منتشر شده در thenextweb به تاریخ ۱۰ می ۲۰۲۱
لینک منبع Could quantum neural networking lead to human immortality?
هیچ مدرکی وجود ندارد که شما خواهید مرد. این را اشتباه نگیرید؛ شواهد زیادی وجود دارد. اما دلیل آن ریاضی است، و مرگ تنها در نگاه به گذشته قطعی است. به همین دلیل است که هر تحقیقی که مرزهای آنچه را که ما میتوانیم مشاهده کنیم، آزمایش کنیم، و تکثیر کنیم در مورد جهان پرهرجومرج مکانیک کوانتومی جابهجا میکند، هیجانانگیز است. عمل عجیبوغریب در فاصلهای دور میتواند بلیط ما به سوی جاودانگی باشد.
یک تیم بینالمللی از محققان به تازگی کاری را منتشر کردهاند که درگیری کوانتومی در یک مقیاس کلان بیسابقه را نشان میدهد.
طبق یک گزارش از دیوید نیلد Science Alert : ابعاد مورد بحث هنوز هم از دیدگاه ما بسیار کوچک هستند - این آزمایشها شامل دو استوانه آلومینیومی کوچک یک پنجم عرض موی انسان است - اما در حوزهی فیزیک کوانتوم آنها بسیار بزرگ هستند.
اتصال، ویژگی مکانیک کوانتومی است که در آن میتوان یک ذره را برای پاسخ به تحریک ذره دیگری ساخت که در آن با فاصله از هم جدا شدهاند. به عبارت دیگر: اگر دو ذره را به هم وصل کنید و یکی از آنها را قلقلک دهید، هر دو میخندند. نکته جالب در اینجا این است که محققان موفق شدند طبلهای آلومینیومی کوچک را به هم وصل کنند. آنها درگیری در سراسر طبلها را با اندازهگیری ارتعاشات مشاهده کردند.
در واقع، یک درامر در یک صحنه طبل خود را مینواخت و صدا به طور همزمان به درامی در آن طرف صحنه از راه دور منتقل می شد. این چیزی است که فیزیکدانان امیدوارند با شبکههای ارتباطی کوانتومی انجام دهند: ارتباط فوری و غیرقابل اتصال از طریق تلهپورت.
این کار راه درازی را به سمت پر کردن شکاف بین فیزیک کوانتومی و کلاسیک طی میکند. اگر به افزایش مقیاسی که در آن میتوانیم شاهکارهای قابلمشاهده مکانیک کوانتومی را انجام دهیم، ادامه دهیم، در نهایت به طور کامل از قلمرو کلاسیک خارج میشویم.
وقتی به جایی رسیدیم که مثلا میتوانیم کل سیارات را در هم گره بزنیم، به سختی میتوان بین فیزیک کلاسیک و کوانتوم تفاوت قائل شد.
اما قبل از اینکه به تکنولوژی تلهپورت در مقیاس سیاره دست یابیم، به احتمال زیاد کاربردهای جالب دیگری برای گرفتار شدن پیدا خواهیم کرد. ایده اصلی در اینجا این است که، از لحاظ نظری، اطلاعات را میتوان بین هر تعداد شی درگیر در هر فاصله ارسال کرد.
این سوال را ایجاد میکند: آیا دو شبکه عصبی میتوانند درگیر شوند؟ اگر ما به طبلهای آلومینیومی در تحقیق فوق نگاه کنیم، ممکن به نظر میرسد. به دو کیت درام گره خورده با تعداد زیادی طبل و سنجش متفاوت فکر کنید، که همه آنها توسط یک طبلزن نواخته میشوند.
اگر این کیتهای درام تنها شبکههای عصبی کوچکی باشند که برای تولید مربا مورد استفاده قرار میگیرند، پس میتوانیم تصور کنیم که آنها تا میلیاردها و میلیاردها طبل مقیاسگذاری شدهاند. تصور میشود مغز انسان یک شبکه عصبی ارگانیک باشد. دانشمندان بر این باورند که این شبکه بسیار شبیه به شبکههای عصبی است که توسعهدهندگان AI برای تقلید از هنر یا ایجاد DeepFakes از آن استفاده میکنند.
البته مغز ما بسیار پیچیدهتر است. اما دلیل آن این است که اگر ما میتوانیم یک سیاره یا یک شبکه عصبی را تصور کنیم: چرا نمیتوانیم مغز خود را با یکدیگر یا با یک شبکه عصبی مصنوعی متحد کنیم؟
چه اتفاقی میافتد اگر شما بتوانید آگاهی خود را در شبکههای مختلف به اشتراک بگذارید؟ در نهایت، اگر یکی از آن شبکهها خراب شود یا رایانهای که در آن کار میکند دیگر متوقف شود، آیا نمیتوانید فقط آن دستگاه را تعویض کرده و به مبادله ادامه دهید؟
یا چه میشد اگر میتوانستیم از درگیری کوانتومی استفاده کنیم تا ذهن خود را با مغز دیگران، مانند یک ذهن ووکلان، گره بزنیم؟ شاید ما حتی بتوانیم مغزهای خالی پرورش دهیم تا هوشیاری خود را از طریق گرفتار شدن در موردی که اولین عملکرد معیوب مغز ما رخ میدهد، تکرار کنیم.
متاسفانه این حدس و گمان در واقعیت ریشه ندارد. واقعیت این است که ما کاملا فیزیک کلاسیک و کوانتومی را یکپارچه نکرده ایم. دانشمندان بر این باورند که یکی از ویژگیهای مکانیک کوانتومی به نام دیکورژی، مانع بزرگی را برای حفظ آگاهی در قلمرو کوانتومی ایجاد میکند.
این نکته را شولد و همکارانش متذکر شدند، در سال ۲۰۱۴ در یک مقاله از پیش نوشته شده در مورد شبکههای عصبی کوانتومی (QNN ها) بحث کردیم: اگرچه QNN ها نزدیک به بحث در مورد «شبه بودن مغز» بالقوه هستند، اما قصد ندارند عملکرد مغز ما را از نظر مکانیک کوانتوم توضیح دهند.
نورونها اشیاء ماکروسکوپی با پویایی در مقیاس زمانی میکروثانیه هستند، و یک قرآن که به صورت نظری دو حالت کوانتومی را معرفی کرده است، به فرآیندی اشاره دارد که شامل میلیونها یون در یک فضای محدود است، که منجر به تخمین زمان تجزیه به ترتیب ۱۰−۱۳ ثانیه و کمتر می شود، بنابراین بعید به نظر میرسد که اثرات کوانتومی در پردازش اطلاعات عصبی نقش داشته باشند.
این بدان معنا نیست که این کار ممکن نیست، اما چیزی بیش از مقیاسگذاری آزمایشهای کوانتومی برای فهمیدن این که چگونه ذهنهایمان را به مغزهای یدکی و یا بر روی تراشه تبدیل کنیم، لازم است.
این متن با استفاده از ربات مترجم مقاله تکنولوژی ترجمه شده و به صورت محدود مورد بازبینی انسانی قرار گرفته است.در نتیجه میتواند دارای برخی اشکالات ترجمه باشد.
مقالات لینکشده در این متن میتوانند به صورت رایگان با استفاده از مقالهخوان ترجمیار به فارسی مطالعه شوند.