ن د ا ز ر ن د ی·۷ روز پیشهنر درمانی art therapyاما چرا ARTدرمان و داروی شفا است؟ درگیری این ابزار مستقیم با مغز و امپراطور بدن است. نیمکره‌های راست و چپ فعال می‌شود. دست‌به‌دست هم می‌د…
زهره محمد غفوری·۸ روز پیشیک شب گرم تابستانحالم خوب نیست و برای خوب نبودن اسید معده‌ام هم همکاری کرده و انگار می‌خواهد با فواره‌های آتش از دهانم بیرون بزند، بگذریم در هوای گرم پتو را…
ملیکا اجابتی·۲۳ روز پیشنوشتن برای التیامبه تازگی فیلم سینمایی‌ای* از زندگی جین آستین دیده‌ام. راستش من هیچ رمانی از این نویسنده نخوانده‌ام. تا قبل از دیدن این فیلم هم تمایلی به خو…
Boy·۱ ماه پیشتکراری امروز هایم را تکرار میکنم.هر روز وقتی بیدار میشوم صبحانه میخورم،لباس میپوشم و به مدرسه میروم.هر بار هم یادم میرود صورتم را بشویم.صبحانه هر رو…
مـهــدیـــســ امیـــرخــــاݩے·۱ ماه پیشهمهچیزت نوشتن است؟ مگر می‌شود؟و تنها بوی باران با یک کتاب کافیست.نمی‌دانم چندمین بار است که این سوال را می‌شنوم. همه چیزِ همه چیز که نه، ولی شاید بتوان گفت تمام روح من ق…
آرمان امیری·۱ ماه پیشکارهای من در 1403/5/10به نام خدا.چون امروز ساعت ۸ امتحان ریاضی داشتم. به همین دلیل ساعت ۷:۰۰ از خواب بیدار شدم و صبحانه خوردم و خودم را آماده کردم و همراه پدرم ب…
آرمان امیری·۱ ماه پیشکارهای من در 1403/5/9به نام خدا.من امروز ساعت 7:30 از خواب بیدار شدم . چون امروز می بایست هم تکلیف طراحی سایتم را انجام دهم ، هم کتاب بخوانم و هم امتحان ریاضی ف…
دختر ماه·۳ ماه پیشکتابخانه وحشت(پارت 1)کتابخانه وارد کتابخانه می شوم،اوه لعنتی! چه تاریکه! مخوف ترین کتابخانه ی شهر! فروشنده ی پیر مثل همیشه روی صندلی کهنه که صدای غژ غژ آن خبر ا…
mordab e pir·۳ ماه پیش4!این داستان: آرام و سپهرسلام سلام سلام چه خبر! چطورین! احوالتون!دماغا چاغه؟!عاقا یکم که وقت گیر اووردم شروع کردم به نوشتن و دیدم حسابی قشنگ از آب در اومد ،این داست…
