ویرگول
ورودثبت نام
علیرضا غفاری
علیرضا غفاری
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

تحلیل داستان «خواهران» اثر جیمز جویس در مجموعه دوبلینی ها

خلاصه داستان

وقتی راوی به خانه باز می گردد، کاتر پیر که دوست خانوادگیشان است خبر مرگ پدر فلین را به راوی می دهد. پدر فلین و راوی جوان رابطه ای داشتند که کاتر پیر و عمویش فکر می کردند رابطه ای ناسالم بوده و نباید بین پدر فلین و یک بچه این رابطه باشد، اما وقتی راوی(پسر جوان) بحث هایی را که او و پدر فلین در مورد تشریفات کلیسا داشتند، در داستان بازگو می کند، نقشش در این رابطه به عنوان روحانی پررنگ می شود. سپس در هنگام خوابیدن راوی سعی می‌کند بفهمد که چرا کاتر و عمویش نمی‌خواهند که او با پدر "فلین" ارتباط برقرار کند؛ سپس او رویایی می بیند یا خیال می‌کند که پدر فلین می‌خواهد چیزی را به او اعتراف کند.

خواهران اثر جیمز جویس
خواهران اثر جیمز جویس

با اینکه راوی و پدر فلین رابطه استاد و شاگردی داشتند و راوی از پدر فلین چیزهای زیادی آموخته است، اما اصلا از مرگ او اندوهگین نیست، حتی احساس آزادی هم می کند. راوی به همراه زن عمویش به مراسم سوگواری پدر فلین می رود تا در تشریفات مرگ شرکت کند. او جسد پدر فلین را در تابوت می بیند. و خواهران پدر فلین را ملاقات می کند. خواهر پدر فلین در مورد پدر فلین صحبت می کند و اینکه او برای مدتی دچار ناپایداری روحی شده بود و این شغل برای او بیش از اندازه سنگین بوده است.

تحلیل درون متنی

در داستان خواهران اولین داستان از مجموعه داستان های کتاب دوبلینی ها اثر جیمز جویس، پدر فیلین بر اثر سکته های متوالی فلج شده است و در همان ابتدای داستان خبر از مرگ او می آید. اما علت زوال او حتی تا بعد از فرا رسیدن مرگش همچنان برای خواننده آشکار نمی شود. فقط آنچه بر اساس روایت خواهرش متوجه می شویم ناپایداری روحی اوست. خواننده هرگز دقیقاً نمی فهمد که چه مشکلی برای او رخ داده است. اولین موضوع در این داستان که به آن اشاره می شود "فلج"بودن است.

جویس فقط به اندازه ای در مورد پدر فلین اطلاعات ارائه می دهد تا خواننده گمان کند که او شخصیتی بدخواه است، اما هرگز این اطلاعات به اندازه ای نیست که خواننده، داستان کامل را بداند. چنین تکنیکی در پاراگراف اول داستان نیز مشهود است. راوی وقتی به پنجره پدر فلین نگاه می کند به کلمه فلج فکر می کند و می گوید این کلمه عجیب به نظر می رسد، همچون کلمه gnomon(شاخص: اصطلاحی که به طور کلی به ابزار اشاره دارد، مثل دست روی ساعت آفتابی، که چیزی را نشان می دهد). جویس دقیقاً در این داستان این کار را انجام می دهد: او به جزئیات اشاره می کند، اما هرگز پازل داستان را کامل نمی کند.

ناتوانی راوی و زن عمویش در خوردن و صحبت در هنگام دیدار با خواهران، حس فلجی را به یاد می آورد که راوی آن را در بند آغازین داستان به پدر فلین در حال مرگ متصل می کند. در "خواهران" ، چنین فلجی از طریق پدر فلین به دین متصل است. انداختن جام شراب توسط پدر فلین به علت لرزش دستانش شاید نشانه ای از سست شدن اعتقادات او یا نشانه ای از ترس او نسبت به گناهی بزرگ دارد. گرفتن مجدد همان جام شراب در تابوت نشان می دهد که آیین های مذهبی در ایرلند منجر به فلج شدن می شدند. آنقدر آیین های مذهبی در فرد رسوخ می کنند که شخص تبدیل به یک جسد می شود و باید بدون چون و چرا تمامی اوامر آن را بپذیرد. جویس با جام شراب چنین بازی را انجام می دهد.

خواهرانش همچنین مرگ او را به فشارهای زندگی روحانی نسبت می‌دهند. پدر فلین خود را نیاز به اعتراف کردن می بیند و در شبی که ناپدید می شود او را به تنهایی در محل اقرار به گناهان پیدا می کنند. پدر فلین چه گناهی کرده که در حال اقرار به گناهان در نزد خود است؟ آیا اینها گناهانی از جنس ضعف در ایمان است یا ارتکاب عملی شیطانی؟ جویس این را آشکارا به ما نمی گوید.

تحلیل برون متنی

اما تحلیل دیگری که می توان بر این داستان نوشت، تحلیلی برون متنی است. به این معنا که آیا می توان رابطه ای بین شرایط اجتماعی زمانه و این داستان برقرار کرد؟

داستان خواهران ابتدا در سال 1904 در نشریه Irish Homesteadمنتشر شد. بعدها جویس بعد از تجدیدنظری در داستان آن را به صورت مجموعه داستان در کتاب دوبلینی ها در سال 1914 منتشر کرد و اولین داستان خود را در این کتاب به «خواهران» اختصاص داد.

قابل توجه است که داستان خواهران با موضوع «فلج بون» شروع می شود. در تحلیل درون متنی رابطه بین فلج بودن پدر فلین و مذهب واکاوی شد. اما آیا رابطه بین جامعه و فلج بودن را می توان در این اثر جویس پیدا کرد؟

فرهنگ ایرلند در آن دوره به شدت تحت سیطره کلیسای کاتولیک رومی بود و خود را وفادار به آن می دید. پدر فلین نماینده جامعه فلج شده ای است که در لوای کلیسای کاتولیک آخرین نفس های خود را می کشد. و این توانایی کلیسا، برای فلج کردن دیگران است. از طرفی ایرلند زیر پرچم انگلیس بود و جنگ های زیادی در آن دوره برای استقلال ایرلند جریان داشت. که این استقلال تا سال 1922 به طول انجامید. شاید این دو نیرو یعنی فرهنگ کلیسا و بودن زیر پرچم انگلیس، از نظر جویس دو نیروی فلج کننده محسوب می شدند که منجر به زوال جامعه ایرلند شده بودند. و پدر فلین نیز نمادی از آن جامعه بود.

جیمز جویسخواهراننقدتحلیلدوبلینی ها
یادداشت های یک مدیر عامل
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید