حمیدرضا قاضی مقدم - یک شیفته‏ ی بازاریابی
حمیدرضا قاضی مقدم - یک شیفته‏ ی بازاریابی
خواندن ۱۰ دقیقه·۴ سال پیش

دوئل مارکت‏ های ایرانی و سوپراپ ‏های ایرانی و دعوت به بازاندیشی و رفع تعارض

دو روند عمده کسب ‏وکارهای مبتنی بر اپلیکیشن

رویکرد جهانی کسب‏ و‏کارهای مبتنی بر اپلیکیشن در سال‏ های اخیر دو مسیر مجزا را دنبال می‏ کرده است: ۱) ارائه اپلیکیشن ‏های تخصصی عمدتاً تک ‏منظوره با هدف ارائه یک خدمت خاص ولی بصورت کامل، عمیق و تخصصی و ۲) ارائه اپلیکیشن‏ های چندمنظوره با قابلیت ارائه همزمان چند سرویس مختلف به کاربر و در نهایت تبدیل‏ شدن به سوپراپلیکیشن. از بین این دو رویکرد، رویکرد نخست را می‏توان شیوه محبوب کسب‏ وکارهای مبتنی بر اپلیکیشن غربی دانست و رویکرد دوم را شیوه محبوب دهه اخیر کشورهای آسیایی و بویژه آسیای جنوب شرقی و البته برای هر یک از این دو رویکرد، نقاط قوت و ضعف مشخصی مترتب است. با این حال بررسی روند چند سال اخیر کشور ما در این زمینه نیز حاکی از تمایل مجموعه ‏های بزرگ کسب ‏وکاری برای حرکت در مسیر عرضه سوپراپ هاست و همین الان هم مجموعه ‏ها و اپلیکیشن‏ هایی داعیه سوپراپ بودن و مجموعه ‏ها و اپلیکیشن‏ های دیگری هم داعیه حرکت در مسیر سوپراپ شدن را دارند. با ذکر این نکته که هدف از این یادداشت، نقد و بررسی صحت و سقم این ادعاها نیست و شاید در یادداشتی دیگر و غرض، چیز دیگری است.

مارکت‏ ها و سوپراپ ‏های ایرانی و یک تعارض نوظهور

سوپراپ‏ ها حسب ماموریت ذاتی خود و در مسیر تکامل، به دنبال تکمیل سبدی از سرویس‏ های متنوع هستند و به تدریج و نسخه به نسخه، بر دامنه سرویس ‏های خود (که هر یک می‏ توانند به تنهایی یک اپلیکیشن مجزا باشند) می‏ افزایند. به این ترتیب و حسب نقشه راهی که در پیش گرفته ‏اند، یک روز مثلاً سرویس خرید شارژ و بسته، روز دیگر سرویس کارت ‏به ‏کارت، روز بعد و نسخه بعد سرویس پرداخت قبض و به تدریج بازی و سرگرمی و پیام ‏رسانی و خدمات در محل و بیمه و گردشگری و … . به نظر می ‏رسد که ادامه این روند، در ظاهر امر، تبدیل سوپراپ ‏ها به مینی ‏مارکت‏ هایی است که به فراخور چشم‏ انداز و ماموریتشان، از هر سرویسی یکی را در خود تعبیه کردند و مجموعه پایگاه کاربری خود را به سوی آن سوق می‏ دهند و طبیعتاً، بخشی از تقاضای روزمره کاربران را که می‏ توانست به سوی نصب اپلیکیشن‏ های مجزا از مارکت ‏ها سوق داده شود، جذب می ‏کنند.

البته در این مسیر، مارکت ‏های ایرانی هم دست روی دست نگذاشته‏ اند و با احساس خطر ناشی از احساس رقابت بند فوق، رویکردهایی را در پیش گرفته ‏اند که با محدود کردن رشد سوپراپ ‏ها، کمی از بار مخاطرات این فضا بکاهد. مثلاً اصرار بی نتیجه مارکت‏ های ایرانی برای پیاده ‏سازی کیف پول اختصاصی‏ شان و یا محدودیت امکان همکاری بین اپلیکیشنی در کسب‏ و‏کارهای بزرگ (که اصولاً یکی از دلایل وجودی‏شان برخورداری از ظرفیت توسعه کسب‏ وکار، پیاده‏ سازی کیف پول، برخورداری از پایگاه گسترده ‏تر کاربری و قابلیت ارائه خدمات بیشتر به کاربران و … است)، از همین قبیل محدودیت‏ هاست. محدودیت‏ هایی که هرچند ممکن است کمی مسیر دستیابی سوپراپ ‏ها به هدف را طولانی‏ تر کند، ولی از ادامه راه منصرفشان نمی‏ کند و چه بسا در نهایت، به ضرر مارکت‏ های ایرانی نیز منتهی شود. چطور؟

همکاری با مارکت ایرانی، کفه‏ ی ارزش و کفه‏ ی هزینه

در ارزش ایجاد شده بواسطه استفاده از مارکت ‏های ایرانی هیچ شکی نیست. مشخصاً ظرفیت‏ ها و تسهیلات ناشی از قراردادن اپلیکیشن در مارکت ‏های معتبر ایرانی و خارجی بر هیچ توسعه‏ دهنده اپلیکیشنی پوشیده نیست و اعتبار و اعتماد کاربران به این مارکت‏ ها، رفتار کاربران در مارکت ‏ها (جستجو و پرسه ‏زنی در مارکت‏ ها و بررسی و نصب اپلیکیشن‏ های جدید و …)، زیرساخت‏ های فنی قابل اعتماد و پایدار و … بسیار پربهاست. ولی در هیچ کجای دنیا مبنای تصمیم هیچ کسب‏ و‏کار معقولی، توجه صِرف به ارزش ‏های یک قابلیت و بی‏ توجهی به هزینه ‏های ناشی از این قابلیت نیست و این برآیند داده ‏ها و ستاده ‏های هر معامله و تبادل کسب ‏و‏کاری‏ست که بر سرنوشت هر تعاملی تاثیرگذار است. با این نگرش، پذیرش بسیاری از محدودیت‏ های مارکت‏ ها که مشخصاً سوپراپ ‏ها را هدف می‏ گیرد، هزینه‏ های بسیاری را برای سوپراپ‏ها ایجاد می‏ کند که کفه‏ ی ترازو را به سمت ترک این مارکت ‏ها و بارگذاری اپلیکیشن‏شان در مارکت‏ های خارجی سنگین‏ تر می‏کند.

هدایت کاربران به مارکت ‏های خارجی و پاس گل به رقبای خارجی

نتیجه محدودیت‏های اعمال ‏شده از سوی مارکت‏ های ایرانی، هرچند ممکن است بواسطه ایجاد هزینه‏ های جنبی ناشی از اعمال این محدودیت‏ ها و کند کردن روند توسعه کسب‏ وکار، تیم ‏های کوچک و متوسط را در همان مرحله ایده و یا اواسط مسیر از ادامه راه منصرف سازد، انصراف مجموعه ‏های بزرگ از روند تبدیل‏ شدن به سوپر اپ را به همراه ندارد و تنها جهت جریان نصب اپلیکیشن را دستخوش تغییر و تحول می‏ سازد. تحت این شرایط، عمده جریان نصب اپلیکیشن ‏ها معطوف به نصب مستقیم از سایت توسعه ‏دهنده و یا مارکت‏ های خارجی می‏ شود و به همین واسطه چند اتفاق عمده رخ می‏ دهد:

  • ظرفیت نصب و کاربری سوپراپلیکیشن ‏ها که بواسطه منابع مالی شرکت‏ های بزرگ می‏توانست معطوف به نصب از مارکت‏ های ایرانی شود، به سمت نصب مستقیم از سایت و یا مارکت‏ های خارجی (مشخصاً گوگل ‏پلی) می‏شود و مارکت‏ های ایرانی از این جریان ورودی بی‏ نصیب یا کم ‏نصیب می ‏مانند.
  • هدایت سوپراپ ‏ها به مارکت‏ های خارجی در بلندمدت، رفتارسازی پایداری را در کاربران به همراه داشته و منجر به تغییر ترجیح کاربران در نصب اپلیکیشن از مارکت‏ های ایرانی به سمت مارکت‏ های خارجی شده و از این محل، مخاطراتی را متوجه کسب ‏و‏کار مارکت ‏های ایرانی می ‏کند.
  • یکی از رفتارهای کاربران در حین مراجعه به مارکت‏ ها برای نصب اپلیکیشنی خاص، جستجو، بررسی و نصب اپلیکیشن ‏های دیگری است که عملاً هم ‏افزایی قابل توجهی را برای مارکت‏ های ایرانی و دیگر اپلیکیشن‏ های قرارداده شده روی آنها نیز به همراه دارد. با تغییر جریان این رفتار به سمت مارکت‏ های خارجی، این هم‏ افزایی نیز عملاً نادیده گرفته می‏شود.

در نتیجه این امر، می ‏توان مارکت ‏های ایرانی را از محل اتخاذ چنین تصمیمات سختگیرانه ‏ای که قطعاً با نیت تحقق اهداف کسب‏ وکاری اتخاذ شده ‏اند، تا حدودی از این تصمیم متضرر نیز دانست. برای درک ابعاد حدودی این ضرر، هدایت روزانه چند صد هزار کاربر به مارکت ‏های خارجی که می‏ توانست به مقصد مارکت ایرانی بوده و از کنار این مراجعات، نصب اپلیکشن‏ های دیگر موجود در این مارکت ‏ها و در نهایت، افزایش همزمان کاربران اپلیکیشن‏ های دیگر و بالا بردن سهم درآمدی مارکت‏ ها از محل ارائه خدماتشان به اپلیکیشن ‏های درآمدزا را به دنبال داشته باشد، عملاً حذف و یا ناچیز ساخته است.

پس تکلیف منافع مارکت ‏های ایرانی چه می ‏شود؟

نقش مارکت‏ ها در اکوسیستم کسب ‏وکارهای مبتنی بر اپلیکیشن را نمی ‏توان و نباید نادیده گرفت و حسب همین واقعیت، تضمین منافع مارکت‏ ها نیز برای پایداری و ارتقای این صنعت ضروری و بدیهی است. این تضمین تا پیش از ظهور سوپراپ‏ ها به شیوه فعلی قابل مدیریت بوده و طبیعتاً مادامی که اتفاق جدیدی نیفتاده باشد، می‏ توان ادامه این روند را متصور بود. ولی آیا واقعا بروز و ظهور روند سوپراپ و اپلیکیشن‏ های چندمنظوره اتفاق جدیدی برای بازبینی در سیاست‏ ها و بازطراحی مبانی همکاری بین مارکت ‏ها و سوپراپ ها نیست؟

در حال حاضر مارکت‏ های ایرانی شرایطی را بدون توجه به ماهیت، اندازه، پتانسیل درآمدی و چشم ‏انداز اپلیکیشن‏ ها تدوین کرده و روی میز همه کسب‏ و‏کارهای مبتنی بر اپلیکیشن می‏ گذارند. حتی موضوع از این هم پیچیده ‏تر است و در مواجهه با چراغ سبز سوپراپ‏ ها و شبه سوپراپ ‏ها برای گپ‏ وگفت و کسب راهکار هم گویی گارد ویژه ‏ای دارند و گذر از شرایط فعلی را به مثابه تجاوز از خط قرمزی می‏ دانند که به هیچ وجه قابل مذاکره نیست. راهکار اما شاید در دل همین پاراگراف باشد؛ وضع چارچوبی لااقل کمی منعطف ‏تر و بازگذاشتن مسیر برای گفتگو و رسیدن به تعاملی هم که هم کفه منافع مارکت‏ های ایرانی برای سوپراپ‏ ها را سنگین ‏تر کند و هم مارکت‏ ها را از تحقق اهدافشان (که حتماً و منطقاً یکی‏ اش درآمدی است) باز ندارد. کافی است بازنگری مجددی در سبد شاخص‏ های کلیدی عملکردشان داشته باشند و ضمن توجه به شاخص درآمد، وزن شاخص حفظ یا کسب سهم بیشتر از بازار کاربران را هم در نظر بگیرند.

موارد کمی در دنیا هستند که با گفتگو حل نمی ‏شوند

هر چند این یادداشت به قلم کسی نوشته شده است که خودش در سمت سوپراپلیکیشن داستان قرار دارد، ولی در هیچ جای آن تلاش نشده از غیاب مارکت ‏های ایرانی در این یادداشت سوء استفاده شود. هرچند می‏ توان جای خالی اظهار نظر متولیان مارکت ‏های ایرانی را در این یادداشت خالی دانست و به موضوع، با دقت بیشتری از زاویه دید ایشان نیز نگریست. که اگر چنین است (که حتماً هم هست)، باب گفتگو را که از ما نگرفته‏ اند. یکبار غرور را کنار بگذاریم، دور هم جمع شویم، قهوه ‏ای بنوشیم و راجع به نگرانی هایمان، دغدغه ‏هایمان و جهت ‏گیری‏ هایمان صحبت کنیم. خدا را چه دیدیم!! شاید جواب داد و به راهکار قابل قبولی برای همه ذینفعان رسیدیم.



با این یادداشت و یادداشت های دیگرم در سایت drghm.com میزبان شما هستم.

حمیدرضا قاضی مقدم

اپلیکیشناپ استورمارکتگوگل پلی
گاه‏ نوشت ‏های یک بازایاب خرده‌نوشته‌ها، تحلیل‌ها و دیدگاه‌ها، خاطرات، اخبار و اتفاقات و درس‌های غیرحضوریِ یک شیفته‌ی بازاریابی حمیدرضا قاضی ‏مقدم | دانشجوی دکتری بازاریابی | دانشگاه علامه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید