دیدید گاهی اوقات هرکار میکنی نمیشه؟
دست به هرچی میزنی نمیشه؟
هر راهی رو امتحان میکنی نمیشه؟
الان زندگی من شش ماهه که نمیشه! هرچیزی نمیشه! هرکاری نمیشه! هر خواهشی نمیشه! هر آرزویی نمیشه!
کارم نمیشه! رابطهم نمیشه! پول دراوردنم نمیشه! استخدامم نمیشه!
و تنها چیزی که میشه بزرگ شدن منه! تولدم نزدیکه. گذشتن روزا هی میشه و پیرتر شدن من و نشدنهای مداوم هی بیشتر میشه. و این بین خدا هم با هیچکار نکردن و دست رو دست گذاشتنش بیشتر کمک میکنه که نشه!
درد اینجاست که این بار نمیدونم باید چه کار کنم. هر پلنی که به ذهنم رسیده رو انجام دادم. هرجا و هرکاری که فکرشو میکردم. حتی صبوری رو هم به عنوان یه پلن اوردم وسط و گفتم اوکی...صبوری میکنم. اما حتی تو صبوری هم نمیشه...
خستهم . خیلی خستهم.