اپیکور در 341 قبل از میلاد در جزیره سرسبز ساموس متولد شد. در مقام یک نابهنجاری در بین جماعتی که غالب اوقات زاهدمنش و متنفر از لذت بودند، فیلسوفی وجود داشت که به نظر میرسید اوضاع را درک میکند و میخواهد کمک کند. آنچه بیدرنگ فلسفهی او را متمایز ساخت تأکید بر اهمیت لذت بود. اپیکور به عشق خود به غذای خوب اعتراف کرد.
لغتنامه انگلیسی آکسفورد: «اپیکوری: دلبستهی لذتجویی؛ بنابراین، خوشگذران، لذتطلب و شکمباره».
آنهایی که شایعات را شنیده بودند باید از کشف علایق واقعی فیلسوف لذت شگفتزده شده باشند. هیچ خانهی بزرگی در کار نبود. غذا ساده بود، اپیکور آب مینوشید و شامش نان، سبزی و به اندازه یک کف دست زیتون بود.
در قلب اپیکورگرایی این اندیشه وجود دارد که ما به هر دو سؤال «چه چیزی مرا خوشبخت خواهد کرد؟» و «چه چیزی مرا تندرست خواهد ساخت؟» به یکسان به طور شهودی پاسخ بدی میدهیم.
خوشبختی، فهرستی اپیکوری از داراییهای لازم:
1- دوستی
اپیکور چنین میگفت: بین تمام نیکیهایی که حکمت برای ما در بر دارد، دوستی پربهاترین است. دلبستگی او به معاشران همدل چنان شدید بود که توصیه میکرد بکوشیم هرگز در تنهایی چیزی نخوریم. در میان دوستان بودن یعنی همواره هویت خود را تأیید کردن؛ دانش و مراقبت و علاقهی آنها به ما این قدرت را میدهد که از رخوت و کرختی بیرون برویم. دوستان حقیقی، ما را بر اساس معیارهای دنیوی نمیسنجند، آنها به خود اصلی ما علاقه دارند. عشق آنها به ما متأثر از ظاهر یا جایگاه ما در سلسهمراتب اجتماعی نیست. قلیلی دوستان واقعی میتوانند عشق و احترامی به ما ارزانی دارند که ممکن است حتی ثروت قادر به تأمین آن نباشد.
2- آزادی (اجتناب از رئیسبازیها، اربابمنشی، همچشمی و درگیری)
اپیکور و دوستانش برای اینکه مجبور نباشند برای کسانی کار کنند که از آنها خوششان نمیآمد، خود را از دنیای تجاری آتن کنار کشیدند و زندگی سادهتری در پیش گرفتند.
3- تفکر
اصل استدلال اپیکور این است که اگر پول داشته باشیم ولی از نعمت دوستان، آزادی و زندگی تحلیل شده محروم باشیم، هرگز واقعاً خوشبخت نخواهیم بود. و اگر از این سه نعمت برخوردار باشیم ولی پول نداشته باشیم، هرگز بدبخت نخواهیم بود.
حدود سال 120 بعد از میلاد، در بازار مرکزی اوینواندا، ستون سنگی عظیمی برپا شد و شعارهای اپیکور بر روی آن حک شد تا به مشتریها بفهماند به چه چیزی نیاز دارند و از خریدهای غیرضرور دست بکشند. به شهروندانی که در مغازههای اوینواندا خرید میکردند به تفصیل هشدار داده شده بود که انتظار نداشته باشند خرید، خوشبختی زیادی برای آنها به ارمغان بیاورد.
اپیکور به طور هوشمندانهای از سادگی دفاع میکرد. طبعاً مبارزهی تبلیغاتی پرساز و برگی از نوع اپیکوری میتواند سقوط اقتصاد جهانی را تسریع کند. چون، به نظر اپیکور، اکثر کسبوکارها نیازهای غیرضروری مردمی را تحریک میکنند که قادر به درک نیازهای واقعی خود نیستند، میتوان با خودآگاهی و درک بیشتری از مقولهی سادگی، میزان مصرف را به شدت کاهش داد.