#دیوراما
بعد گذشت حدود دو سوم از مستندِ یک روز پینا پرسید، ساختهی شانتال آکرمن در سال 1983، آکرمن، خود در فیلم ظاهر میشود. او تجربهی شخصیاش را از فیلمبرداری از پینا باوش[1]، طراح رقص آلمانی، با بیننده در میان میگذارد:
وقتی چند سال پیش برای اولین بار یکی از اجراهای پینا را تماشا کردم –آن اجرا باندونن[2] بود- احساسی به من دست داد که نمیتوانم آن را کاملا توصیف کنم. اما بسیار بسیار قوی بود و با شادی ارتباط داشت. اکنون دو هفته است که او را دنبال میکنیم، در حین کار تماشایش میکنیم، پیشتمرینها، اجراها و خود تمرینها را دیدهایم و متوجه شدهایم که واقعا اتفاق دیگری در حال افتادن است. واقعا لحظاتی وجود داشته که احساس میکردم باید از خودم در برابر آنچه در حال ارائه شدن است، دفاع کنم؛ لحظاتی در اجرا که باید چشمانم را ببندم و در عین حال نمیتوانم دلیلش را بفهمم.
️در مستند کلر دنی دربارهی ماتیلد مونیه، ما از هرگونه ارتباطی با وحشت از نازیها آنچنان که با تبار رقص اکسپرسیونیستی باوش در آلمان مرتبط است، فاصله داریم. ما ظاهرا از افراطهای رفتار مردانهای که در اثر رسواییآمیز ریش آبی باوش و حتی نسخهی تطهیر شدهی آن در کنتاکتوف که برای گنجاندن در مستندهای راجع به باوش مناسباند، فرار کردهایم. این بدان معنا نیست که ما ایدههای جدی را پشت سر گذاشتهایم: مونیه، ژان لوک نانسیِ فیلسوف را بهعنوان یکی از اجراکنندگان روی صحنهی خود هدایت میکند و رقصندهی او آی فانگ لین از حرکاتی استفاده میکند که از یک رژهی نظامی در کرهی شمالی اقتباس شده است.
[1] Pina Bausch
[2] Bandoneon
?بخشی از مقالهی تد فیشر با عنوان «طراح رقص به مثابهی جادوگر در مستندهای رقص معاصر»- ترجمه آزاده باقری در شمارهی پنجم دیوراما