی کار میکردیم که سخنور نبودند، و این آموزش بازم کافی نبود و میتونست بهتر باشه. تعداد کم نامزدهای خوب باعث می‌شد که کیفیت سخنرانی ها باب میل ما باشه نباشه، هنوزم به راه حلی براش نرسیدیم متاسفانه.

مشکل بعدی متاسفانه خیلی تلخ بود، با توجه به شرایطی که مملکت قرار گرفت، دید منفی "بعضیا" به هرچی که اسم خارجی روش بود، باعث شد فرآیندهای مجوز گرفتن ما صد برابر سخت تر بشه و سنگ هایی به عظمت کوه جلوی پامون بذارن.

در این شرایط سخت اتفاق جالبی به زعم من افتاد، بودند افرادی که با دیدن پیش آمدن این مشکلات، به جای اینکه که اون بعضیا رو ملامت کنن، مارو ملامت می‌کردن! که سه دسته بودن: ۱. کسایی که میگفتن در این شرایط هیچ کار سازنده‌ای نباید کرد! ۲. کسایی که می‌گفتن دست شما و بعضیا تو یه کاسه است! (وگرنه مگه دیوانه‌این که اینهمه سختی می‌کشین) ۳. کسایی که می‌گفتن مگه کسی تو این مملکت کار غیر انتفاعی می‌کنه؟ دروغ می‌گین و حتما کلی منفعت مالی داره براتون که اینکارارو می‌کنین

که این توهم توطئه مثل خنجری روی تن من موند. هرچقدر هم که تعداد این دسته نسبت به تعداد کل مخاطبامون ناچیز بود، اما حتی مطرح شدنش هم زجر آور بود.

خلایق هر چه لایق، یک مفهوم توهین آمیز نیست، بلکه بیان یک واقعیت به صورت جمله خبری هست.

این جمله یعنی که خود ما، فرهنگ جامعه‌مون و صنعت‌مون رو شکل می‌دیم، به اصطلاح آینه خود جامعه هستیم؛ پس تا زمانی که برای ما منافع خودمون بزرگتر از منافع تیممون باشه، محاله که باور کنیم کسی وجود داره که مثل ما نیست، و اینجاست که از واقعیت خودمون، به یک توهم نابودگر می‌رسیم.

و این چیزی بیشتر از تغییر نگرش لازم داره، تغییر واقعا رفتار هست. اینکه واقعا منافع شرکتی که توش کار میکنیم رو قربانی منافع خودمون نکنیم. اینکه به همدیگه اعتماد داشته باشیم. شک، بنیان یک جامعه رو فاسد می‌کنه.

انقدر به ما دروغ گفتند، که حالا همه‌رو دروغگو می‌بینیم. و این نگاه منفی ما، یک جامعه دروغگوتری رو پرورش میده که بلده بهتر دروغ بگه.

و من هیچکس رو ندیدم که با این نگاه منفی، تونسته باشه کار موثر و مثبتی بکنه. همه کسایی که برای ساخت فردای بهتر تلاش می‌کنن، رو این مهم تلاش میکنن که چطوری به جامعه/صنعت خودم کمک کنم که خودم هم از آن سود ببرم؟

و این ارجحیت منافع، کلید ساخت یک فرهنگ سازنده است. فرهنگی که افراد آن به جای رقابت، حسادت و تمهت زنی، مشارکت می‌کنند تا همه بزرگ شوند. نه زندگی نه کسب و کار یک بازی Zero-sum نیست که فقط یک برنده داشته باشه، بلکه اکثر مواقع شما زمانی می‌بری، که همه برنده باشن.


TEDxTehran 2019
TEDxTehran 2019

با همه سختی ها، ما کار رو ادامه دادیم و سعی کردیم تیمی بالغ، مسئولیت پذیر و آموزش دهنده بسازیم. برگزاری TEDxYouth@Tehran 2018 و بعد از اون TEDxTehran 2019 با حضور ۱۸۵۰ نفر، با وجود همه مشکلات، به ما ثابت کرد که کار، نشد نداره!

TEDxTehranWomen 2019
TEDxTehranWomen 2019

تا امروز بیشتر از ۳۰۰ نفر در تیم تداکس تهران حضور داشتند و با برگزاری ۱۵ رویداد در این ۷ سال، برای شکوفا شدنش زحمت کشیدند. تیمی که شبهای بیشماری بیخوابی کشیده، از تمام کارهایش زده تا یک اتفاق بزرگ را رقم بزنن و شاید فردا، ایران رو جایی بهتر برای موندن بکنن.

از راست به چپ: مهرنوش برات پور، فرخ شهابی و رضا غیابی
از راست به چپ: مهرنوش برات پور، فرخ شهابی و رضا غیابی

تو این چند سال، خیلی از بچه‌های تداکس تهران، واقعا از خود گذشتگی کردن و خیلی خیلی بیشتر از آنچه باید و شاید، تو تیم زحمت کشیدن و شالوده تداکس تهران رو به معنای واقعی ساختند. جا داره از رضا غیابی عزیز تشکر کنم که از سال اول تداکس تهران کنار هم هستیم، از مهرنوش برات پور، حسن نوری و گلبهار شاکرین که سالها زحمت کشیدن و رشد چندین سال گذشته تداکس تهران مدیون اونهاست. همچنین از تیم خفنی که الان داریم که یک مرحله جدید کار تیمی رو رقم زدند و که امیدوارم منو ببخشن که تک تک اسمشون رو نمیارم و ازشون تشکر نمی کنم.

واقعا خود من مدیون تک تک تیم حرفه‌ای و قشنگمون هستم.

مطالعه تداکس تهران به عنوان یک نمونه کار تیمی و کار غیر انتفاعی واقعی برای من درس زندگی بود. الان هم که برای تداکس تهران ۲۰۲۰ داریم آماده میشیم، باز هم درسای جدیدی داره شکل میگیره و چالش ها، رنگ تازه به خودشون میگیرن.




فقط زمانی رشد می‌کنیم که چیزهایی را که یاد گرفتیم رو به دیگران منتقل کنیم

همکاری، قلب ساخت یک community پویا هست و مهمترین دارایی هر community، اعضای اونه.در تمام این سال‌ها، جامعه تداکس تهران بزرگتر، فعال‌تر و درگیرتر شد اما ما خیلی از فرصت‌ها رو برای فعال تر کردن این جامعه و استفاده از پتانسیل بالای اون از دست دادیم.

این اشتباهات و درس‌ها برای ما شد تجربه و دوست داریم این تجربیات رو با همه کسایی که عاشق TED هستن، عاشق ساخت کامیونیتی هستن و یا به هر نحوی در برگزاری یک رویداد مشارکت دارن، به اشتراک بذاریم، امیدوارم که براتون مفید باشه.

منبع: فرمالو
منبع: فرمالو

به همین دلیل برای اولین بار در ۷ سال گذشته، به کمک پلتفرم تحلیل داده فرمالو، تمام دیتایی که در بیشتر از ۱۰۰ دیتاسورس از ۲۱ هزار نفر جامعه تداکس تهران جمع کرده بودیم رو آنالیز کردیم و درس هایی که ازش گرفتیم رو به صورت عمومی در گزارش تحلیل داده تداکس تهران ۲۰۱۳-۲۰۲۱ منتشر کردیم که از لینک زیر می‌تونین بهش دسترسی پیدا کنین:

برای مطالعه گزارش تحلیل داده تداکس تهران ۲۰۱۳-۲۰۲۱ کلیک کنید

همچنین یکی از هزینه‌بر ترین بخش‌های رویدادهای ما، ساخت اپلیکیشن با کیفیت برای رویدادهامون و ارتباط با جامعه بعد از اون بود که اینم خوشحالم که اعلام کنم که تیم فنی تداکس‌تهران تمام پروژه‌های فنی رو که در درون تیم توسعه داده شده بود رو به صورت اپن سورس منشتر کردن تا بقیه تداکس‌ها و یا هر رویدادی بتونه با اون اپلیکیشن مخصوص خودشو توسعه بده.

هدف این نوشته چی بود؟

در طول این سالها می‌شد دید که چطور یک کار تیمی شکل میگیره و چطور فرو می‌پاشه. چی باعث میشه قدرت بگیره و چی باعث میشه در دریایی از مشکلات، غرق بشه. اگر این نوشته کمک کنه که با هم بهتر کار کنیم، در هر سطحی، به هدف خودش رسیده.

واقعیت اینه که ما به کار تیمی نیاز داریم، نه فقط برای رشد‌، بلکه برای بقا!

غیر انتفاعیکار تیمیtedx
مدیرعامل فرمالو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید