ویرگول
ورودثبت نام
فاطمه نظرزاده
فاطمه نظرزادهجز نوشتن نتوانستم نه از توان که از نیاز
فاطمه نظرزاده
فاطمه نظرزاده
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

در باب هدیه دادن

چندین سال پیش که کتاب پنج زبان عشق را میخواندم فهمیدم زبان عشق من، هدیه دادن وهدیه گرفتن است. عشقم را اینطور ابراز میکنم .هدیه ای که با ذوق و توجه تحویلم دهند را عشق می پندارم.

و این معامله ای که در ذهن برخی وجود دارد را نمیفهمم:«اگه برای تولدش کیک بده، ما هم کادو میدیم!! » حالا آن کادو که درباره اش حرف میزنند چیست؟ چند اسکناس پول در یک پاکت گل گلی! چقدر زمان صرف کرده اند که آن اسکناس را در پاکت بگذارند؟ نهایتا پنج ثانیه. انگار که دارند هزینه کیکی که خورده اند را میپردازند.

برای من هدیه هرگز درباره ی قیمت نیست، بلکه درباره ی ارزش است. ارزشی که در آن، من را دیده اند و شنیده اند. آن پاکت گل گلی پر از پول حتی اگر مبلغ قابل توجهی هم درونش باشد، صرفا یک انتقال وجه است!! یک تراکنش. بی احساس. چون در آن صرفا بخششی از جیب هدیه دهنده رخ داده، نه از توجه و عاطفه و محبت او.

هدیه ی واقعی، همراه خود پیامی دارد : « این وسیله را دیدم و یاد تو افتادم.» «میدانستم فلان چیز را میخواهی بخری، پس خودم برایت خریدم. » «اینقدر تو را میشناسم که میدانم عاشق این رنگ یا آن عطری »

هدیه، تجسم مادی توجه است.

زمانی که پاکت پولی در قبال کیکی که خورده اند آماده میکنند در واقع دارند بدهکاری اجتماعی شان را می پردازند. آیا ما در واقع داریم هدیه مبادله می کنیم و یا عشق را معامله؟

هدیهفرهنگ
۲۱
۲
فاطمه نظرزاده
فاطمه نظرزاده
جز نوشتن نتوانستم نه از توان که از نیاز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید