از مهم ترین چیزایی که در طول این 22 سال زندگی یاد گرفتم این بود که اگه بخوام به چیزی برسم نمیتونم یه جا لم بدم و یه غول چراغ جادو بیاد و خواسته منو براورده کنه! البته هممون این تجربه رو به مرور بدست میاریم اما باز هم خیلی وقتا میشه که گول میخوریم... عنوان هایی که باهاشون معمولا گول میخوریم هم تبلیغاتیه اکثرا؛ مثلا:
در یک هفته 20 کیلو کم کنید!
با یک ماه استفاده از فلان پکیج آموزشی رتبه برتر کنکور شو!
و ...
درصورتی که هممون میدونیم برای رتبه برتر کنکور شدن و یا کاهش وزن باید وقت گذاشت و تلاش کرد. نه فقط در این موارد... درواقع "هر چیزی که خواسته ما باشد و بخواهیم به آن برسیم نیازمند وقت گذاشتن هست."
واقعیت تلخی که سال 98 در این مورد بهم یاد داد این بود که در بعضی از اهدافمون، اگه برای رسیدن به اون هدف 90 درصد تلاش کرده باشیم و فقط 10 درصدشو تنبلی کنیم بازم به اون هدف نمیرسیم...
مهم تر از تلاش و وقتی که برای اهدافمون میخوایم بذاریم، اولویت بندی اون هاست. چرا این موضوع مهمه؟ بیشتر برمیگرده به تمرکز ما رو اون هدف. مخصوصا برای افراد هزار بعدی مثل من واقعا اولویت بندی کردن اهداف مهمه! تیپ شخصیتی من دوست داره همه چیز رو امتحان کنه و در همه چیز بهترین خودش باشه ولی محدودیتی که براش وجود داره اینه که روز 24 ساعت بیشتر نیست. شاید اگه بیشتر بود میتونستم توی همه چیز بهترین عملکرد خودم رو داشته باشم اما فعلا وضعیت همینه!
پس یکی از مهم ترین فاکتور ها در رسیدن به اهدافمون اولویت بندی کردن اون هاست و بعد زمان گذاشتن برای رسیدن بهشون.
راه صد ساله رو یه شبه نمیرن و برای هر هدفی زمان باید گذاشت؛ بنا به تجربه من اهداف با اولویت بالاتر زمان بیشتری رو به خودشون اختصاص میدن. داشتن این دیدگاه و تجربه بهم کمک کرد که واقع بینانه تر بتونم اهداف سال 99 رو بنویسم و براش برنامه ریزی کنم.