این دسته افراد احساس می کنند که بچه خدا هستند و خدا مثل پدرشان، از آنها مراقبت می کند و گوش به فرمان آنهاست تا خواسته هایشان را برآورده کند.
از درون احساس می کنند از بقیه برتر و بالاتر هستند اما برای اثبات برتری شان کاری نمی کنند و از درون این احساس عمیق را دارند.
خود را بسیار بزرگ و عظیم الشأن می دانند و از اینکه در میان انسانها (از نظر او به ظاهر انسانها) گیر افتاده اند ،بسیار احساس غریب و رنج و زحمت دارند و فکر می کن انسان ها موجودات نادانی هستند که باید هر چه زودتر بفهمند او کیست و کمر به خدمت ایشان ببندند.
از ذهن و کارهای مربوط به ذهن فراری هستند، حوصله فکر کردن ندارند، مثلا درس خواندن و یا هر چیزی که نیاز به ذهن باشد، برایشان غیر قابل انجام است.
بدون چهارچوب هستند و هیچ حد و حدود و قانون و مقرراتی برای خودشان قائل نبوده و دوست دارند که آزاد و یله و رها باشند.
در کودکی بسیار خوشخواب و متوقع هستند و همه را در خدمت خودشان می دانند.
اغلب در کودکی لباسهای دخترانه می پوشند و به کارهای دخترانه علاقه نشان می دهند و بازی های دخترانه برایشان جذاب تر از بازی های پسرانه مثل تفنگ بازی و توپ بازی است.
دوران تحصیلی اصولا اهل درس خواندن نیستند.
در مفاهیم فلسفی بسیار قوی هستند، توی درک و فهم مفاهیم فلسفی توانمند و قوی عمل می کنند، برای همین میلی به درس خواندن و مدرک گرفتن، ندارند.
طبیعت دیونوسوس به طبیعت زنان بسیار نزدیک است و از آنیمای بالایی برخوردار هستند، به راحتی با زن ها ارتباط برقرار می کنند، حتی بسیار بهتر و درست تر از خود زن ها. به گونه ای که زن ها احساس نمی کنند که با یک مرد ارتباط دارند.
بنابراین برای ارتباط ترجیح می دهند با زنان ارتباط برقرار کنند، چون حرف آنها را بسیار بهتر می فهمند و احساس نزدیکی زیادی به ایشان می کنند و می توانند با آنها هر طور که می خواهند و بدون هیچ ملاحظه ای رفتار کنند و بالا و پایین های احساسی شان را با ایشان زندگی کنند.
علاقه ای به ارتباط با همجنسان خودشان ندارند، چون هیچ احساس مشترکی با آنها ندارند و حوزه هایشان متفاوت است.
با شخصی ازدواج می کنند که بتواند نیازهای ایشان را هر آنچه که باشد، برطرف نماید و در قبال این رفع نیازها از او توقعی نداشته باشد و مزاحم فضاهای شخصی و خصوصیاش نشود و فقط در این حالت است که تا حدودی برایشان راضی کننده بوده و باعث رفاه و آسایش و راحتیشان می گردد.
حتی همسرشان در نقش مادر برایشان ظاهر میشود و سرویس و خدمات مادرانه به ایشان می دهد و نه صرفا همسرانه.
حتی فرزندشان نمی تواند از نظر گیرندگی از آنها سبقت بگیرد، یعنی به قدری خودشان سرویس می گیرند که جایی برای سرویس گرفتن فرزندشان باقی نمی ماند.
او به هر چه در لحظه ی حاضر میگوید اعتقاد دارد. ولی نمیتوان بعداً برای انجام آن به او اتکا کرد.
بی ثبات و غیرقابل اتکا است و مسئولیت های سنتی پدر بودن را به دوش نمیگیرد.
او هرگز نمیتواند یک پدر سنتی باشد، ولی ممکن است به یک پدر ” درخانه” که بطور غریزی با بچه هایش نزدیک و صمیمی است تبدیل شود .
اهل کار کردن نیست و فکر می کند هیچ کاری شایستگی این را ندارد که او انجام دهد.
فکر می کنند همیشه باید افرادی در جامعه وجود داشته باشند که کار کنند و مقدمات و مسائل زیربنایی را آماده کنند تا ایشان زندگی راحت و بی دردسری داشته باشند و بتوانند در آرامش و امنیت زندگی کنند.
دوست دارند که همیشه در خانه باشند و از خانه بیرون نروند، کارهایی مثل استاد معنوی شدن، موسیقی زدن برای دل خودشان و . . .
لباس پوشیدن، مدل مو و آرایش صورت این افراد خاص خودشان است و خیلی جامعه پسند نیست.
یک عالمه چیز از خودشان آویزان می کنند، مثل گردنبند و دستبند و . . .
تمایل به داشتن موی بلند دارند، ریش بلند و مویی که روی گوش را بپوشاند.
دیونوسوس تایپها تمایل شدید به هرگونه از خود بی خود شدن ذهنی به واسطه هر عامل بیرونی و یا درونی دارند و برای رسیدن به آن از هر وسیله ای استفاده می کنند، چه با مدیتیشن و چه با مواد روان گردان.
به موسیقی علاقه دارند، از سازهای کوبه ای مثل دف و تومبا خوششان می آید و در مجالس عرفانی از خود بی خود می شوند.
دوستانشان بسیار ایشان را دوست داشته و ارتباط خوبی با آنها دارند، همیشه و در همه حال هواخواه ایشان هستند و حتی در موارد بسیاری، بی شائبه از ایشان محافظت و نگهداری می کنند و بدون هیچ توقع و چشم داشتی، هر کمکی حتی نقدی و مالی به ایشان می دهند.
همیشه یا نسبت به موضوعی با تفاوت است و یا بی تفاوت (عاشق و یا فارغ).
تضادهای ذهنی عجیب و غریبی دارند، در عین اینکه خودشان را تخم دوزرده جهان هستی می دانند، در همان حال احساس پوچی و یأس فلسفی عمیقی را تجربه می کنند و از این تضاد رنج می کشند.
یا در عین حال که علاقه شدیدی به کسی دارند، احساس بی علاقگی را نسبت به او در خودشان احساس می کنند.
با مادرشان رابطه صمیمی و عمیقی دارند و وابستگی عمیقی را تجربه می کنند و هر دویشان از این وابستگی به هم لذت می برند.
تعهدات اجتماعی برایشان بی معنی است و فکر می کنند این تعهدات برای بقیه افراد است که بتوانند به خوبی به آنها خدمت کنند و برای اینکه از چارچوب های جامعه زئوسی آپولویی دور شوند، دائما به فکر فرار از زندگی و رفتن به جایی دوردست هستند.
از رقابت با سایر افراد دوری می کنند، چون اصلا آنها را در حدی نمی دانند که بخواهند با آنها رقابت کنند و در واقع خودشان را از جنس اینکه بخواهند با هر کسی هر نوع رقابتی را تجربه کنند، نمی دانند و خود را برتر و بالاتر می دانند.
انگار که جهان هستی در خدمتگذاری ایشان حاضر است و گوش به فرمان آنهاست تا هر گونه امکانات رفاهی برایشان فراهم باشد، بهترین همسر، بهترین غذاها، بهترین امکانات و .. . .
بررسی دقیق نوع فعالیت این کهن الگو ها ، نیازمند تحلیل و واکاوی دقیق با در نظر گرفتن شرایط پیرامون و درون فرد است.لیکن ما در این مجموعه مطالب به اختصار به نکات کلیدی و بارز ، که از اهمیت بیشتری برخوردارند خواهیم پرداخت !
برای اطلاع از اینکه شناخت و آگاهی از ویژگی های هر آرک تایپ چه کاربردی در زندگی روزمره مان دارد، حتما پست اول ما در این لینک را مطالعه کنید.
شما می توانید برای آگاهی از تیپهای شخصیتی فعال در خود بر اساس کهن الگوهای شخصیتی پانزده گانه اسطوره های یونانی به این لینک در سایت کیمیای آگاهی مراجعه کنید.