عشق
جهان شد مکان از زمان جدایی
خدا شد نهان در عیان جدایی
چو شد سر اسرار هستی هویدا
وصال آمد از نیستان جدایی
چو حق عاشق رؤیت روی خود شد
شده آب رویش روان جدایی
ز آدم جدا شد چو دل در فراقش
محال آمد اندر زنان جدایی
شدند عارفان عاشق خط فرقش
ببین خط وصل زین شهان جدایی
همه مرده اندر فراق زمانه
همه زنده در آسمان جدایی
نه اینی نه آنی تو از خود نهانی
همه این بُوَد از همان جدایی
وصال دو عالم که خواهی به یک دم
بُوَد بوسه ای بر لبان جدایی
نباشد سخن جز ز وصل و فراقش
ز وصل آمده این زبان جدایی
چو یاری جدا شد به یاری ز یارش
شود وصل وی داستان جدایی
اگر جان جانان بُوَد در گمانت
صبوری نما در میان جدایی
جهان شد جوان در وصال عزیزان
جوان پیر شد از گمان جدایی
همه فتنه از شوخی وصلت توست
نیایی به جدّ جز ز جان جدایی
جدا گشته از خویش ودر قصد خویشم
چو تیری رها از کمان جدایی
یکی بود و شد بی نهایت نبودن
جهان شد سراسر نشان جدایی
همه خویش غیرند و غیرند با خویش
به پا گشته است خانمان جدایی
نباشد یکی بندۀ وصل خوبان
همه بنده آب و نان جدایی
جدا شد خدا از خود و بی خود آمد
جهان شد از آن آرمان جدایی
چو وصل جمالش سراسر محال است
شده محشر از دوستان جدایی
بود باده بودن نه بودن کسی را
شده آدمی بادبان جدایی
بمیر تا بیابی ز وصلش حیاتی
بود جان تو پاسبان جدایی
همه عاشقند در ندید جمالش
همه واصلند عاشقان جدایی
شده دین و عرفان همه حق فرقان
شده دوزخی کافران جدایی
شده گردِ راهش وجود دو عالم
جدا شو تو زین خاکدان جدایی
جدا شو ز هستی از این تهمت خوش
فقط هستی بر آستان جدایی
شده جامعه محفل این جدایان
چو تاریخ هم کاروان جدایی
یکی چون جدا شد از این کاروانان
شود رهبر و ساربان جدایی
بود گاه گاهی وصالی ز مستی
بود جاودان ناگهان جدایی
چو این ساربان وصل بگسست و آمد
به آخر رسید هم زمان جدایی
عطش بی پایان برای چیزی که مطلقاً معلوم و محسوس نیست و گویی که اصلاً نیست: میل به فنا ! شاید این کامل ترین تعریف از عشق باشد . این تعریف به لحاظ منطقی و حسی عشق را مترادف عبث قرار می دهد و به لحاظ فلسفی آن را مترادف نیستی می سازد و به لحاظ دینی عشق را مترادف با خداجویی انسان می نماید و به لحاظ تجربی عشق را مترادف جنون می خواند.
منبع :کتاب اینست انسان،اثر استادعلی اکبرخانجانی،مولف 179جلدکتاب از منظر عقل ،قرآن،حوادث ،تجربیات بشرمدرن،بهمراه مکاشفات روحانی و مشاهدات عرفانی ،با ارائه راه حلهای خروج از انواع بحرانها و مشکلات عصر ما :