ویرگول
ورودثبت نام
farzane ebrahimzade
farzane ebrahimzade
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

پزشکی که بیماری خود را ندید


در شلوغی بیمارستان و ناله بیماران صدای جیغ یکی از پرستاران همه را در جا میخکوب کرد. دکتر روح‌الله دکتر روح‌الله… چند روزی بود در تب می‌سوخت و در همان حال به مریضان بدحال‌تر از خودش سر می‌زد. اما آن روز ضعف شدید بیماری او را از پا انداخت و ساعتی بعد دکتر روح‌الله سپیر درگذشت در حالی که آخرین حرفش این بود:« نگذارید درمانگاه از هم بپاشد.»

این سرگذشت دکتر روح‌الله سپیر است. پزشکی ایرانی و تهرانی الاصل از اهالی اودلاجان محله کلیمیان که تا لحظه آخر زندگی دمی از درمان بیماران شانه خالی نکرد و در نهایت هم با بیماری بیمارانش درگذشت. پزشکی که حالا درست در مرکز تهران یکی از بزرگترین مراکز درمانی هم وطنان یهودی به نام او است.

یکی از ویژگی‌های مردم ایران در سالهای سخت و پر از درد گذشته تاریخی این بود که وقتی مصیبتی می‌آمد دیگر گروه و مذهب و قوم و قبلیه و زبان و گویش و شهر فرقی نمی‌کرد. همه یک تن واحد بودند که در کنار هم قرار می گرفتند و برای کمک به هم دست بالا می‌زدند. این روایت روایت یکی از همین همدلی‌هاست. همدلی که شاید کمتر کسی در هنگام گذر از خیابان سیروس (مصطفی خمینی) به آن دقت کرده است.

سال ۱۳۲۱ سال سختی برای مردم ایران و تهران بود. سال که تیفوس و تیفویید از مهمانان سرزده متفق و آوارگانی لهستانی وارد ایران و تهران شد. مردم ناخواسته درگیر جنگ با کمبود و مشکلات زیادی سر می‌کردند اما بیماری واگیردار حصبه و تیفوس با همه این ناخوانده‌ها فرق می‌کرد. جان می‌گرفت و بیماری از خانه‌ای به خانه‌ای دیگر می‌رفت. وضعیت تهران از باقی شهرها بدتر بود و با وجود هشدارهای وزارت بهداری هنوز دولت قصدی برای اعلام وضعیت بحرانی نداشت. در این میان وضعیت امکانات بهداشتی شهر تهران نیز خوب نبود و تعداد بیمارستان‌ها و درمانگاه‌های کم بود. در چنین شرایطی در برخی از محله‌های مهم مردم خودشان به این نتیجه رسیدند که باید کاری بکنند. یکی ازاین مناطق منطقه کلیمی‌های اودلاجان بود که کانون مهم خیرخواهان با همراهی جمعی از یهودیان تهران تصمیم گرفت تا درمانگاهی در منطقه راه اندازی کند. کانون خیرخواهان یهود در سال ۱۳۲۰ با حضور مهندس بنژامین نخورایی، دکتر رحیم کهن، مهندس ربیع‌الی، مهدی محبوبیان، دکتر ناصر اخترزاده، دکتر ناصر اخترزاد، خانبابا ذهابیان، دیدیا ربانی، یوسف حقانی، عزت‌الله سلیمی، نعمت‌الله شهرارا، نعمت‌الله گبای، ابراهیم‌میرزا حی و دکتر روح‌الله سپیر راه افتاد. دکتر سپیر در نخستین جلسه به عنوان رییس هیات مدیره این کانون انتخاب شد و پیشنهاد ساخت این درمانگاه هم از طرف او با موافقت روبه رو شد.


دکتر روح‌الله سپیر فرزند دوم میرزا‌آقاجان و خانم نصرت بود که از سوی مادری نوه حکیم شملو یا حکیم ماشیه پزشک دربار ناصرالدین‌شاه بود. پدرش میرزا آقاجان یا اسحق‌فتح‌الله‌خان سپیر از طلافروشان شناخته شده بازار بود. مادرش نصرت‌خانم حکیم هم به سنت خانوادگی ماما بود و کودکان زیادی را در خانواده‌های بزرگ بدنیا آورده بود. دکتر روح‌الله سپیر در سال ۱۲۹۰ در تهران بدنیا آمد و پایان تحصیلات ابتدایی‌اش در مدارس نور و صداقت و کالج آمریکایی همزمان شد با افتتاح دانشگاه تهران و او جزو نخستین دانش‌آموختگان رشته پزشکی دانشگاه تهران بود. هرچند که در دوران تحصیلات مقدماتی در داروخانه‌ای مشغول بود و داروسازی را هم آموخته بود. وقتی دوره انترنی را در بخش زنان و زایمان می‌گذراند با رفتار غیر انسانی نسبت به یک زن یهودی در بیمارستان مواجه شد و همین او را به فکر راه اندازی مرکزی برای یهودیان در تهران انداخت. او این پیشنهاد را با گروهی از جوانان تحصیلکرده یهودی مطرح کرد و قدم اول تاسیس کانون خیرخواهان بود.آن‌ها هدف خود را اجرای فرمان مهم به همنوع خود کمک کن قرار دادند. کانون اصلی کانون خیرخواهان براساس این فرمان در نخستین قدم دست به ایجاد مراکز بهداشتی و درمانی بود. آن‌ها پیشنهاد این درمانگاه را با خاخام کنیسه ملاحنینه در اودلاجان مطرح کرد و یوسف ملمد در حالی که خود بیمار بود با آن‌ها موافقت کرد و مقدمات استفاده زمینی متعلق به کنیسه در نزدیک آن و حاشیه خیابان سیروس را آماده کرد. بعد از آن دکتر سپیر شروع به جمع کردن کمک‌های مردمی کرد. یکی از کارهای آن‌ها برگزاری کنسرت خیریه با همراهی موسی و مرتضی‌خان نی‌داوود با خوانندگی ملوک ضرابی و چند هنرمند دیگری بود که با استقبال زیادی هم رو به رو شد و هزینه ساخت درمانگاه با وجود درگیری با اشغال فراهم شد. مراسم کلنگ‌زنی بیمارستان با حضور جمعی از بزرگان یهودی و اعضای کانون خیرخواهان در آذر ۱۳۲۱ در حالی که هنوز شیوع اپیدمی تایید نشده بود آغاز شد و خیلی زود آماده شد.


آماده شدنش همزمان با گسترش بیماری بود و دکتر سپیر و سایر هیات مدیریه این بیمارستان با نظارت بر بهداشت منطقه و مغازه‌های حتی به توزیع گرد ددت هم در بین مردم دست زدند و برای خانواده‌های ضعیف ارزاق عمومی را آماده کردند. آن‌ها درمانگاه را برای استفاده همه مردم آزاد گذاشتند و اعلام کردن بیماران را بدون توجه به مذهب و ملیت درمان خواهند کرد. با رسیدن بهار سال ۱۳۲۲ بیماری بشدت گسترش پیدا کرده بود و تعداد بیماران آن قدر زیاد بود که دکتر سپیر و همکارانش شبانه‌روزی در راه خدمت به مردم بودند. با این که بیماری در نیمه فرودین تا حدی کنترل شد اما در محله سرچال یا اودلاجان یهودیان همچنان گسترش داشت و بیماران زیادی به درمانگاه یهودیان می‌آمدند. در نهایت دکتر سپیر ۳۲ ساله نیز از این بیماری نتوانست بگذرد و مبتلا شد. اما به نوشته منابع یهودیان و نزدیکانش او بی‌توجه به بیماری سعی در درمان بیماران دیگر داشت. در نهایت در روز نزدیک به عید فصح سرانجام از پای در آمد و در حین معاینه بیماری به زمین افتاد و در ۲۲ فروردین ۱۳۲۲ چشم از جهان فروبست. به گفته نزدیکانش او پیش از مرگ تنها درخواستی که از نزدیکانش داشت این بود که این درمانگاه را حفظ کنید.

بعد از مرگ دکتر روح‌الله سپیر خانواده او راه او را دنبال کردند. دکتر سپیر خواهری به اسم ملیحه داشت که با وجود آن که هفت سال از برادرش جوانتر بود اما همیشه در کنار او بود و بیشترین تاثیر را از او گرفت. او این اعتقاد برادر را که بهداشت درمان باید برای همه باشد را در کار خود قرار داد. خانم سپیر با جوانی به اسم جمشید کشفی ازدواج کرده بود. او یک سال بعد از مرگ روح‌الله در خانه ماند و عزاداری کرد. اما بعد از آن با تشویق همسرش سعی کرد تا بنیان‌هایی که برادرش در راه‌اندازی آن‌ها تلاش کرده را حفظ کند. او همه زندگیش را در راه کمک به خانواده‌های کم بضاعت و توانمندسازی تلاش کرد و بنیاد سازمان بانوان یهودی ایران را گذاشت. یکی از کارها راه اندازی مهدکودکی برای کودکان اودلاجانی راه انداخت. او به همراهی درمانگاه در محله به مردم کمک‌های بهداشتی ارائه می‌کرد و آن‌ها را برای رعایت بهداشت آموزش می‌داد. خانم کشفی در سال ۱۳۴۲ در اولین دوره حضور زنان در مجلس به عنوان نماینده یهودیان وارد مجلس بیست و یکم شد.

او به همراه سایر هم کیشان خود درمانگاه کانون خیرخواهان را گسترش داد و این مرکز تبدیل به بیمارستانی به اسم بیمارستان کوروش کبیر شد. بعد از انقلاب با توجه به نقشی که این بیمارستان در جریان انقلاب با تلاشی که برای نجات مجروحان انجام داد از سوی مسولان جمهوری اسلامی مورد تقدیر قرار گرفتند. به نوشته منابع یهودیان ایران این بیمارستان تنها بیمارستانی بود که آمار مجروحان را بنا به دستورالعمل به ساواک نمی‌داد و پزشکان یهودی مجروحان زیادی را از این طریق نجات دادند. این بیمارستان بعد از انقلاب به نام دکتر روح‌الله سپیر نامگذاری و گسترش یافت. در حال حاضر بزرگترین موسسه خیریه سایر ادیان در ایران است و ریاست آن را دکتر سیامک مره صدق نماینده کلیمان در در دوره کنونی مجلس و عضو کمیسون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی برعهده دارد و همچنان خدمات زیادی به مردم ایران فارغ از گرایششان می‌دهد.

منبع

http://7dorim.com/Tasavir/bimarstanSapir.asp

http://www.iranjewish.com/essay/Essay_41_sapir.htm

تاریخدکتر سپیربیمارستانحصبهاپیدمی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید