شادی واقعی تنها یک قانون داره اونم اینه که تو نمیتونی براش شرط بذاری.
چرا به دست آوردن شادی اینقدر سخت شده؟ خیلیامون لحظات کوچیکی از شادی و در طول روز تجربه میکنیم، اما چندان طولی نمیکشه که روحیهمون عوض میشه. فکر میکنم تقریبا همه دوست دارن همیشه خوشحال باشن، ولی نمیدونن چطوری. خب من براتون توضیح میدم.
یک پدیده مشترک و اشتباه که درباره شادی بین مردم هست، چسبوندن شرط به شادیه. یعنی اکثر مردم میخوان که وقتی شرایط خاصی، مثل موفقیت، سلامتی، ثروت، امنیت، و غیره برآورده شده، احساس شادی کنن. ولی شادی عمیق فقط یک قانون داره، تو نمیتونی شرطیش کنی.
این قانون خلاف چیزیه که بهش عادت کردیم. ما فکر میکنیم شادی یه جایی پشت در یک شغل جدید، رابطه جدید، مهاجرت به یک کشور دیگه و غیره در انتظارمونه. اما در واقعیت، شادی همیشه همینجا منتظرمون بوده و این ما بودیم که خواستیم برای حس کردنش به یک چیزی آویزون بشیم.
به قول معروف، آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم.
قطعا گفتنش خیلی آسونه و ما به این سادگیا هم نمیتونیم این آویزون شدن و بیخیال بشیم. یعنی نمیتونیم الکی خوشحال باشیم و آرزوها و انتظاراتمون هم ول کنیم. ولی باید بدونیم که برای شاد بودن نیاز به هیچ چیز نداریم و شادی یک حالت طبیعی تو انسانهاست، تا وقتی که شرط و شروط و برای حس کردنش بذاریم کنار.
حالا این آویزونیه که میگم به دو صورت نمود میکنه: یکی ترس هامون و دیگری آرزوهامون. ما ممکنه آرزو داشته باشیم روزی عاشق بشیم، ثروتمند شیم، به کشور دیگه ای مهاجرت کنیم و غیره. آرزوها شکلهای زیادی به خودشون میگیرند. برای اینکه بذاریم شادی واقعی به زندگیهامون بیاد، باید بدونیم این آرزوها چون با یک شرط همراهن، جلوی شاد بودنمون و میگیرن. برای مثال، ممکنه با خودمون فکر کنیم: " به هرحال، تا وقتی این شرایط تو زندگیم برآورده نشده شادی واقعی و تجربه نمیکنم." اما خب شادی اینجوری کار نمیکنه. به منظور اینکه عمیقا شاد باشید، نباید در حسرت هیچی باشید و آرزوی چیزی و داشته باشید. باید با ریتم زندگی شناور شید، چیزی که هست و بپذیرید و بهش عشق بورزید.
یه نوع آویزونیه دیگه، انتظاراتی هست که پیرامون ترسهامون داریم. ما از محدوده گستردهای از مسائل ترس داریم. ترسهایی مثل بیمار شدن یا از دست دادن یک عزیز. این ترسها، ترسهای درستی هستند اما نمیتونیم بذاریم جلوی لذت بردن از الانمون و بگیرند. به جای زندگی در ترس از یک سری مسائل مشخص، باید یاد بگیریم که بابت چیزی که الان و در این لحظه داریم سپاسگزار باشیم، درحالی که پذیرفتیم که شرایط ممکنه تغییر کنه. با پذیرفتن این موضوع، انتظاراتمون از آینده و حذف میکنیم، و قادریم به شادی واقعی دست پیدا کنیم.
فقط به این دلیل که باید تمام تلاشمون و برای از بین بردن توقعاتمون از شادی بکنیم، به این معنی نیست که باید ترجیحات و اولویتهامون هم کنار بذاریم. قطعا میتونیم یه سری چیزها رو آرزو کنیم، وقتی اتفاقات ترسناک رخ نمیده سپاسگذار باشیم، وقتی هم که رخ میده ناراحت باشیم، وقتی شرایط جوری که میخوایم پیش میره خوشحال شیم. این مسئله به سادگی ریتم زندگیه. بعضی وقت ها برندهایم و بعضی وقت ها هم بازنده. وقتی درک کنیم که مهم نیست چی بشه، ما هنوز هم میتونیم به شادی و خوشبختی دست پیدا کنیم، میفهمیم که تنها کاری که لازمه انجام بدیم شنا کردن با موج زندگیه و کنار اومدن باهاش به همین شکلی که هست.
اگه این مطلب و دوست داشتی لایکش کن و برای دوستات بفرست (: