محصولاتی هستند که هر ماه، تَه لیست خرید مینویسمشون. خیلی دوسشون دارم؛ اما کلی خرجِ ریزودرشت دیگه مثل اجارهخونه، پولِ آب و برق و گاز و... هستند که اجازه نمیدن به خرید اونها فکر کنم. محصولاتی که نه انقدر گرونن که کلاً بیخیالشون بشم و نه انقدر ارزونن که با خیال راحت و بدون نگرانی تهیهشون کنم. معمولاً ترجیح میدم اول چالهچولههای زندگی رو پُر کنم و بعد واسه اتفاقات پیشبینی نشدۀ بعدی پسانداز کوچیکی نگه دارم. این محصولاتِ مظلوم، مشابه قانون پایستگی انرژی، از لیستی به لیست دیگه و از ماهی به ماه بعد موکول میشن.
دستگاه اسپرسوساز، پاثابتِ لیست خریدهای منه. همیشه دلم میخواد بخرم؛ ولی این سوال تکراری رو از خودم میپرسم: واقعاً لازمه انقدر براش پول بدم؟!
حتماً تو لیست خرید شما هم از این دست محصولات هست؛ اما با این محصولات چی کار باید کرد؟ چیزهایی که دوستشون داریم؛ ولی اولویت اصلی زندگیمون نیستند. خریدشون خوشحالمون میکنه؛ اما اگه نخریمشون هم لنگ نمیمونیم.
من خودم همیشه با خرید اقساطی زاویه داشتم. همیشه تمایل داشتم پولهام رو جمع کنم و همه چی رو نقد بخرم. این راهکار تا همین چند وقت پیش جواب میداد؛ اما با رشد تورم و گرونشدن قیمتها، کمکم این راهکار غیرممکن شد.
بیشترین دلایلی که باعث میشد نرم سراغ خرید اقساطی و همیشه با دیدۀ تردید بهش نگاه کنم، اینها بود:
1. ارائۀ چک و سفطه و ضامن همیشه برام سخت بوده. حتی همیشه با استخدام تو بعضی از سازمانها و شرکتها مشکل داشتم که ازم سفطه میخواستن؛
2. حس بدهکاربودن و اینکه باید هر ماه یه پولی رو بدم برام آزاردهنده بود. اینکه همیشه گوشۀ ذهنم هست یه بدهی دارم که باید پرداخت شه. این احساس خرجتراشی اذیتم میکرد؛
3. اضافهشدن مبلغ سود به قیمت اصلی کالا. بعضی وقتها انقدر این افزایش قیمت زیاده که ترجیح میدادم قید خرید اقساطی رو بزنم. همین چند وقت پیش برای خرید ماشین لباسشویی رفته بودم فروشگاه و تفاوت خرید نقد با خرید اقساطی حدود هشتمیلیون تومن بود!
مجموع این دلایل باعث میشد همیشه فاصلهم رو با خرید اقساطی نگه دارم؛ اما این حس بهمرور تغییر کرد. اگه بخوام بگم این تغییر از کجا شروع شد باید به روزی اشاره کنم که شرکت یک دستگاه اسپرسوساز جدید برامون گرفت. منم بلندبلند، طبق عادت همیشگی، داشتم با خودم حرف میزدم که کاش منم دستگاه اسپرسوساز بخرم. همکارم که اتفاقی صدام رو شنیده بود، پیشنهاد داد که خرید اقساطی رو امتحان کنم. حتی گفت خودش بهتازگی از اسنپپی، یکی از وسایل خونهش رو خریده و خیلی از خریدش راضی بوده. اینجوری هم به مراد دلش رسیده و هم از نظر قیمتی فشاری بهش نیومده. واکنش همکارم به خرید اقساطی من رو یکم نسبت به این مدل از خرید نرم کرد. من هم سری به اپلیکیشن اسنپپی زدم و متوجه شدم که میتونم در چهار قسط این محصول رو خریدای کنم؛ بدون نیاز به چک و ضامن. چرخی در اپلیکیشن اسنپپی زدم و در نهایت محصولی رو که میخواستم پیدا کردم. البته من بار اولی بود که خرید میکردم و چون اعتبارم کم بود، دومیلیون تومن، از یکی از دوستانم خواهش کردم برای من ثبت سفارش کنه. کاش اعتبار بالاتری حتی برای خرید اول داشتم؛ اما از طرفی هم این محدودیت برای خرید اول، برام قابل درکه. خرید از اسنپپی چندتا ویژگی خوشایند داشت:
1. خیلی ساده بود. بهراحتی ثبت سفارش کردم و در کوتاهترین زمان، تموم مراحل خرید رو طی کردم. اول وارد اپلیکیشن اسنپ شدم، بعد روی گزینۀ سرویس اعتباری کلیک کردم. من چون کلمۀ اسنپپی خیلی تو ذهنم بود یکم زمان بُرد تا متوجه شم سرویس اعتباری همون اسنپپیه. بعد از ورود به اسنپپی، نام محصولم رو جستوجو کردم و در یک چشمبههمزدن کالا رو سفارش دادم.
2. تونستم با وجود تورم، محصولی رو بدون نگرانی مالی بخرم که ماهها چشمودلم دنبالش بود حالا فکر به اینکه زمستون امسال قراره بوی قهوه بپیچه تو خونه، خیلی بهم حس خوب میده. بیشک یکی از لذتهای صرف قهوه برای من، درستکردنشه و حالا میتونم بیشازپیش این لذت رو تجربه کنم.
3. بدون دردسرهای چک و ضامن خریدم رو ثبت کردم. از طرفی هم چون بازخورد مثبت همکارم رو دیده بودم خیالم از خریدم راحت بود. و حتی دیگه اون روی من که از چک و ضامن بدش میاومد، آزار ندید!
شما هم نگاهی به لیست خریدتون کنید. احتمالاً شما هم محصولِ مظلومی در لیست خریدتون دارید که از لیستی به لیست دیگه پاس داده میشه. بلکفرایدی فرصت خوبیه تا محصولاتی رو که دوست داریم با تخفیفهای باورنکردنی تهیه کنیم. حالا ترکیب این تخفیفهای باورنکردنی با خرید اقساطی از اسنپپی میتونه تجربۀ خرید رو بهمراتب شیرینتر کنه. الان که بالاخره دستگاه اسپرسوساز در لیست خریدم تیک خورد، میخوام برام سراغ محصولِ مظلوم بعدی؛ ساندویچساز!