مروری بر کتاب دوباره فکر کن آدام گرانت
پایش یا چکاپ پزشکی سالانه و فصلی برای خیلیهامون طبیعیه. چیزیمون نیست اما مواظبت میکنیم که همه چیز درست کار کنه. برای بدنمون چنین وقت و هزینهای صرف میکنیم. عقیدهها و نحوهی عملکردمون هم لازمه هر از چند گاهی بررسی بشه تا ببینیم راهی که بهش عادت کردیم و باهاش راحتیم، واقعا مشکلی نداره؟ علائم هشدار دهنده مشاهده میشن یا همه چیز سر جاشه؟ آیا روابط و کارهایی که داریم انجام میدیم رو میشه بهتر انجام داد؟ این چکاپها کمک میکنه که دائم در حال یادگیری، رشد و اصلاح اشتباهاتمون باشیم، بعلاوه کمک میکنه با این موضوع کنار بیایم که عوض کردن فکرمون نشانهی سست عنصری نیست، بلکه نشان دهنده بدون تعصب بودنمون و بهگزین کردن داده هاست.
مرحله بعد از تغییر خودمون، انتقال این دانش جدید به افراد دیگه و متقاعد سازی اونهاست. چطور بقیه رو قانع کنیم، بدون این که جبهه بگیرن. و دست آخر هم چطور یک جامعهی همواره یادگیرنده داشته
باشیم که اونطوری بهشت میشه واقعا.
راههای زیادی در این بخش مطرح میشه. یکیش برمیگرده به بچگی و نحوه ی آموزش. برای هر مسئله یک جواب وجود نداره و بچهها باید این رو یاد بگیرن که هر چیزی که الان درست بنظر میاد، ممکنه یک خطای انسانی باشه و با پژوهشهای آینده تغییر کنه. همچنین رسانه ها موظفند بجای ارائه پاسخ ساده و صریح، طیفی از جوابهای موجود رو ارائه بدن. این کار جواب رو پیچیده و طولانی میکنه، اما به واقعیت نزدیکتره.
و در نهایت، اینکه چطور در محل کار کارمندان راحت اظهار نظر کنند تا خرد جمعی حاصل شده و از خطاهای احتمالی جلوگیری شود.
کتاب چاشنی طنز هم داشت. بسیار کاربردی و ملموس و در متن زندگی روزمره. کتابی است که میتوان دم دست داشت و به آن مراجعه کرد.
بریده کتاب دوباره فکر کن :
بسیاری از ما به دانش و تخصصمان افتخار میکنیم و خیلی دوست داریم پای باورها
و عقایدمان بمانیم. در یک دنیای باثبات، چنین طرزفکری منطقی است و ثبات عقیدۀ ما عواید قابل توجهی را به همراه خواهد داشت. اما مشکل اینجاست که دنیای ما بهسرعت تغییر میکند و باید معادل زمانی که صرف تفکر میکنیم، برای بازنگری و اصلاح تفکراتمان هم وقت بگذاریم.
تجدیدنظر مجموعهای از مهارتها و البته نوعی طرزفکر است. هماکنون خیلی از
ابزارهای ذهنی موردنیازمان را در اختیار داریم. فقط باید یادمان باشد که هر از چند گاهی با بیرون آوردن آنها از قفسه، گردوغبار رویشان را پاک کنیم.
" ما اختلاف نظر را به جای یک فرصت برای یادگیری ،تهدیدی برای منابع خود می دانیم . نتیجه این است که باورهای ما مدت ها قبل از استخوان هایمان شکننده می شوند . "
طاقچه هم این کتاب را بصورت صوتی و هم الکترونیک از چند ناشر مختلف دارد. من کتاب نشر نوین را خواندم و دوست داشتم.