•این رویکرد توسط ویلیام گلسر در سال ۱۹۶۰ توسعه یافت.
•در این شیوه درمان، مواجه شدن با واقعیت، قبول مسئولیت و قضاوت اخلاقی درباره درست و نادرست بودن رفتار، و در نتیجه نیل به هویت موفق مورد تأکید است.
•گلسر این ایده اولیه را گسترش داد که نیازها، منابع رفتار انسان هستند. انسان نه مخلوق خانواده نه محیط و نه تعارض های دوران کودکی است، بلکه محصول رفتار خویش است.
•در حقیقت رفتار، انتخاب فرد است.
•ویلیام گلسر در سال ۱۹۹۴ تئوری انتخاب را به عنوان تئوری پشتیبان رویکرد واقعیت درمانی ارائه کرد.
•به طور کلی تئوری انتخاب توضیح می دهد که افراد چرا و چگونه رفتار می کنند.تئوری انتخاب معتقد است:
• هر آنچه از ما سر میزند یک رفتار است؛
غذاخوردن یک رفتار است،
دعوا کردن یک رفتار است،
دیر سر قرار رفتن یک رفتار است،
خشمگین شدن یک رفتار است،
غمگین و افسرده شدن یک رفتار است،
نگران و مضطرب شدن یک رفتار است،
هذیان یک بیمار سایکوز نیز یک رفتار است،
•همه رفتارها از درون ما برانگیخته می شوند و معطوف به هدفی اند.
•هدف هر رفتار ارضای یکی از پنج نیاز اساسی ماست.
•اعمال انسان همواره انتخاب شخص او هستند.
•وقتی از کسی عملی سر می زند؛ بدین معنا است که او رفتارها را به روشی انتخاب می کند که به اهدافش برسد.
• شرایط بیرونی نمی تواند شخص را وادار به عملی کنند. انسان ها همواره طوری عمل می کنند که حداکثر لذت و حداقل درد را تحمل کنند.
•به دنبال قدرت انتخاب، فرد مسئول رفتار خویش است.
•اگر ما تمام کارهایی را که انجام می دهیم انتخاب می کنیم، پس باید مسئول آنچه که انتخاب می کنیم باشیم.
الف) عشق و تعلق خاطر
این نیاز باعث میشود برای داشتن روابط سالم به یکدیگر عشق بورزیم، همکاری کنیم و با هم شریک شویم. تعلق خاطر در قلب سلامت روان جا دارد.
ب) قدرت
این نیاز باعث میشود که به دنبال دستاورد باشیم، با هم رقابت کنیم، کنترل درونی داشته باشیم و احساس کنیم که افسار زندگیمان در دست خودمان است. ارضای قدرت میتواند به شکل دستیابی به موفقیت باشد.
ج) آزادی
این نیاز ما را به سوی استقلال و خودمختاری سوق میدهد. آزادی موجب متعادل شدن توان انتخابگری شخص و تلاش دیگران برای ارضای نیازشان به قدرت و کنترل میشود. قدرت و آزادی معمولاً به هم ربط دارند. قدرت داشتن بدون آزادی داشتن سخت است.
د) تفریح
لذت و خوشگذارنی به انسان کمک میکند که درباره خود بیشتر بداند. خوش بودن تشویق ژنتیک برای یادگیری است. ارضای این نیاز باعث صمیمیت بیشتر و زمینه ساز ارضای نیاز به عشق و تعلق خاطر است.
«تمامی رفتارهای ما همیشه در آن لحظه که دست به انتخاب میزنیم بهترین انتخاب ما برای ارضای یک یا چند نیاز از این نیازهاست.»
•یکی از مسائل کلیدی در واقعیت درمانی، کنترل است. هر انسانی در خصوص رفع نیاز های فردی مستلزم کنترل است.
•تئوری کنترل بیانگر آن است که برای یک تغییر اساسی باید زمام امور تحت کنترل عوامل درونی انسان قرار داشته باشد. این امر به بیماران کمک می کند تا برای در اختیار گرفتن زندگی، بر اساس انگیزه های درونی در جهت مناسب حرکت کند.
•کنترل از دو مسیر سبب اختلال در فرد می شود. مسیر اول هنگامی است که سعی دارد دیگران را به کنترل خود در آورد و مسیر دوم هنگامی است که فرد برای احساس کنترل کاذب به مصرف الکل و مواد مخدر روی می آورد.
•براساس تئوری انتخاب دلیل ادراکات متفاوت ما از واقعیت، به دنیای مهم دیگری مربوط است که خاص هرکدام از ماست و آن را دنیای مطلوب مینامیم.
•این دنیای کوچک و شخصی، که هرکسی به فاصله کمی از تولدش شروع به خلق آن در حافظهاش میکند و تمام طول عمر بازآفرینی آن را ادامه میدهد، از گروه کوچکی از تصاویر خاص تشکیل شده است که بیش از هر چیز دیگری میشناسیم.
• این تصاویر بهترین راه ارضای نیازهای انسانی را به ما نشان میدهند و سه مقوله مشخص را در بر میگیرند:
•۱.افرادی که بسیار دوست داریم با آنها باشیم.
۲.چیزهایی که بسیار دوست داریم داشته باشیم و تجربه کنیم.
۳. ایدهها یا نظام باورهایی که بر بخش بزرگی از رفتارهای ما حاکمند.
•رفتار از چهار مولفه تشکیل می شود که عمل فقط یکی از این چهار مولفه است. مولفه های؛ فکر، عمل، احساس و فیزیولوژی در کنار یکدیگر باعث شکل گیری رفتارهای مختلف می شوند.
•به همین علت؛ ویلیام گلسر به جای به کار بردن کلمه “رفتار” از “رفتار کلی” استفاده می کند تا مفهوم درست تری از رفتار به مردم منتقل شود.
•نیازهای ما به عنوان موتور این ماشین در نظر گرفته می شوند زیرا رفتار ما نشات گرفته از نیازهای ما هستند.
عمل: راه رفتن، حرف زدن، فریاد زدن و…
فکر: تامل کردن، استدلال کردن، تحلیل کردن و…
احساس: شادی، ناراحتی، عصبانیت و…
فیزیولوژی: لرزش بدن، تعریق، تغییر رنگ پوست صورت و…
آقای گلاسر، برای درمان مبتنیبر واقعیت، پروتکلی طراحی کرد که چهار مرحله دارد و با عنوان روش «WDEP» شناخته میشود.
1. بررسی خواستهها و نیازهای مراجع (Want)
یعنی بررسی این مسئله که فرد چه میخواهد.
2. بررسی رفتار و عملکرد مراجع (Doing)
یعنی بررسی این مسئله که فرد برای رسیدن به خواستههایش چه کارهایی انجام دادهاست.
3. خودسنجی (Evaluation)
یعنی بررسی میزان پیشرفت فرد و اینکه کارهایی که انجام دادهاست، چقدر فایده و نتیجه داشتهاست.
4. برنامهریزی (Planning)
یعنی از این بهبعد، فرد باید چطور و با چه برنامهای پیش برود تا نیازهایش را برآورده کند و به خواستههایش برسد.