بهنام جعفری بلالمی
بهنام جعفری بلالمی
خواندن ۷ دقیقه·۳ سال پیش

درباره‌ی من، یا سفر زندگی

بهنام جعفری بلالمی‌؛ متولد ۲۷ آبان ۱۳۷۲ در گیلان، متأهل و ساکن قم. یک مدیر فنیِ محصولِ تمام وقت و سینمادوست/ رویاپرداز/ نویسنده و طراح پاره‌وقت (یا شاید تمام‌وقت) که علاقه‌ی زیادی به تولید و ساخت محصولات متفاوت رسانه‌ای دارم و این روزها علاوه بر تخصصم در حوزه‌ی مدیریت و راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین، مدیریت هنری و مدیریت پروژه، مشغول طراحی، مدیریت فنی محصول و مسائل مرتبط با این حوزه هم هستم. از زمانی که یادم می‌آید، گفتن و نوشتن راجع به «من»، این ضمیر دو حرفی که بار تمام تفسیر جهان را بر گُرده دارد، برایم طاقت‌فرسا و زمان‌بر بوده است.


جایی برای درس خواندن

از همان ابتدای دوره‌ی تحصیل دانش‌آموزی اهل تلاش بودم و اين پیگیری در تحصیل و تشویق سيستم آموزش ۱۵ سال پيش مرا خلاف ميل و روحياتم به انتخاب رشته‌ی رياضی‌فيزيك واداشت. از سال ۱۳۸۵ عضو کانون دانش‌پژوهان نخبه بودم و سال ۱۳۹۰همزمان در دو رشته‌ی ریاضی‌فیزیک (از دبیرستان خوارزمی نوشهر) و طراحی وب (از آموزشگاه فنی و حرفه‌ای خاتم‌الانبیاء نوشهر) با مدرک دیپلم فارغ‌التحصیل شدم. از همان سال‌ها با علاقه‌ی ضمنی به سینما و نوشتن، به صورت جدی وبلاگ‌نویس بودم و ضمن حضور پررنگ در شبکه‌های اجتماعی، با انتشار داستان و یاداشت با مجلات و مطبوعات داخل کشور همکاری داشتم. ماحصل این علاقه و پیگیری انتخاب رشته‌ی سینما برای ادامه‌ی تحصیل بود. حالا بعد از گذراندن دوره‌ی کاردانی سینما در گرایش فیلنامه‌نویسی با معدل الف، دانشجوی کارشناسی رشته‌ی سینما هستم. البته تحصیلات رسمی تنها بخشی از آموخته‌های من در این سال‌هاست.

سفر شغلی در مسیر پیشرفت

سال ۱۳۸۳ به لطف مادرم به صورت جدی با دنیای کامپیوتر آشنا شدم و با زیرچشمی گذشتن از مشاغل خرد و فصلی در کودکی و نوجوانی (دست‌فروشی در بازار گیلان و مازندران، کار در مطبوعاتی محل، کافی‌شاپ، کافی‌نت، اشتغال به تایپ و امور گرافیکی، پخش تراکت تبلیغاتی و ...) از سال ۱۳۸۷ و حدودا در ۱۵ سالگی پس از چند سال سر و کله زدن با اینترنت و دنیای وب و وبلاگ‌نویسی، به عنوان کارآموز در بخش مدیریت خدمات ارائه اینترنت به صورت دایل‌آپ و بی‌سیم در شهر متل‌قو استان مازندران شاغل شدم. بعد دوسال (۱۳۸۹) با دریافت پیشنهاد فعالیت در شرکتی پژوهش‌محور در زمینه‌ی طراحی و راه‌اندازی فروشگاه آنلاین در تهران، وارد حوزه‌ی تخصصی فروش آنلاین شده و با فعالیت در یک تیم قوی در این حوزه تجربه کسب کردم. از سال ۱۳۹۰ با برداشتن قدم‌های بزرگ‌تر و جدی‌تر، ضمن فعالیت در مرکز پژوهش‌های صدا و سیما، همزمان به عنوان مدیر فنی و طراح UI در دبیرخانه‌ی شورای عالی فرهنگی مسجد مقدس جمکران و به عنوان مدیر هنری در ستاد مرکزی راهیان نور مشغول به کار شدم.

توقفی برای فکر کردن

پس از این دوره به علت اشتغال به خدمت سربازی در ایران به مدت ۲ سال، نسبتا از بازار کار دور بودم اما در همان زمان نیز به صورت فریلنس یا پاره‌وقت در حوزه‌ی خدمات پژوهشی، طراحی و مدیریت سایت و شبکه‌های اجتماعی فعالیت‌های پراکنده‌ای انجام دادم. از تایپ و ترجمه و نگارش مقاله و تولید محتوای در کافی‌نت‌های خیابان انقلاب تهران گرفته تا طراحی محصولات تبلیغی برای شرکت‌ها و برندها به صورت پروژه‌ای. این دوره باعث شد تا علایق شغلی‌ام را بهتر درک کنم و نگاه جامع‌تر و دقیق‌تری به حوزه تولید محتوا و تولید محصول هنری داشته باشم.

پروژه‌هایی در دوران گذار

پس از گذراندن خدمت سربازی، در سال۱۳۹۴، به پیشنهاد دوست مهاجری از آلمان، اولین تجربه‌ی فعالیت آنلاین و تجاری بین‌المــللــی را در همکاری با یک شرکت تجاری بین‌المللی در حوزه‌ی طراحی و فروش لباس به عنوان مدیر داخلی و مدیر فروش داشتم که پس از گذشت ۶ ماه منجر به راه‌اندازی فروشگاه آنلاین و فیزیکی در خیابان فرشته تهران شد. در همان سال، پس از تحویل پروژه، به عنوان هم‌بنیانگذار شرکت مهندسی فناوران راستین ولایت را در تهران راه‌اندازی کرده و اولین سامانه‌ی هوشمند ثبت و تغییرات صورت‌جلسات شرکت‌ها (Company House) را در ایران راه‌اندازی کردیم که تا سال ۱۳۹۶ در این شرکت حضور داشتم. نقش من در این پروژه به عنوان مدیرعامل و مدیر منابع انسانی شرکت و مدیریت تیم فنی (Backend و Frontend) تا حصول نتیجه و لانچ شدن وب‌اپلیکیشن، مدیریت تیم کارشناسان ارتباط با مشتری بوده است. Company House یک پروژه‌ی شکست‌خورده نیست و هنوز هم در پشت صحنه مشغول کار هستند و به چشم‌انداز آن ایمان دارند، هرچند من تصمیم گرفتم که برای تمرکز و کسب تجربه بیشتر این تیم را ترک کنم.

کارمندی و تمرکز در حوزه مدیریت محصول

سال ۱۳۹۴ از طریق معرفی یکی از دوستانم به خانواده عقیق پیوستم. از زمستان ۱۳۹۴ تا سال ۱۳۹۶ همزمان با مدیرعاملی شرکت قبلی و از سال ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ به صورت متمرکز و در مجموع به مدت ۴ سال به عنوان مدیر محصول و مدیر پروژه، مدیر محتوا، رسانه و فضای مجازی در پروژه‌هایی با همکاری خانواده عقیق و در مأموریتی نسبتاً طولانی در سازمان اوقاف و امور خیریه کشور و در دبیرخانه‌ی مسابقات سراسری و بین‌المللی قرآن کریم فعالیت داشتم که منجر به کسب تجربیات گسترده در ارتباط مدیریت محصول در عرصه‌ی ملی و بین‌المللی گشت. در این سال‌ها بود که برای اولین بار تولید محصولات مختلف هنری و رسانه‌ای را زیر نظر مدیران جوان و باتجربه در عرصه‌ی ملی و بین‌المللی آموختم.

قصه‌ی من و عقیق

از ابتدا در هسته‌ی مرکزی خانواده عقیق به عنوان مدیر پروژه، مدیر فضای مجازی و مدیر منابع انسانی مشغول شدم و حالا همزمان به عنوان مدیر محصول هم فعال هستم.

عقیق مؤسسه‌ای‌ست خودجوش و باانگیزه‌ و با دغدغه‌ی کار فرهنگی و هنری و با هدف اصلی تولید محصولات هنری – تبلیغیِ باکیفیت و جلوگیری از هدررفت بودجه‌های کشور. به همین دلیل طی سالیان گذشته سراغ سازمان‌ها و مؤسسات فرهنگی هنری بزرگ کشور رفتیم و همکاری با آن‌ها را در دستور کار قرار دادیم. هدف دوم عقیق، تقویت هنرمندان بوده است و از همین رو با تأسیس «مدرسه‌ی عقیق» به توسعه‌ی تیم عقیق با مدل «آموزش تولید محور» مشغول شدیم. پس از گذشت مدتی کوتاه، عقیق تبدیل به یک مجموعه‌ی کارآفرین شد و اکنون پس از ۷ سال نزدیک به ۸۰۰ نفر به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم در پروژه‌های خانواده عقیق مشارکت داشته‌اند. به جرئت می‌توانم بگویم که عقیق در ایران، تنها مجموعه‌ای است که می‌تواند ادعا کند دید کاملی نسبت به اکوسیستم تولید محتوا و فضای کار فرهنگی و هنر در ایران را دارد و توانسته، گامی مؤثر در راستای تولید محصول هنری باکیفیت در این فضا بردارد. هرچند چشم‌انداز بلندپروازانه‌ی آن به همین‌جا محدود نمی‌شود.

همکاری با عقیق نقطه‌عطفی در زندگی حرفه‌ای من و شناخت مسيری بود كه در جست‌وجوی آن بودم. در این دوره موفق به مدیریت بیش از ۱۰۰۰ عنوان محصول مختلف با همکاری بیش از ۳۰ سازمان بزرگ فرهنگی، هنری و صنعتی ایران شدم. شناخت انسان‌ها و پیچیدگی‌های‌شان و كمك به آن‌ها برای رشد و توسعه و مؤثر بودن‌شان در سازمان گم‌شده‌ی من بود که با یافتنش در این مسیر و مطالعه و تجربه پله به پله آموختم و لذت بردم و رشد کردم. پس از ۷ سال فعالیت در مجموعه‌ی عقیق، استارتاپ دیگری را به نام بامانا، دستیار هوشمند تربیت کودک و نوجوان، در کنار خانواده‌ی عقیق راه‌اندازی کردیم که در آن‌ هم از ابتدا به عنوان هم‌بنیانگذار، مدیر محصول، طراح و توسعه‌دهنده‌ی UI-UX حضور دارم.

فعالیت من در عقیق و بامانا تا به امروز هم ادامه دارد و هنوز هم در حال یادگیری چیزهای جدید هستم.

انگیزه‌ای برای پیشرفت

در تابستان ۱۳۹۹ از طریق مهندس مصطفی پورعلی با رشدانا (پلتفرم توانمندسازی سرمایه‌های انسانی) آشنا شدم و در همین نقطه بود که فهمیدم تجربه‌های گذشته‌ام به تنهایی برای پیشرفت کافی نیست و هنوز هم نیازمند کسب تجربه و شاگردی انسان‌هایی که قبول‌شان دارم هستم. این پلتفرم با ارائه‌ی برنامه‌های رشدآموزی (کارآموزی) در قالب مسیرهای رشد، در حوزه‌ی مهارت‌آموزی کسب‌وکارهای نوین به دنبال پر کردن خلأ موجود در فضای آموزش آکادمیک با آن چه نیاز بازار کار است فعالیت می‌کند. با کسب بورسیه‌ی کامل بیش از 250 ساعت به صورت رشدآموز در رشدانا دانشم در حوزه‌های مختلف مورد علاقه‌ام را به‌روزرسانی کردم. در این مدت در مسیر رشد متخصص دیجیتال و مسیر رشد معمار طراحی تجربه کاربری شرکت کردم.

... و نگاهی به آینده

من خودم را کارمند نمی‌بینم بلکه بر این باورم که کارم را زندگی می‌کنم. هم‌اکنون نیز پس از ۱۴ سال تجربه و آزمون و خطا در عرصه‌ی مدیریت محصول و پس از مدت‌ها کلنجار با خودم و دیگران و هم‌چنین پس از یک دوره مشاوره و گفت‌وگو با مجموعه افراد خوش‌فکر، خلاق و معتمد در کنار فعالیت شغلی تخصصی که دارم، در تلاشم تا بتوانم در این حوزه اطلاعات بیشتری کسب کنم و در کارگاه‌ها و کلاس‌های مرتبط با حوزه‌ی مدیریت فنی محصول و طراحی محصول شرکت کنم و تلفیق زیبایی از فناوری اطلاعات و سرویس دیزاین، مدیریت محصول و تجارت الکترونیک را تجربه کنم. خودم را دائم‌التحصیل می‌دانم و از چارچوب‌های تحمیلی عرف و جامعه تا حد امکان گریزانم و حالا در سال ۱۴۰۰ با تحصیل زبان آلمانی در موسسه گوته و زبان انگلیسی در موسسه سفیر در حال تقویت مهارت‌های زبانی‌ام هستم.

بهنام جعفری بلالمیخانواده عقیقسفر زندگی یک مدیر پروژهاستارتاپمدیر محصول
یک مدیر فنیِ محصولِ تمام وقت و سینمادوست/ رویاپرداز/ نویسنده و طراح پاره‌وقت (یا شاید تمام‌وقت)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید