برای ماه آبان چالش کتابخوانی طاقچه باید کتابی رو میخوندیم که «کنترل زندگی را به دست خودت میدهد». انتخابهای زیادی در بین کتابهای مربوط به این موضوع داشتم ولی در نهایت کتاب «حسرت، در ستایش زندگی نازیسته» از آدام فیلیپس رو انتخاب کردم. من در روزهای زیادی از سالهای اخیر زندگیم به این فکر کردهام که کاش کارهایی رو انجام نمیدادم و کاش بعضی کارها رو قبلتر انجام میدادم. کاش فلان حرف رو نمیزدم، کاش فلان پیام رو نمیفرستادم، کاش این بار پشیمانی از کرده و ناکردهی گذشته روی دوشم نبود. و برای من با این حسرتها، این کتاب انتخاب مناسبی بود. کتابی که نویسندهی اون معتقده «جایی در حد فاصل میان زندگیهایی که داریم و زندگیهایی که دوست میداشتیم، زندگی میکنیم.»
کتاب در پنج جستار نوشته شده: پیرامون سرخوردگی، پیرامون نگرفتن مطلب، پیرامون قسر در رفتن، پیرامون خلاص کردن خود و پیرامون رضایتمندی. و چکیدهی ایدهی این بخشها در همین چند جملهای که نویسنده در مقدمه هم مطرح کرده بیان میشه: «همیشه دو زندگی وجود دارد: یکی همان زندگیای که اکنون داریم و دیگری آنکه همیشه در کنار زندگی فعلیمان بوده است؛ زندگیهایی که تنها در ذهنهایمان آنها را زیستهایم. زندگی (یا زندگیهایی) که آرزویشان را داشتهایم، خطرهایی که نکردهایم و فرصتهایی که ازشان استفاده نکردهایم یا برایمان مهیا نبودهاند.» نویسنده معتقد است که این زندگیهای نازیسته میتوانند تبدیل به ماتم و سوگ شوند. و این محرومیت، این سوگ باعث رنج است. در کتاب ارجاعات زیادی به مطالب و مسائل مختلفی مثل نمایشنامهی هملت از شکسپیر و یا نظریات فروید وجود داره که اگر باهاشون آشنا نباشی احتمالا همراهی با کتاب برات سختتر میشه. ولی اگر بدونی نویسنده در هر بخش به چه نکتهای از مبحثی که بهش ارجاع دادهشده اشاره داره، ناگهان جستار برات واضح و روون میشه. من بعضی ارجاعات رو متوجه میشدم و بعضیها رو نه، به همین خاطر حس میکردم توی یک رودخونهای جریان دارم، ولی هی در مسیرم به سنگ برخورد میکنم. :))))) انتظارم از کتاب این بود که خیلی سرراستتر بریم سر اصل مطلب و نویسنده راحتتر نظرش در بارهی سرخوردگی و رضایتمندی و رنج و حسرت رو بگه. با این حال خوندن کتاب به خاطر اون بخشهایی که متوجه ارجاعات میشدم و روون پیش میرفتم برام جالب بود. کتاب چند مبحث رو پوشش میده که در مجموع بخشهای مختلف حسرت زندگی نازیستهاند. از بین این بخشها بخش «پیرامون خلاص کردن خود» برای من از سایر بخشها جالبتر بود. توی این بخش دربارهی یک موضوع جالب صحبت میکنه و اون این که دلیل اشتیاق یک کودک به کتاب خواندن رو با دلیل اشتیاق یک بزرگسال به خواندن مقایسه میکنه. نگرشی که در این مقایسه وجود داره برای من تازگی داشت و به عنوان کسی که این موضوع به طور خاص براش قابل بحث و پیگیری و فکر کردنه، ذهنم رو به خودش چند روز مشغول کرد.
شاید اگر همهی ارجاعات نویسنده رو متوجه میشدم از کتاب لذت بیشتری میبردم ولی الآن نمرهی ۳ از ۵ رو برای کتاب در نظر دارم. اگر مایل باشید کتاب رو مطالعه کنید میتونید اون رو از طاقچه از طریق لینک زیر در یافت کنید.