مشاوران مدیریت معمولا دو دسته هستند:
دسته اول مشاورانی که احتمالا از لحاظ اطلاعات و کارایی واقعا عالی هستند اما تعداد پروژه هایی که بهشون پیشنهاد میشود خیلی کمه و ذهنیتشون اینه که میگن: صاحبان بیزنس فکر میکنند استخدام مشاور باعث هدر رفت بودجه میشود و میگویند مشاورها فقط پول میگیرند.
اما با این حال مشاورانی رو هم میبینیم که انقدر سرشون شلوغه و پروژه دارند که حتی نمیرسند یکسری از پروژه ها را قبول کنند و در ماه درامدهای میلیونی و میلیاردی دارند، اینها مشاوران دسته ی دوم هستند.
شما جزو کدام دسته هستید؟
اگر جزو دسته ی دوم هستید که خوش به حالتون اما اگر جزو دسته ی اول هستید با من تا پایان این مقاله همراه باشید چون یک هدیه ی ویژه براتون دارم.
مشاور کسی هست که بیزنس رو مثل یک مکعب روبیک تو دستش میگیره و از همه ی جوانب بهش نگاه میکنه تا حلش کنه، البته یه قطعه هایی از مکعب روبیک قابل تکون دادن نیستن پس اونها همون عوامل محدود کننده هستند که مشاور این عوامل را بررسی کرده و بهترین گزینه و راه حل را به مدیران ارشد پیشنهاد می کند.
مشاور به مدیران در حوزه های مختلف از جمله : چگونگی سود آورتر کردن سازمان شان از طریق کاهش هزینه ها و افزایش درآمدها، استراتژی توسعه محصولات جدید، ارتقاء و آموزش نیروی انسانی، فروش، تحقیقات بازار ، بهبود عملکرد، بازاریابی دیجیتال، مدیریت مالی، برندینگ، صادرات و واردات، فناوری اطلاعات و تحول دیجیتال کمک میکنند.
مقاله ی مربوط به کاربرد وجود مشاور را اینجا بخوانید.
مشاور عوامل محدود کننده را بررسی کرده و بهترین گزینه و راه حل را به مدیران ارشد پیشنهاد می کند.
خب حالا که فهمیدیم مشاور مدیریت میخواد چیکار کنه پس بریم سراغ دغدغه هایی که احتمال داره هر فردی برای استخدام مشاور مدیریت داشته باشه:
اینجا به10 دغدغه ی اصلی افراد برای جذب استخدام مشاور مدیریت میپردازیم:
افراد معمولا برای استخدام مشاور در گوگل یا در اینستاگرام سرچ میکنند پس احتمالا به جز شما خیلی از مشاور های دیگه هم پیدا کنند. اما کلاینت از کجا بفهمد که کدام یک از مشاوران واقعا متخصص و کار بلد هستند؟
اینجاست که شما میتوانید خود را متمایز کنید از طریق:
کمپین های تبلیغاتی خارجی و داخلی را تحلیل کنید، همچنین یکسری محتوا با موضوع صحبت کردن راجع به تخصصتون انتشار بدید یا اینکه لایو بذارید و راجع به یک موضوع واحد مرتبط با تخصصتون صحبت کنید مثلا تارگت مارکت، مارکت ریسرچ، برندینگ و...
اگر راجع به موضوعی تخصص ندارید خیلی راحت بگید چون در این صورت تخصص اصلی شما برای بقیه قابل پذیرش تره.
با نشان دادن تخصصتان، خودرا متمایز کنید و اگر راجع به موضوعی تخصص ندارید خیلی راحت بگید چون در این صورت تخصص اصلی شما برای بقیه قابل پذیرش تره.
یعنی اینکه تا الان چندتا کار انجام دادید؟ اصلا تجربه کار عملی در این زمینه را دارید؟
تجربه هاتون در رابطه با همکاری با شرکت های قبلی رو با بقیه به اشتراک بذارید و همچنین سابقه کار خود را در لینکدین و وبسایت خودتون قرار بدید.
نکته بعد اینکه پیج اینستاگرام یا وبسایت خود شما میتونه به عنوان یک نمونه کار برای نشون دادن تجربتون باشه:
پس بهتره که مسائل مربوط به برندینگ، تبلیغات، لی اوت پیج، هویت بصری پیج، استوری تلینگ، محتوای با کیفیت هم از نظر محتوایی و هم بصری، تعداد فالور، اینگیجمنت پیج و همچنین مواردی که مربوط به وبسایت هست را رعایت کنید مثلا یک نمونه وبسایت عالی از بهترین مشاور بازاریابی ایران رو اینجا ببینید.
پیج اینستاگرام یا وبسایت خود شما میتونه به عنوان یک نمونه کار برای نشون دادن تجربتون باشه.
اگه تحصیلات اکادمیک دارید که خداروشکر اما اگر جزو ان دسته از مشاورانی هستید که رشته ی دانشگاهی تون رو بر اساس علاقه ی واقعیتون انتخاب نکردید و تحصیلات اکادمیک در این زمینه ندارید پس بهتره بیشتر از تجربه هاتون و دوره هایی که شرکت کردید بگید.
بیشتر از تجربه هاتون و دوره هایی که شرکت کردید بگید.
پیام ها و رضایت بقیه از خدمات رو انتشار بدید.
به اطلاع مخاطب هاتون برسونید که شما قبل از مشاوره دادن و اکسپت کردن یک فرم براشون ارسال میکنید و راجع به بیزنسشون یکسری سوال میپرسید که اگر بیزنس و مشکلشون در حوزه ی تخصص شما بود بعد مشاوره اغاز میشه.
به اطلاع مخاطب هاتون برسونید که شما قبل از مشاوره دادن یک فرم براشون ارسال میکنید.
یعنی شما نسبت به هزینه ای که میگیرید خدمات میدید؟
پیام های رضایت بقیه از این قضیه و به صرفه بودن مشاوره رو انتشار بدید، و همچنین راجع به دستاوردهای مشاوره گرفتن و اینکه در ازای این هزینه چه چیزی بدست میارند و چه سوداوری های داره براشون توضیح بدید.
راجع به دستاوردهای مشاوره گرفتن براشون توضیح بدید.
احتمالا میدونید که هرچقدر تعامل با مخاطب بیشتر، اعتماد هم بیشتر. پس بهتره یکمی از زندگی شخصیتون هم بگید(با در نظر گرفتن پرایوسی ها) تا تعامل بیشتر شود.
مثلا فیلم هایی که میبینید، کتابایی که میخونید، پادکستایی که گوش میدید رو راجع بهشون صحبت کنید یا راجع به ویژگی های خودتون با مخاطب ها صحبت کنید و میتونید هر چند وقت یکبار کوئزشن باکس یا لایو بذارید تا کلاینت ها و مخاطبان سوالاتشون رو بپرسن.
یا مثلا اگر قراردادی دارید که محرمانه است، در صفحه ی شخصیتون حتما ذکر کنید که چون این قراردادم محرمانه هست قادر به دادن اطلاعات بیشتر به شما نیستم، در اینصورت اعتماد بیشتر میشود.
هرچقدر تعامل با مخاطب بیشتر، اعتماد هم بیشتر.
میتونید مقاله ها و کتاب هایی که برای اپدیت شدن میخونید رو منتشر کنید، یا اینکه اخبار های روز حوزه ی تخصصی خودتون رو نشر بدید و یا راجع به دوره هایی که برای رشد و اپدیت خودتون شرکت میکنید صحبت کنید.
مقاله ها و کتاب هایی که برای اپدیت شدن میخونید رو منتشر کنید.
معمولا بعضی صاحبان بیزنس نمیدونند که به مشاوره نیاز دارند یا خیر.
پس برای رفع این مشکل از کلاینتتون بخواهید که به یکسری سوالها پاسخ بده تا بهتر درک کنه که به مشاور نیاز دارد یا خیر:
سوال ها میتونه اینها باشه و یا یکسری سوالات مشابه.
از کلاینتتون بخواهید که به یکسری سوالها پاسخ بده تا بهتر درک کنه که به مشاور نیاز دارد یا خیر.
بهترین راه حل اینه که حداقل در محتوای خودتون خلاقیت به کار ببرید اما حالا سوال اینجاست که چطوری خلاقیت در محتوا داشته باشیم؟یکی از روش ها وارد کردن استراتژی استوری تلینگ به محتوا هست چه متنی چه ویدیویی.
الان در سوشال مدیا روزانه میلیون ها صفحه ی بیزنسی جدید ساخته میشه و میلیون ها محتوای جدید منتشر میشه و طبق اماری در سال 2017 اتنشن اسپن (attention span) ادم ها یعنی بازه زمانی توجه ادم ها به 8 ثانیه رسیده که الان در سال 2021 حتما این عدد کمتر هم شده یعنی افراد در کمتر از 8 ثانیه تصمیم میگیرند که محتوای شمارو ببینند یا خیر؟
حالا ما باید چیکار کنیم که بین این همه محتوا دیده بشیم؟
پاسخ: استوری تلینگ، یعنی شما خلاقیتتون رو از طریق استفاده از استوری تلینگ در محتواتون به مخاطب القا میکنید.
حتما سعی میکنم در زمینه ی نحوه ی وارد کردن استراتژی استوری تلینگ به محتوا مقاله ای بنویسم اما یک راه دیگه هم هست که انتهای همین مقاله میگم بهتون.
خلاقیتتون رو از طریق استفاده از استوری تلینگ در محتواتون به مخاطب القا میکنید.
یک مشاوری که در زمینه های مختلفی مشاوره میده هرچقدر هم که خوب و کار بلد و سرشار از دانش و تجربه باشه، اما تا وقتی نتونه خودش و خدماتش و تخصصش رو ارائه کنه و راجع بهش در سوشال مدیا یا وبسایتش صحبت کنه و بقیه رو قانع کنه که مشاور خوبیه، کارساز نیست.
یک مشاور خوب در درجه ی اول بهتره مشاور بیزنس خودش که همون مشاوره دادن است، باشه و خدمات بیزنس خودش رو به بهترین نحو ارائه کنه، تا بتونه از این طریق پروژه های بیشتری بگیره.
ممنون میشم اگر نظری یا پیشنهادی در این راستا دارید با من به اشتراک بذارید.
اگر این مقاله رو خوندید و حس کردید که مفید بوده لایک کنید، کامنت بزارید و اشتراک گذاری کنید:
و در نهایت کسایی که هم لایک کردن و هم کامنت گذاشتن میتونن به من اینجا پیام بدن و نیم ساعت مشاوره رایگان با من داشته باشن، در چه راستایی؟در راستای وارد کردن استراتژی استوری تلینگ در محتواهاتون که بتونید خلاقیتتون رو به مخاطب نشون بدید.