سلام دوستای عزیز.
این بحث طرحواره رو اگر دقت کنید، خیلی عالیه. چون خیلی از مشکلات امروزمون متأثر از اونه و این شناخت به ما کمک می کنه تغییرات رو ایجاد کنیم برای بهترشدن.
البته لازمه در دوره های طرحواره درمانی شرکت کنیم تا بتونیم شناخت بیشتری پیدا کنیم و راهکارها رو هم بهمون بگن همراه با پشتیبانی.
مجموعه آسمان مفرح که لینکشو گذاشتم انتهای این متن، یه مجموعه مطمئن با اساتید عالیه.
می تونید هر روز صبح بین الطلوعین، از کارگاه های صلواتیش استفاده کنید.
یه توضیح کلی درباره اینکه طرحواره چیه داده بودم.
و بخشی از طرحواره ها رو هم گفته بودم.
حالا ادامه شو لطفا بخونید.
اگر این تله زندگی بر شما حاکم شود ,دائم نگران بروز فاجعه یا مصیبت هستید و امنیت ندارید.
در دوران کودکی دائم به شما گوشزد کرده اند که دنیای خطرناکی داریم و احتمالا والدین تان بیش از حد از شما حمایت کرده اند و نگران سلامتی و امنیت شما بوده اند.
نگرانی ها و ترس های شما به قدری زیاد و غیر واقع بینانه هستند که حاکم بی چون و چرای زندگی شما میشوند و توان و نیروی شما صرف اطمینان طلبی و امنیت خواهی میشود حوزه های نگرانی شما متفاوت هستند.
به عنوان مثال:
گاهی اوقات سخت نگران بیماری میشوید (ابتلا به ایدز یا دیوانه شدن یا حمله ی اضطرابی).
گاهی نگران مسایل مالی میشوید.(ورشکستگی ,فقر ,فلاکت).
گاهی نیز ممکن است نگرانی شما به سایر حوزه های آسیب پذیری (مثل ترس ازپرواز ,زلزله,یا دزدیده شدن کیف پول ) متمرکز شود.
اگر گرفتار تله ی زندگی وابستگی شده اید,احساس میکنید نمیتوانید بدون کمک دیگران از پس کار های روزمره ی زندگی خود بر آیید و یا برای انجام کاری دست نیاز به سوی دیگران دراز میکنید و نیاز دارید همیشه از شما حمایت کنند.
اگر در دوران کودکی سعی کرده اید که مستقل عمل کنید اطرافیان به جوانه های خود مختاری و استقلال طلبی شما آسیب زده اند .
و یا در دوران بزرگسالی دائم به دنبال افراد توانمندی میگردید که به آن ها وابسته شوید .
و به این افراد اجازه میدهید که به جای شما تصمیم بگیرند و بر زندگی شما حکومت کنند . در محل کار از انجام کار ها شانه خالی میکنید . پر واضح است که چنین تله ی زندگی باعث پسرفت گرایی شما می شود.
اگر در دام تله ی زندگی محرومیت هیجانی افتاده باشید, سخت باور دارید که نیاز شما به دوست داشته شدن هیچ گاه از سوی دیگران بر آورده نخواهد شد.
احساس میکنید هیچ کس به شما اهمیت نمیدهد یا واقعا احساس های شما را درک نمیکند.
خودتان را لایق رابطه با افراد بی عاطفه , انعطاف ناپذیر و خشن میدانید. یا اینکه خودتان اینگونه هستید.
همین امر به نارضایتی از روابط دامن میزند.
با چنین الگویی ارتباطی جای تعجب است اگر راضی باشید.
احساس میکنید گول خورده اید و دائم بین دو احساس عصبانیت از یک سو و تنهایی از سوی دیگر ,سرگردان هستید. نکته ی جالی اینکه از دست دیگران عصبانی هستید و همین عصبانیت باعث کناره گیری دیگران از شما میشود و به محرومیت هیجانی بیشتر شما دامن میزند.
زمانی که بیماران مبتلا به محرومیت هیجانی برای درمان مراجعه میکنند ,با خودشان احساس تنهایی را به جلسهدرمان می آورند. حتی بعد از اینکه مطب را ترک میکنند ,احساس تنهایی آنهارا با عمق وجود احساس میکنیم.
محرومیت هیجانی با پوچی ,معنا باختگی و بی تفاوتی هیجانی همراه است . این افراد معنای عشق را نمیدانند و آن را تجربه نکرده اند.
اگر تله زندگی شکست در شمانفوذ پیدا کرده باشد , اعتقاد دارید که در دست یابی به موفقیت های شغلی , ورزشی و تحصیلی شکست خورده اید .
معتقدید که در مقایسه با همسالاتان شکست خورده اید .
در دوران کودکی برای دست یابی به موفقیت با تحقیر دیگران رو به رو شده اید و حس حقارت در شما ماندگار شده است.
ممکن است مثل بقیه در یادگیری و مهارت آموزی توانایی نداشته اید و دیگران در مقایسه با شما در زمینه ی کسب نمره و پیشرفت , موفق تر بوده اند .
شما را به عنوان کودکی "احمق" , "بی استعداد" و یا "تنبل "شناخته اند . در دوران بزرگسالی نیز با بزرگ انگاری شکست های خود عملا به تداوم این تله ی زندگی دامن میزنید و به این ترتیب همیشه احساس میکنید محکوم به شکست هستید .
این تله زندگی خودش را در رابطه با دوستان و گروه ها نشان میدهد .
این تله ی زندگی شما را مجبور میکند احساس کنید با بقیه فرق دارید , متفاوتید و شما را به دام انزوا گزینی می کشاند .
اگر همبازی ها و همسالان شما در زندگی ,شما را نادیده گرفته باشند و حس تعلق خاطر به گروه دوستان در شما رشد نکرده باشد ,گرفتار این تله ی زندگی میشوید .
شاید به دلیل صفات و ویژگی های عجیبی که داشته اید ,احساس کرده اید که با دیگران فرق دارید .
در دوران بزرگسالی نیز با اجتناب از روابط و معاشرت گریزی به ادامه ی این تله ی زندگی دامن زده اید.
احساس کردید که به خاطر ویژگی ها و صفات تان در گروه دوستان جایی نداشته اید و دست رد به سینه ی شما می زده اند . بنابراین خودتان را از نظر اجتماعی ,موجودی ناخوشایند و نا دلپذیز دانسته اید .
در دوران بزرگسالی نیز احتمالا احساس کردید که فردی زشت ,بدون جذابیت ,بی قدر و منزلت ,ضعیف و حوصله بر هستید .
با این کار به باز آفرینی شرایط دوران کودکی خود پرداخته اید .
در موقعیت های اجتماعی ,احساس حقارت میکنید .
البته این تله ی زندگی همیشه به این واضح و آشکاری نیست .
بسیاری از افرادی که در دام این تله ی زندگی افتاده اند در روابط صمیمی راحت برخورد می کنند و مهارت های اجتماعی خوبی دارند .
لطفا ادامه این بحث رو در لینک های زیر دنبال کنید:
گروه طرحواره: https://eitaa.com/joinchat/149684280Cd56d1c05aa
کانال آسمان مفرح: https://eitaa.com/asemanmofarah