ایران تلنت یک پلتفرم و بازارگاه کاریابی است که از دو جزء اصلی کارجو و کارفرما تشکیل شده است. در این مقاله سعی دارم فرضیهای را از دیدگاه کسبوکارهای پلتفرمی مطرح کنم مبنی بر اینکه چرا فکر میکنم ایرانتلنت نتوانسته رسالت و وظیفهی اصلی خودش را به خوبی انجام دهد و چرا ویژگی کاربران پریمیوم یک کپی ناقص از ویژگیهای مشابه در لینکدین است که به انتقال مهمترین ارزشهای این پلتفرم کاریابی لطمه میزند.
برای تعریف درجه موفقیت یا شکست در عملکرد یک کسب و کار پلتفرمی سه معیار بسیار مهم وجود داره
Liquidity, Matching Quality, Trust
- منظور از Liquidity این هست که یک حداقل تعداد از عرضهکننده و متقاضی (کارفرما و کارجو) وجود داشته باشد به نحوی که تعامل موفقیت آمیز بین آنها بالا باشد. رسیدن به Liquidity بالا مهمترین و اولین گام در موفقیت یک بیزینس پلتفرمی هست که ایرانتلنت با سابقهی چند سالهای که داره به نظر میرسه در مدت عمر خودش تونسته در بعضی از دستهبندیها به این مورد دست پیدا کنه یعنی به قدر کافی آگهی و کارجو وجود دارند البته اینکه چقدر تونسته این روند رو حفظ کنه و تاثیر رقبا بر روی اون چی بوده جای سوال داره.
- دومین معیار Matching Quality هست، یعنی اینکه مجموعه تدابیری که درون پلتفرم اندیشیده شده اعم از بخش جستجو، طراحی تجربهی کاربری، و پیشنهادهایی که به دو طرف نشون داده میشه چقدر منجر به این میشه که ارزش و Valueای که هر دو طرف به دنبالش هستند بینشون تبادل میشه.
در واقع Matching Quality هست که تعیین و تضمین میکنه که یک پلتفرم میتونه ارزش واقعی رو منتقل کنه و به یک رشد پایدار بلند مدت دست پیدا کنه یا نه، که همش وابسته به خود محصول و نحوهی سرپرستی پلتفرم و سرویس(Service Curation) داره. این مورد دقیقا جایی هست که بنابر فرضیه ابتدایی ایرانتلنت با مجموعه تغییراتی که در سالهای اخیر در خودش داده و با اضافه شدن قابلیت "پریمیوم"، خودش رو با چالش روبروکرده و رشد بلند مدت خودش رو فدای کسب درآمد بیشتر از راههای مختلف کرده که نهایتا به آسیبپذیری بیشتر ختم خواهد شد.
- آخرین فاکتور Trust است به این معنی که کاربران چقدر از ریسکِ ناشی از واردِ تعامل شدن با پلتفرم برای برطرف کردن نیازهاشون احساس راحتی و رضایت میکنند.
حالا که کلیاتی از مبانی بحث رو با هم بررسی کردیم بریم ببینیم طرفین به دنبال بدست آوردن چه ارزشهایی هستند.
موارد زیر به نظرم رسید جزو ارزشهای مهمی است که کارجویان از سایتهای کاریابی انتظار دارند:
1. تعداد برندهای کارفرمایی، تنوع حوزههای آنها و کیفیتشان مطلوب باشد
2. تعداد و تنوع موقعیتهای شغلی مورد انتظارشان زیاد باشد
3. فرایند یافتن موقعیتهای شغلی و ارسال درخواست همکاری آسان باشد
4. رزومه و درخواستشان دیده و توجه شود
5. بتوانند از مراحل و فرایند استخدامی در هر گام آگاه شوند.
و موارد زیر به نظرم خلاصه ارزشهایی است که کارفرمایان به دنبال آن هستند.
هدف نهایی از مجموع انتقال این ارزشها توسط پلتفرم این است که کارجو در سریعترین زمان، با کمترین هزینه و انرژی، بهترین کارفرمای مناسب خودش را پیدا کنه و استخدام بشه. اگر پلتفرم واسط کاریابی بتونه این Matching رو با کیفیت مطلوب انجام بده، در نهایت موفق خواهد شد که بتونه اعتماد طرفین رو به خودش جلب کنه و در پس اون اعتماد شکل خواهد گرد که نهایتا به اثر شبکهای مثبت (Positive Network Effect) ختم خواهد شد.
فرضیهای که دارم این هست در چند سال اخیر ایران تلنت فارغ از هرگونه Segementation, Targeting و Positioning ای که داشته با افزودن ویژگی "پریمیوم" بیش از گذشته به سرپرستی خودش بر روی پلتفرم (Platform Curation) لطمه زده است برای اینکه چرایی را بررسی کنیم ابتدا ببینم کاربران پریمیوم از چه چیزی بهرهمند میشوند.
"آمار مشاهده رزومه" و "وضعیت رزومههای ارسالی"
این دو مورد نیاز کارجو ۵ام یعنی آگاهی از مراحل و فرایند استخدامی را دچار مشکل میکنند. این حق کارجو است که بفهمد درخواستهایی که ارسال کرده است در چه وضعیتی قرار دارند. و سلب و سپس اعطای آن در ازای دریافت مبلغ برای ارزشی غصب شده سبب از بین رفتن Trust شده و کارجو را به پلتفرمهای رقیب برای ارسال درخواست برای همان موقعیت هدایت میکند که به تبع اون در اثر اثر شبکهای منفی که ایجاد شده است کارفرمایان نیز تمرکزشان را بر روی سایتهایی خواهند گذاشت که کارجویان بیشتری وجود دارند.
این موارد از دید برندینگ و مارکتینگ نه تنها Point of Diffrentiate در محصول برای کارجو ایجاد نمیکنند بلکه در مقایسه با رقبا عدم سلب این نیاز را باید به عنوان Point of Parity برای عقب نماندن از قافلهی رقابت بازاری محدود دید که حالا در ایرانتلنت در قاموس Point of Suffering کارجویان ظاهر شده است!
"اولین در نتایج جستجوی شرکتها باشید" و "ارسال خودکار رزومه"
این موارد اگر خوب پیاده سازی شود خوب هستند و اگر به شیوهی نادرستی پیاده سازی شوند میتوانند Quality Matching و Trust را به شدت مورد هدف قرار دهند. اگر صرف پرداخت مبلغ، فرد کارجو در نتایج جستجو بالاتر نشان داده شود اما سنخیتی بین توانمندی کارجو، نیاز کارجو و هدف کارجو با نیاز کارفرما و شرح شغلی نباشد و محصول در اتصال این دو در نقطهی جستجو مشکل داشته باشد، پلتفرم نمیتواند به هدف خودش در این بخش دست یابد.
با توجه به اینکه بررسی نتایج جستجو توسط کارفرما تعداد محدودی دارد و قاعدتا کارفرما تمامی نتایج را بررسی نمیکند. سوال اینجاست که:
"نشان آماده به کار"
چند سوال راجع به این خصیصه:
"حقوق"
دانستن بازه حقوق و شرایط کار به ارسال و دریافت درست درخواستها و برآورده سازی انتظاراتشان کمک میکند، از سوی دیگر مانع از افزایش رزومههای ارسالی برای موقعیتهای شغلی میشود که تطابقی بین خواستهها وجود ندارد و اسمشان عملا Spam است. در نتیجه اگر حقوق برای کارجو مشخص و معین باشد طرفین زودتر به مقصود خودشان میرسند و اگر انتظارات طرفین در همین مرحله حقوق برآورده نشود بسیاری از درخواستهای بینتیجه حذف شده و پلتفرم به رسالت اصلی خودش یعنی تطبیق انتظارات در سریعترین زمان و با صرف کمترین انرژی عمل میکند.
جمعبندی و پیشنهاد
اگر ایرانتلنت میخواهد روند رو به رشد خودش را حفظ نماید و در مقایسه با رقیبانی چون جابینجا، جابویژن، کاربوم، کوئرا و ... از قافله عقب نماند باید چوب را از لای چرخهای موتور محرک خودش که ایجاد کنندهی ارزش برای کاربرانش است خارج نماید و تمرکز خودش را بر روی الگوریتمهای Text Mining و هوش مصنوعی برای بهبود بیش از پیش Matching بگذارد. در این راه قطعا با چالشهای زیادی مانند پردازش زبان فارسی، عدم وجود استاندارد در رزومه نویسی و ... مواجه خواهد بود که تا آن زمان که بتواند به یک راهکار مقیاسپذیر و اتوماتیک دست پیدا کند میتواند از Key Account Managerهایی بهره بگیرد تا به صورت دستی در قبال پولی که تحت عنوان پریمیوم پرداخت میشود کارجویان را در راه یافتن بهترین شغلشان یاری کنند. متریکهای نهایی قطعا خروجیهایی خواهد بود که رضایت هر دو سمت را افزایش دهد و به صورت کمی بتواند درصد اشتغال موفق موقعیتهای شغلی را برای طرفین افزایش داده و مدت زمان آن را کاهش دهد.