fatemeh ghasemi
fatemeh ghasemi
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

در سه‌شنبه‌ها

سه شنبه‌ها را دوست دارم. سه‌شنبه‌های پاییزی را بیشتر.

طبق یک قرار نوشته نشده بین ما و هوا، سه‌شنبه‌ها هوا بهتر است. اگر روز قبل آفتاب باشد، سه شنبه باران است. اگر دوشنبه روز کم‌حوصله‌ای باشد، سه شنبه خندان و امیدبخش است. اگر شب قبل بی‌حال و حوصله باشد؛ سه‌شنبه پرشور و انرژی است.

سه‌شنبه‌ها ضیافت املت است توی یک کافه بی‌درو‌پیکر و قدیمی. بعد دویدن. بعد کل‌کل کردن با مربی باشگاه. بعد رسیدگی به خانه و لش کردن روی یک مبل جلوی تلویزیون با عطر عودی که در مرحله آخر تمیزکاری خانه روشنش کردم. سه‌شنبه‌ها روز گشتن با زهرا و صحبت از چرت‌ترین موضوعات زندگی است. روز غیبت از آدم‌های قدیمی و مشترک. روز خندیدن به اتفاقات مسخره‌ای که در خیابان می‌افتد، روز بی‌نقاب شدن.

سه‌شنبه‌ها روز من است. روز خود خودم. می‌توانم در این روز انتخاب کنم که نقابی روی صورت نداشته باشم. یا می‌توانم نقابی به صورت بگذرا م که همیشه دلم می‌خواسته. سه‌شنبه‌‌ها می‌توانم هیچ‌کار نکنم و همه کار کنم. روز انزواهای خودخواسته و تعامل‌های خودخواسته.

سه‌شنبه رودم. یا شاید باد. گاهی جاری و پرهیاهو، گاهی رها و خاموش.

هفتهرودزندگی
در بند ِ کلمات و علاقه‌‌مند به کسب و کار با کلمات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید