ویرگول
ورودثبت نام
قیامت
قیامت
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

روح وتن



چراغ بیست و چهارم: روح وتن

آدمی هم از برون و اندرون

بی درنگ بر باد باشد بی سکون


در برون باشد شناور در هوا

دم بدم هم می دمد در سینه ها


غیر از این هم در دل ذرات تن

این هوا راز حیات است در بدن


راز برپائی جان و جسم ما

باشد از این گردش باد و هوا


پس چه باشد راز این باد و هوا

کو نباشیم لحظه ای بی آن براه


روح باشد کو بود راز حیات

کو بود ریحان حیوان و نبات


پس هوا در آدمی روح می شود

کو به اندر بازدم هو می شود


پس هوا و هو و روح آدمی

امر واحد باشدت در هر دمی


آدمی پس غرق اندر روح بود

کو بهر دم بی گمان هو هو کند


چون هوا با هو و یا هو آیدت

هر دمی ات حامل روح آیدت


گر زنی دم هر دمی با حق و هو

پس هوا تبدیل می گردد به روح


پس ببین که ریح ز تو روح می شود

همچنین باد و هوا هو می شود


غرق روحی از برون و اندرون

پس شوی انسان روحانی کنون


باد بی هو آتش جان می شود

باد با هو روح و ریحان می شود


کارگاه این چنین تبدیل جان

دل بود کو خانه ای باشد نهان


کارگاهی این چنین افسانه ای

خانه هو است یا بیگانه ای


کو بهشت و دوزخ از این خان جان

می نویسد سرنوشتت در جهان


گر زنی دم در خیال روی دوست

پس مسیحا دم شوی چون دم ز هوست


گر بدانی در دلت هو دم زند

پس هوا روحست و در عالم دمد


دم بدم او باشد اندر جان تو

می دمد روح از بر انسان تو


از برون و اندرون جان تو

او محاط است و محیط هر آن تو


پس هوا در سینه یا آتش شود

یا که روح گردد مسیحاوش شود


روح و ریح و آتش آید باد تو

تا کدامین نوع باشد یاد تو


آدمی با هر نفس یا روح مکد

یا به جانش می شود دیوی و دد


یاد حق روح می کند باد و هوا

غیر از این دیوی و حیوان دو پا


روح شناسان جهانند عاشقان

چونکه امر حق بود در جانشان


روح پدر باشد و تن همسان مام

من بود فرزند این زوجش تمام


مرگ باشد زایمان من ز تن

وقت بدرود و سفر سوی وطن


مدت این بارداری عمر ماست

پس طلاق جسم و روح ما رواست


جسم ما خوش حامله گی می کند

عزرائیل هم قابله گی می کند


پای من هرگز نیاید بر زمین

می رود در نزد رب العالمین


تن بود مادر که می گندد ز خاک

پس پدر هم می شود زین ننگ پاک


تن شود احیاء به وقت یوم دین

پس شکایتها کند از روح به کین


روح شود معذور و تن مأمور حق

من شود آن متهم اندر نسق


وقت دنیا آمدن کودک چو من

می کند زاری به وقت مرگ تن


چونکه من خیزد ز بین روح وتن

مستقل گردد چو عین روح و تن


روح و تن چون والدین من بود

پس کمال از روح، جمال از تن بود


در حیات خاک، من حائل بود

بین جسم و روح خود فاصل بود


وقت مرگش من بخیزد از میان

تن رود بر خاک و روح بر آسمان


هر چه از روح و بدن اندوخته من

این بود رزق و وجودش بعد تن


روح و تن در من یگانه می شود

این یگانه جاودانه می شود


از کتاب(چهلچراغ معرفت) اثر:

استاد علی اکبر خانجانی

لینک دانلود رایگان بیش از 171جلد کتاب-کتاب صوتی-اشعار عرفانی-معضلات جامعه ما با راه حل و... از همین نویسنده :



https://drive.google.com/file/d/1zXuKPJ1PuKONLewyXIe0huzfIxfU_GmT/view?usp=sharing


https://up.20script.ir/do.php?filename=c861-ketab1401.rar


یا از طریق یکی از کانال های تلگرامی :



https://t.me/sheytan_shenasi20/22


یا وب سایت :



https://www.khanjany.org

روحعلم روحاستاد علی اکبر خانجانیروح چیستتن
مجموعه آثار استاد علی اکبر خانجانی،بیش از 171جلد کتاب با موضوعات:خودشناسی،غزلیات،اشعار،عرفان، عرفان عملی، آفرینش انسان و جهان، تکامل ، نزول و عروج روح
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید