در این ایام قرار بر این بود که افسران جنگ نرم آتشبهاختیار فکری به حال اوضاع جبهه انقلاب کنند. راهبرد ما در این عرصه امیدافزایی بود. اما این روزها حالوروز انقلابیون بدتر از ضدانقلاب شده. امت حزبالله شدیداً ناراحت است. قشر پایکار انقلاب از منافقین و دشمنان قسمخوردهمان از یک سو دلگیر است. از سوی دیگر نگرانِ عامه مردم است که چرا عدهای، هرچند محدود فریب اباطیل دشمن را خوردهاند. اما از همه اینها بدتر این است که چرا مسئولین جمهوری اسلامی در انفعال و ضعف فرورفتهاند. مگر آنها همهی هستونیست خود را در گرو این حکومتی که برایش خونها ریخته شده است نمیبینند؟ مگر آنهمه مجاهدت برای تحقق رؤیا انبیاء و ایجاد حکومتی دینی نبود؟ پس چرا قشر مذهبی در این حکومت نباید هیچ چیزی داشته باشد؟ اقتصاد و زندگیِ عادی مطلوبِ غربزدهها که فدای سرتان. اما چرا مسلمین نباید بتوانند در جامعه اسلامی، آزادانه زندگی دینی داشته باشند؟
هدف از انقلاب که به قدرت رسید آقایان نبود. هدف ایجاد حکومتِ اسلامی برای اجرای شریعت بود. اما گویا برخی نگران هر چیزی هستند الّا اجرای شریعت. آقایان لابد چیزهایی از احکام اسلام میدانند! آیا از اسلامی که امام به ما وعده میداد، بخشهای سراسر رحمتش که تحت عنوان «اشدّاء علی الکفار» بود حذف شده؟ یا آقایان تصمیم به مصلحتسازیهای دروغین گرفتهاند تا بالاترین داراییمان یعنی این نظام مقدس را به مذبح ببرند؟!
بهراستی مماشات و ضعف و ذلت تا کی؟ تا کجا؟ خط قرمزی هم قائلید؟ باید اقتصاد مردم تعطیل شود؟ باید امنیت مردم تهدید شود؟ باید آبروی ملت بریزد؟ جان عزیزترین داراییهای این امت که جوانان رشیدش است، برایتان مهم نیست؟ ناموس مسلمان چهطور؟ اینهمه هزینه دادهایم که بغاة در لباسِ هرزگی آزادانه تردد کنند و محاربین علناً امت حزبالله را تهدید کنند؟ در همین حال زن مسلمان با ترسولرز با لباس بیبی دوعالم در جامعه تردد کند؟ روزگاری در ایران برای یک شوخیِ مستانه با لباس پیغمبر، قیامی بر علیه حکام قاجار میشد که تاریخ آن را با افتخارِ تمام نقل میکند. امّا حالا هر بیسر و پایی به خود اجازه اهانت به این لباسِ مقدس را میدهد. شاید علت این است که مسئولین در برجهای عاج خود و محلههای حفاظتشده در امنیت هستند و منتظر ایناند که امت حزبالله با مال، جان، آبرو و حیثیتش هزینه این شورش بغاة را بدهد. تا خداینکرده آنها از خود هزینه نکنند و به مقابله اغتشاشگران بایستند.
حاضرند ولیفقیه که تمام حیثیت نظام به اوست در کف جامعه مورد هجمه قرار بگیرد؛ اما آنها برای مقابله، هزینهای از خودشان نکنند. مشاور عاقلی هم ندارند که به آنها بگوید اگر عشقِ قدرت هستید باز هم باید پشت این جبهه باشید. حزب شیطان کِی به شما رأی داده که حالا نگران انتخابات بعدی هستید؟ رأیی هم اگر قرار باشد بگیرید، از همین امت روحالله است!
عنصر اصلی هر حاکمیتی، اقتدار است. حکومت بیاقتدار که نمیتواند اعمال حاکمیت کند! در تمام عرصهها اقتدار اسلامی را با چاقوی ترس و ذلت، ذبح کردهاید. در عرصه اقتصادی، بازاری و راننده حتی اگر بخواهد هم نمیتواند طبق خواسته دشمنان اعتصاب نکند. امنیت را که گویا بیخیال شدهاید. برایتان مهم است که فلان بسیجی در اصفهان ترور شد؟ یا اینکه بهمان افسرِ ارشد را در کردستان با آن وضع در کف خیابان شهید کردند؟ اصلاً اسامیشان را میدانید یا برایتان عادی شده؟! رسانهها را که کاملاً باختهاید. در فضای مجازی و ماهواره گویا زبانم لال، واقعاً براندازی شده. عکس بسیجیها را از قلب تهران بگیر تا دورترین نقاط ایران پخش میکنند و تهدید میکنند. واقعاً مضحک است که یک ایرانی نتوانسته دلی با رئیسجمهورش خوشوبش کند. اصلاً مهم نیست که یک شهروند تهدید و مجبور به عذرخواهی اجباری شده. اصلاً مگر قرار است مسئولین دغدغه این چیزهای پیشپاافتاده را داشته باشند و برایش هزینه بدهند؟!
اگر زبانم لال از حفظ نظام ناامید هستید، بگوید تا این بار هم امت روحالله فکری به حال انقلابش کند. از مسئولین بهاصطلاح انقلابی که آبی گرم نمیشود! امت دارد به این نتیجه میرسد خودش خارج از ساختار فکری کند و این برای شما که مسئولید خیلی بد است. تا ولی جامعه هم از شما ناامید نشده سر مار فتنه را در داخل و خارج به سنگ بکوبید. با دشمن صهیونیستی و سعودی مماشات چرا؟!
آقایان بزرگوار، جنگ ترکیبی، جوابش مقابله ترکیبی است؛ نه مماشات در همه عرصهها. ذلت ترکیبی شما در تمامی میادین باعث شده مارپیچ سکوتی شکل بگیرد که حتی قشر خاکستری هم جرأت نمیکند صف خودش را از اغتشاشگران جدا کند. غبار فتنه را با جهاد تبیین کنار بزنید؛ نه خون پایمالشده شهید. مخاطب این رنجنامه همه شما عزیزان هستید. حتی مسئول فلان شورا و فرمانده بهمان نهاد.