تا حالا پیش امده که بگین من چرا دارم این کار رو انجام میدم؟یا اینکه چرا میخوام این کار رو انجامش بدم؟بنظر من "چرایی" در تمامی زمینه های زندگی کاربرد داره. ما همیشه میتونیم از خودمون بپرسیم، چرا؟
چرا باید این راه رو انتخاب کنم؟چرا باید این رشته تحصیلی رو واردش بشم؟ چرا باید وارد این رابطه بشم؟چرا باید این کسب و کار رو راه بندازم؟ و هزاران چراهای دیگر.این پرسش میتونه جهت رو تو زندگی ما مشخص کنه و مارو وارد بیراهه نکنه و قبلن هم تو نوشته های قبلیم این رو بش اشاره کرده بودم.
تو همین زمینه، کتاب بسیار معروفی هست بنام "با چرا شروع کنید" نوشته ی سیمون سینک که فحوای کلامش اینه که، آدم های موفق همیشه قبل از شروع به کارشون یه چرایی به خصوص واس خودشون تعریف می کنند و از اون چرایی، به هدف و چشم انداز میرسند.
مفهوم چرایی میتونه تو همه زمینه های زندگی بکارمون بیاد و ما رو از سردرگمی نجات بده. کتاب دیگه ای که تو همین زمینه میشه معرفی کرد، کتاب کافه ای بنام چرا و یا کافه چرا (در انتشارات متفاوت) نوشته ی جان پی.استرلکی هستش که مفهوم چرایی رو تو زندگی، راهی برای شناخت معنا در زندگی، معرفی میکنه. شاید خواندنش برای کسایی که خودشون و مسیر زندگیشون رو گم کردن میتونه مفید باشه.