تقریبا تمام جورچینُ تکمیل کردم
تنها تیکەای کە نیست،خودمم!
پرم از خیال های واهی.
خیال هایی که نمیدانم به کجا وصلند از کجا می آیند و مقصدشان کجاست؟!
مدتیست خودم را نمیشناسم سردرگمم
از خودم دور شدهام از دوردست ها به خودم نگاه میکنم
هیچ چیز تغییر نکرده است غیر از خودم.
من دیگر من قبلی نیستم.
حس گمشدن و رسیدن به پوچی بدترین احساسیه که یه آدم میتونه تجربه کنه اما چاره چیست زندگی همین است.
بی رحمترین ظالم!