علیرضا غفاری
علیرضا غفاری
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

سوگیری شناختی که از سرعت پیشرفتم می‌کاهد


ذاتا آدم ریسک‌پذیری هستم و دوست دارم موضوعات جدیدی رو با درجه عدم قطعیت بالا تجربه کنم. اما همیشه برای خودم سوال بود "تو که همچین ویژگی داری چرا راجع به بعضی موارد جدید از خودت گارد بسته نشون می‌دی و اینقدر سفتی؟!"

اس‌ کیو‌ ال بی‌تربیت

مثالش اینه که تو این چند سال من در هر برهه‌ای برای اینکه کارم در حدی که نیاز دارم راه بیافته زبانهای برنامه نویسی مختلفی رو یاد گرفتم از پایتون و جاوا بگیر تا ری اکت ... اما هر زمان که کارم لنگ کنکاش اطلاعات تو دیتابیس بود و باید Query میزدم همیشه از زیر بار رفتن این کار شونه خالی می‌کردم و یا متوسل به ORM می‌شدم یا منتظر می‌موندم یک نفر برام داده‌هاش رو استخراج کنه تا من بتونم تحلیل کنم، علی رغم اینکه یکی از وظایف مهمم همین بحث تحلیل داده بود و این باعث می‌شد نتونم استقلال کامل رو برای پیاده سازی چیزی که در ذهنم هست داشته باشم.

همیشه هم بر طبق چیزی که در ذهنم شکل گرفته بود فکر می‌کردم SQL زبان برنامه‌نویسی کثیف با Error Handeling ضعیفی هست که نباید خودم رو درگیرش کنم.

نشیمنگاه تکانی

تو تعطیلات هفته اخیر نشستم و در عرض دو روز یه فرصت دوباره به SQL دادم و نشستم از منابع خوبی اون رو یادگرفتم و فرضیات خودم رو باطل کردم و چیزی که ماه‌ها بود برای من معظلی شده بود رو خاتمه دادم.

وقتی به رفتار خودم تو این مدت نگاه کردم دیدم دچار نوعی سوء گیری شناختی بودم که احتمالا از نوع لنگر اندازی یا Anchoring Effect بود که بنابر پستهای غرغر کنان بقیه برنامه نویسان راجع به SQL و چند تلاش ناموفقم به خاطر انتخاب آموزش‌های کم کیفیت باعث شده بود که هیچوقت تلاش مجددی نداشته باشم.

خروجی

این مسئله برای من دو درس داشت: اول اینکه حتما از ابتدای تصمیم برای یادگیری موضوعی سعی کنم بهترین آموزشها رو پیدا کنم وگرنه اون موضوع رو زخمی نکنم و دوم اینکه بر تصمیم گیری‌های خودم رو بر مبنای گفتگوی صرف چند نفر بنا نکنم و سعی کنم اون موضوع رو تا حد امکان تجربه کنم و اطلاعات بیشتری از اون بدست بیارم.

تجربهسوگیریپیشرفت
بعدا بهت می‌گم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید