
امروز صبح در حالی که داشتم از خانه به محل کارم میرفتم دیدم عده ای مشغول نصب پارچه های مشکی برای عزاداری محرم هستند؛ در دلم گفتم عجب مردمانی هستیم ما!
چرا اینقدر شوق رسیدن به عزا رو داریم؛ اون هم در روزی که باید بزرگترین شادمانی به اصطلاح دینی مان رو داشته باشیم. چرا اینقدر تشنه ی عزاداری و ماتم هستیم ما؟ کجای دینِ ما سفارش شده که در روزِ عید هم پرچم مشکی برافراشته کنیم؟
من هیچ ادعای مسلمانی و شیعه بودن نداشته ام و ندارم، ولی دیدن همچین صحنه هایی برایم سوال برانگیز است که هدف از اون هیأت و برافراشتن پرچم های چند ده متری سیاه برای چیست واقعا؟ آیا این کار و این به پیشواز رفتن برای عزاداری چهره ی دین رو که میگن دین شاد زیستن است نه دینِ ماتم زیر سوال نمیبره؟!
یادمه دو سال پیش نزدیک ایستگاه صلواتی ای که برای جشنِ ولادت امام حسین برپا شده بود ایستاده بودم که خانمی به همراه بچه ای که چهار یا پنج ساله نشون میداد امد، و شنیدم که به مادرش میگفت مامان امروز شهادت کیه؟! و مادرش هم نیشخند زد و گفت مامان جان امروز شهادت نیست و تولد امام حسین هستش. و پیش خودم گفتم این بچه وقتی دقیقا همین صحنه رو و همین صدای پخش شده از بلندگو رو با همین لحن و نُت در زمان شهادت میبینه و میشنوه چطوری میتونی تمایزی میان شادی و ماتم رو در دین و مذهبمان تشخیص بده؟! چهره ی دین رو چطوری باید برای این بچه شاد و سرزنده نشون داد وقتی که مثلا در همچین روزی که یکی از بزرگترین جشن های شیعیان است عده ای بالای نرده بان مشغول برپا کردن علم و کتل عزاداری برای چند روزِ آینده هستند؟! واقعا برایم جای سوالهای بسیار داره این موضوع!