سلام.
جورج آر.آر. مارتین میگه: کسیکه کتاب میخواند، هزاران زندگی را پیش از مرگ خود تجربه میکند؛ اما کسیکه کتاب نمیخواند، فقط یک زندگی را تجربه میکند.
همونطور که توی مقاله سه قدم اصلی تا نویسندهشدن گفتیم، اولین قدم برای نویسندگی شور و شوق برای نویسندگی هست. خب همین که الان اینجایی و داری این مطلب رو که عنوانش مربوط به نوشتن و نویسندگی هست میخونی، نشون میده که علاقه به نوشتن داری و مشخصه میخوای یه نویسنده بشی چون داری این مطلب رو دنبال میکنی.
بریم سراغ قدم بعدی.
قراره توی این مقاله ۱۲ تا از کتابای خوبی رو که در زمینه نویسندگی وجود داره و شما رو به یه نویسنده حرفهای تبدیل میکنه معرفی کنم. نویسندهها باید کتابخون باشن. یه نویسنده واجبه قبل از مرگ این کتابا رو بخونه تا دنیای بهتری رو تجربه کنه در نویسندگی. شما هم امتحانش کنید.
شما باید اونقدر کتابخوندن رو دوس داشته باشی که کتاب بشه بهترین دوست و همنشینت.
اصلا چقدر میتونی بشینی و کتاب بخونی؟
وقتی بیرون میری یه کتاب توی کیفت همراهت هست یا نه؟
توی مترو و اتوبوس و ماشین که کاری نداری، به جای گوشدادن به موسیقی و نگاه به اطراف و رفتن توی فکر و خیالات بیفایده، چقدر کتابخوندن رو انتخاب میکنی؟
میگی چشمات اذیت میشه؟ پس چرا سرت توی گوشی هست؟
به نظرت سرت توی گوشی باشه موقع ماشین و اتوبوس و مترو سواری بیشتر چشمات آسیب میبینه یا وقتی سرت توی کتاب باشه؟ خداییش فونت کتاب بزرگتره یا فونت گوشی؟
نیما یوشیج چه قشنگ میگه: رها کن این دوستان ظاهری را! به جای همصحبتی با آنها، چندین کتاب خوب به همصحبتی انتخاب کن.
خب حالا که اینطوریه لازمه چندتا کتابی که مربوط به نویسندگی هست و هر نویسندهای باید اونا رو بخونه بهت معرفی میکنم.
واقعا چه کتابای نابی! من که با دیدن عنوانشون خیلی لذت میبرم.
توی مقالات بعدی این کتابا رو واست بیشتر معرفی میکنم.
ممنون از اینکه مقاله رو خوندی.
اگر شما هم کتابی برای کمک به نویسندهها میشناسی لطفا معرفی کن توی نظرات.