loser genius
loser genius
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

از تجربه یک سال مصرف مداوم قرصهای افسردگی گفتم:

پارسال بعد از اتفاقات شهریور و همزمان ورود به دانشگاه ها بعد از کرونا با اضطراب زیادی مواجه شدم که افسردگی ام را هم تشدید میکرد. من سالهای زیادیست که با افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم میکنم، حدود 8 سال، گاهی به دکتر و روانشناس مراجعه کرده‌ام و درمانم را بعد از مدتی قطع کرده ام و گاهی با ورزش و خود مراقبتی خودم را سرپا نگه داشته ام.

به معنای واقعی کلمه اواخر دهه دوم و تا به این جای دهه سوم زندگی‌ام هر روز برایم یک چالش بوده است. یک بار فیلمی دیدم که افسردگی را اینگونه به تصویر کشیده بود که شخصی هر کار که میکند انگار زیر باران هم ایستاده است. هر کاری برای هر کس سختی چند برابری و انرژی بیشتری برای یک فرد افسرده میطلبد.

اما پارسال دیگر به استانه تحملم رسیدم. خیلی جدی پیگیر درمانم شدم و به دکتر روانپزشک مراجعه کردم و اما تجربه من از حدود یک سال مصرف دارو برای درمان افسردگی و اضطراب:

اوایلی که دارو گرفتم خیلی سریع متوجه تغییراتی در خودم شدم و حالم بهتر شد. من از اضطراب زیاد و افسردگی مغزم حتی یک دقیقه هم از بارش افکار منفی در امان نبود. مرتب خودم را سرزنش میکردم، در جلساتی که شرکت میکردم مغزم یخ میزد و نمیتوانستم فکر کنم و حتی پاسخی بدهم. به خوبی خاطرم هست که در همان اوایل مصرف وقتی که توانستم برای دقایقی یک گوشه بنشینم و افکار منفی به سراغم نیایند به وجد امدم.

این شیب خوب شدن در اواسط درمان ملایم تر میشد. جایی که فکر میکنی بهتر شده ای و دیگر نیازی به قرصها نداری. این نقطه همان جایی است که باید ادامه داد.

حالم تقریبا بد نبود تا اینکه با یک اشتباه پزشکی مواجه شدم. پزشکم دارو ها را اشتباهی با دوز کمتری برای یک ماه من تجویز کرد. ان یک ماه با استرسهای زیادی در محیط هم برای من همراه بود و حالم به شدت بد شد.

ماه بعد با مراجعه به پزشک دوز دارویم درست شد و حالم بعد از مصرف مداوم داروها بهتر شد. الان حدود دو ماه ونیم است که داروهای مانند هم و یک دوز را مصرف میکنم و حالم بهتر است.

حالا که به یک سالگی مصرف داروهایم نزدیک میشوم تغییرات کاملا قابل توجهی داشته ام و به خودم میگویم باید زودتر از کمک حرفه ای استفاده میکردم.

در کنار این داروها خودم هم کارهایی انجام میدهم که فکر میکنم خیلی به من کمک میکند:

1- روتین شبانه داشتن برای ذهن منظم تر و خواب بهتر

2- مدتیشن

3- استفاده از مواد غذایی دوپامین دار برای اسنک مثل موز، دانه ها و شکلات تلخ

4- یوگا

5- استفاده نکردن از شکر در تنظیم انرژی ام خیلی کمک کرده است

اگر نکته ای جدید به ذهنم برسد حتما به این پست اضافه میکنم و خوشحال میشوم از تجربه های شما هم در کامنتها بخوانم. اگر راهی بوده که برایتان نتیجه بخش عمل کرده هم با بقیه به اشتراک بگذارید.

افکار منفیافسردگی
چطور زنده ماندم؟
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید