چرا برندها برای دستیابی به تمایز، حتما نباید بندری برقصند، فیل هوا کنند و یا ...؟
پیش نوشت:
چند وقتی ست که بیش از قبل گرفتار کار شدم و همان اندک زمان موجود هم صرف جمع کردن رساله میشه. با این حال اگرچه فرصتی برای نوشتن نبود، ولی چشم کنجکاوم همچنان دنبال نشانه های جذابی از فعالیت ها و اقدامات بازاریابی و تبلیغات بود تا نگه دارم و روزی بنویسم. موضوع این پست هم از همان دسته موضوعات است، با این تفاوت که به سبب خاص بودنش، نتونستم خودم رو برای به تعویق انداختن نوشتنش کنترل کنم و متنی که می خوانید، نتیجه اش است.
اصل موضوع: مدتی است شرکتی به اسم زیتل در حوزه ارائه خدمات اینترنت پرسرعت و نامحدود شروع به فعالیت کرده و لابلای گشت و گذار روزمره ام در توییتر با اسمش و نظرات کاربران در مورد سطح سرویسش مواجه می شدم. تا این که تصویری از سوی یکی از دوستان در فضای توییتر منتشر شد که به شدت توجهم رو به خودش جلب کرد (تصویر پست). با این حال قبل از این که ادامه این پست رو مطالعه کنید، لطفا مجددا به عکس توجه کنید و ببینید آیا در عکس چیزی توجه شما را جلب می کند یا خیر؟
وسط نوشت:
برای جلوگیری از طولانی شدن نوشته، چند بند خلاصه زیر را در نظر بگیرید:
- زیاد گفته اند و شنیده ایم که در دنیای پر رقابت امروز، یکی از راه های بقا و حتی رشد برندها و کسب و کارها تمایزه.
- با استناد به هفت پی بازاریابی خدمت هم دستیابی به تمایز هم از هفت حالت خارج نیست: تمایز در محصول، نحوه و مجاری عرضه، قیمت گذاری، تبلیغات، فرایندها، افراد و شواهد فیزیکی.
- برندها هم حسب موقعیت و امکانات و توانایی خودشون می تونن از یک یا تعدادی از این انواع حالات ایجاد تمایز استفاده کنند.
با در نظر داشتن سه بند بالا، این که هنوز هم برندی باشه که بدون اتکای به تمایز، انتظار داشته باشه در فضای رقابتی موفق بشه و از اون بدتر، از این شرایط نالان باشه، حقی برای گلایه نخواهد داشت. چرایش را در قالب یک مثال ساده در تصویر فوق تقدیم کرده ام.
از سوی دیگر برای دستیابی به تمایز لازم نیست حتما فیلی هوا شود و یا برندی بندری برقصد و یا میمونی در کنار نام برند عنتربازی درآورد (که البته همون هم با استناد به تمایز در تبلیغات، قابل تحلیل و پذیرشه :))
با این همه لازمه در انتخاب تمایز، تلاش کنیم تمایزی رو ایجاد کنیم که برای بازار هدف سرویس و محصولمون جذاب و برانگیزاننده باشه، بر حساسیت و دقت ما تاکید داشته باشه، به عنوان عاملی جنبی روی ایجاد رضایت کاربران و مشتریان از محصولات و خدمات ما تاثیر مثبت داشته باشه و در کنار اینها، همراستا و تقویت کننده هویت برند ما باشه، به اندازه هزینه ایجادش (و حتی بیشتر از اون) برای ما آورده داشته باشه و ...
پس نوشت:
شاید براتون جالب باشه که این تصویر رو به افراد مختلفی از گروه های مختلف هم نشون دادم و واکنش اونها بر اساس تعلقشان به گروهی خاص متفاوت بود:
- خانم های متاهل و شاغلی که بلافاصله به پاپوش فرد نصاب اشاره کردند و از نوع اشاره شان معلوم بود روی مساله حساسیت زیادی دارند.
- خانم های خانه داری که بیشتر از پاپوش متوجه فرش تصویر شدند و راجع به زیبایی و خاص بودن آن نظر دادند.
- آقایانی که بیشتر از پاپوش، توجهشان جلب نشوته پشت فرد شده و دنبال نتیجه ای روی صفحه تلویزیون اند.
- و ...