تقریبا همانطوری شد که پیشبینی میکردم. سریال Rings of power منتشر شد و منتقدین نمرات به به و چه چه دادند و دیوانههای توییتری و ردیتی قبل از دیدن سریال شروع کردند دعوا بر سر نمرات. از همان اول که این سریال یک میلیارد دلاری معرفی شد و خبر دادند که جف بیزوس و آمازون میخواهند از دنیای تالکین اقتباسی داشته باشند، بحث و گمانهای دلواپسان و chad ها و مو رنگین کمانیها و crypto dude ها و مقلدان لیبرالها و سینهچاکان نازیسم، چه در ایران و چه در خارج از ایران شروع شد. الفها چه رنگی هستند؟ دورفها چقدری هستند؟ در چه حد محتوای همجنسگرایانه میچپانند به کار؟ در حدی که هم بتوانند در آمریکا woke به نظر برسند و هم بتوانند برای باقی کشورها سانسورش کنند یا نه، تا ته گاز میدهند؟ چند شخصیت قرار است زن بشود؟ چه کسی قرار است مثل آن خبرنگار معلوم الحال در نشست خبری فیلم روزی روزگاری در هالیوود دیالوگهای شخصیتهای زن را بشمارد تا نکند خدای نکرده از این لحظات برابری زیر پای گذاشته شود؟ مثل فیلم اونجرز شات girls power داریم یا نه؟ اما هیچکس نپرسید که خوب... سریال قرار است در ژانر فانتزی به چه دستاوردی برسد؟ دلیل این همه خرج پول برای چیست؟ قرار است دوباره جهشی در پروداکشن تلویزیونی داشته باشیم؟ معلوم است که کسی این ها را نمیپرسد. یکی به ما جواب دهد الف ها در چه حد سیاه هستند؟
و حالا اینقدر این دعوا شور شده است که خیلی از افراد آنلاین و کنترل به دست ماندهاند که الان این سریال خوب است یا نه؟ شیطانی است یا انقلابی؟ تف به قبر تالکین است یا ادامه دهنده راه او؟ یک مشت ارتش مجازی که صدایشان جز در این فضا جایی در نمیآید به نمرات سریال حملهور شدند و نمره سریال را بسیار پایین آوردند. افرادی که جز در پستوهای توییتر و کامنتهای یوتیوب و سابردیتهای ردیت صدایشان جای دیگری در نمیآید و در رسانههای جریان اصلی در حد اورکهای ارباب حلقهها تنزل درجه داده شدهاند و کسی نمیپرسد این جمعیت عصبانی از کجا میآید؟ و همین قضیه آنها را عصبانیتر میکند و نمرات سریالهای دیگر را هم به گند میکشند. کارشان همین است. دستشان به جای دیگری نمیرسد. و حالا به خاطر نظرات کارشناسانه و تالکین شناسانه این عزیزان قابلیت امتیاز دادن به این سریال بسته شده است. میدانید که، همه تالکین شناس شده اند. مدعی اند تالکین در گور لرزیده. چون که یک الف سیاهپوست آوردهاند. اصلا کل حرف تالکین با این فانتزی گستره همین بوده. اصل مطلب این بوده. اینکه الفها همه براق، سفیدتر از دندانهای لمینتی. وگرنه آن چند ده زبان ابداعی و این دنیاسازی عظیم همه مسائل فرعیاند. منتقدان فیلم و سریال اینترنتی که توهم دیدگاه مستقل دارند اما افکارشان توسط تایملاین توییترشان شکل میگیرد و بلاگرها و یوتیوبرها را مثل پیغمبر میدانند، نقد سریال را شروع کردهاند. که خاک بر سرمان شد. این woke بازیها چیست دیگر. شخصیت زن قدرتمند؟ و سر آخر کسی نفهمید که سریال خوب است یا نه. جلوههای ویژه چطور است. دنیاسازی آنها خوب است یا نه؟ بیخیال اینکه آیا واقعا شخصیتها خوب هستند یا نه. ما ناراحتیم که چرا زنها اینقدر قوی هستند.
بگذارید من، از منظر خودم بگویم. در این دو قسمتی که دیدم، سریال بسیار خوب بوده. البته جز صحنه افتضاح مبارزه با آن ترول برفی. سریال را دوست داشتم چرا که به خوبی من را در سرزمین میانه هدایت میکند. با پروداکشن بسیار قوی آن و گریمهای فوقالعاده، از این دنیا به بیرون پرت نمیشوم. رازداری سریال در معرفی آدم بدهای سریال و نقشههای آنها، من را تشویق میکند که هر هفته منتظر آن بمانم. حتی ریتم نسبتا کند سریال برای من یکی بسیار جالب است چرا که من را هول نمیکند. بنده که برخلاف تالکینشناسان توییتری و میمساز با دنیای تالکین آشنایی چندان زیادی با این دنیا ندارم برایم جذاب در آمده است. اما اینترنت در این چندروزه نگران چه چیزی است؟ اینکه چرا شخصیتهای خوب و باهوش و قوی همه زن هستند و شخصیتهای بزدل و بدبخت همه مرد. و من ماندهام که اینها سریالی را دیدند که من دیدم؟ یا بیشتر مشغول مصرف خزعبلات فیدهای اینترنتی خودشان بودند و در حباب اطلاعاتی خودشان شناور؟ آن شاهزاده باحال دورف مهربان و خانواده دوست را ندیدید؟ اصلا آن خنجری که به گالادریل جرئت شهامت میدهد مگر برای برادر جنگجو و باهوشش نبود؟ یا اینکه او ترنس بود و ما کور و عصر حجری و شما بینا و پرسونالیتی قرن بیست و یکمی؟
اصلا خود من خجالت میکشم که بیایم اینها را بشمارم. چه نیازی به اینکار است؟ چرا باید حواسمان به این باشد که خوب، چند شخصیت قوی زن وجود دارد؟ چند شخصیت قوی مرد؟ اینها همه شخصیتاند. مرد و زن و بچه و آفریقایی کول و اروپایی نایس و مسلمان و یهودی و مسیحی، چه ربطی دارد؟ این یک درام اجتماعی نیست که. یک دنیای فانتزی است. ولمان کنید. این بلبشو فقط مخصوص این سریال نیست. در همین قضیه، بازیگر آفریفاییتبار سریال House of dragon که به خاطر بازی کردن در نقش یک والریایی آماج حملات بوده حرف خوبی میزند. میگوید مردم در دنیایی که اژدها در آن به پرواز به دنیا در میآید نمیتوانند یک مرد سیاهپوست ثروتمند والریایی را درک کنند. هر چند که او هم به همان برچسبهای پوسیده و کلی و رواعصاب نژادستیز برای دفاع از خودش استفاده میکند، اما به نکته خوبی اشاره میکند. اینکه لامصبها، این یک فانتزی است. و اصلا چرا باید اینقدر سر این موضوعات بیخود جنگ و دعوا داشته باشیم؟ چرا باید هربار تعداد گیها و تعداد زنها و تعداد مسلمانها و تعداد آفریقاییتبارها را بشماریم؟ چرا یک نفر به جای اینکه خیلی راحت بنشیند و از سریال مورد علاقهاش لذت ببرد، باید نگران این باشد که این نزاکت سیاسی رعایت شود؟ یکهویی یکی میآید و میگوید فلان درصد شخصیتهای مارول باید همجنسگرا باشند. مگر سهمیهای است؟ پس داستان چه شد؟ بیخیال داستان و سرگرمی. دعوای جدید در اینترنت چه داری؟ آهان! شیهالک!!
شیهالک هم دوباره درگیر این حساسیتهای بیخود شده. دوباره دلواپسان وارد صحنه شده و از در و دیوار سریال ایراد میگیرند. یک مشت زامبی که در روز ثانیهای هم مستقل فکر نمیکنند گیر به همه چیز میدهند. چرا این دیوار چهارم شکست؟ این شوخیهای جلف چیست؟ حیا کن زن شرک نما. در صحنه فان بعد از تیتراژ رقص باسن میروی؟ چه شد میراث تونی استارک بزرگ؟ و چیزی که من برا عذاب میدهد این میمهایی است که اونجرز قبل و بعد از اندگیم را مقایسه میکنند. و بد شدن دنیای مارول را به همین جریانات woke نسبت میدهند. جوری وانمود میکنند که قبل از اونجرز اندگیم داستانها همه از داستایوفسکی بود. الان که این زن غولپیکر آمده این رقص را رفته، خیانت کرده. انگار نه انگار که همین داستانهایی که فکر میکنید جدی بوده و سینمایی که فکر میکردید سینما بوده در وسط صحنههایش، برای یکدیگر جوک میپراندند. کاپیتان آمریکا وسط یک نبرد مهم، به خوب بودن باسن خودش پی میبرده. به نظرم، به جای اینکه به در و دیوار بزنید که چرا این MCU ما اینقدر بد شده، قبول کنید که خسته تان شده. هیچوقت دلیل اینکه چرا دکتر استرنج 2 اینقدر نظرات منفی دریافت کرد را نفهمیدم. برای من، دقیقا مثل باقی آثار مارول بود. یک اثر با صحنههای هیجان انگیز اما با فیلمنامه به شدت حفرهدار. مثل همیشه. مثل آن تعریف له و لورده اونجرز اندگیم از سفر در زمان. چیزی که بالاخره اتفاق افتاد این است که دیگر تکرار این قصههای ابرقهرمانی برای مخاطبانش خستهکننده شده. وگرنه کیفیت محصولات به نظر من همان است. و حتی بعد از endgame، سه سریال وانداویژن و لوکی و مون نایت از بهترینها بوده اند. چرا که چیزهای جدید را امتحان کرده. ولی نه!! این باسن خانم سبز رنگ خیانت است. مارول اصلا فان و شهربازی نبوده.با اینکه مارول همیشه این طوری بوده. اتفاقا من آثاری مثل شی هالک که خودشان را جدی نمیگیرند و به در دیوانگی میزنند را بیشتر دوست دارم تا آنهایی که سعی میکنند خودشان را جدی بگیرند اما اینقدر جدی نیستند که شکل افتضاحی به خود میگیرند.
این وضعیت فعلی که با انتشار هر فیلم یا سریال پر سر و صدا فقط بدتر میشود، نفس انسانیت را خواهد گرفت. اینقدر بحثها جنسیت زده و نژاد زده است که کسی دیگر نکات مهم را نمیبیند. همه در اینترنت به دنبال عقیدهای آماده برای دفاع کردن و دشمنی برای برچسپ زدن و فحش دادن هستند. کسی با نظر شما مخالفت کند، شما نژادپرستید. شما ضد انسانیت هستید. شما تف کردید به قبر تالکین. همه نمرات فیک، همه توییتها ربات، همه عقاید قبل از مواجه با مسئله چیده شده. چیزی برای بحث باقی نمیماند. فقط ترندها بزرگ میشوند. با اصرار بیجای کمپانیها برای چپاندن بی سر و ته Woke culture در همه چیز و وسواس بیش از اندازه آنها و مقاومت بیشتر از طرف کسانی که اینها را نمیپذیرند، فقط نژادپرستها و جنسیتستیزهای بیشتر تولید میشود. مکان بحث و گفت و گو تعطیل میشود. معیارها، مثل نمرات نظرسنجی به نابودی کشیده میشوند. و این وسط مردم میمانند که آیا Rings of power سریال خوبی است یا نه؟
و این وسط چه کسانی سود میبرند؟ شاید کسانی مثل ایلان ماسک. این شیاد میلیاردر که ارتش مجازی خودش را دارد. آن بازندههای NFT و crypto dude ها. کسی که انگار باید همه جا باشد. هم در مریخ با ماموریت احمقانهاش، هم در زیر زمین با تونلهای تنگ تر از افکار طرفدارانش و هم سر میز خرید توییتر و هم در گیم و میم و حالا فیلم و سریال. ایلان ماسک از آن افرادی است که این آش را فقط شورتر میکند. این منجلاب را خیلی خوب هم میزند. و طرفداران سینهچاکش هم ندیده و نشنیده، از نظرات گرانبهای ایشان دفاع میکنند و میشود نظرات آنها. متاسفانه ایلان ماسک در ایران هم طرفداران زیادی دارد. پیغمبر است. این آدم قرار است آینده ما را بسازد مثلا. میپرسید چطوری؟ با نوسان گرفتن از بازار ارز با توییت کردن یک مشت ایموجی و حرفهای بی سر و ته. گور بابای پسانداز شما و پتانسیل اصلی رمزارزها و web 3. موشک میفرستیم به مریخ بابا.
بسیار حرف زدم و شلخته گفتم. معذرت میخواهم اگر که سرتان درد آمد و چشمانتان سیاهی رفت. فقط حرفی بود که دوست داشتم بزنم. وضعیت هر روز وخیمتر میشود. امیدوارم که این حساسیت بیخود روی این مسائل پوچ کمتر شود. یاد بگیریم که بهتر بحث کنیم و همه چیز را با عینک نژاد و جنسیت و غیره نبینیم. اگر که بهتر نشویم، این مسائل بیخود جای دغدغههای اصلی را خواهد گرفت و نعمت اینترنت مسموم تر شود و فاصله بین مردم بیشتر شود. و امیدوارم که از نوشتن این متن پشیمان نشوم.